شاید اوتیسم به معنای فقدان همدلی سطحی باشد اما به معنای فقدان همدلی عمیق در این افراد نیست.
باوری غلط که در مورد افراد مبتلا به طیف اوتیسم وجود دارد این است که این افراد در همدلی کردن ناتوانند. پژوهشگری که این باور را رواج داد، سیمون کوهن، استاد روانپزشکی رشد بود که اوتیسم را به عنوان اختلال در همدلی کردن معرفی کرد. به گفته بارون کوهن، یکی از ویژگیهای اوتیسم “کوری ذهنی” است که به این معنی است که نمیتوانند خودشان را به جای دیگران قرار دهند، نمیتوانند حالات چهرهای و زبان بدن افراد دیگر را بخوانند و بنابراین نمیتوانند افکار دیگران را بفهمند و احساسات آنها را درک کنند. در نتیجه افرادی که مبتلا به اوتیسم هستند دشوار است که در شرایط اجتماعی به صورت مناسب پاسخ دهند و ممکن است که بی احساس و ناخوشایند به نظر برسند. با روانحامی همراه باشید.
در هرصورت افرادی که مبتلا به طیف اوتیسم هستند و همچنین خانوادههایشان به اشتباه این باور را میپذیرند. زیرا این افراد فکر میکنند که دیگران در بیشتر مواقع شاهد همدلی هستند و آن را تجربه میکنند و در بیشتر مواقع میگویند که دیگران حتی فراتر از حد معمولی میتوانند احساسات افراد را درک کنند. یکی از دوستان من که پسری جوان دارد و به طیف اوتیسم مبتلاست، به طور قاطع میتوانم بگویم که او از همدلی بالایی برخوردار است به این معنی که او به شدت نسبت به رنج دیگران واکنش نشان میدهد. هنگامی که مردم اطرافش ناراحت و غمگین هستند احساس ناراحتی میکند و با شادی آنها خوشحالی خود را نشان میدهد.
در واقع بسیاری از محققان، فرضیه فقدان همدلی در اوتیسم را زیرسوال بردند و به این اشاره داشتند که همدلی به تنهایی نمیتواند برای افراد مبتلا به اوتیسم اختلال ایجاد کند بلکه مهارتهای برقراری ارتباط اجتماعی و توانایی درک، توصیف و یا بیان احساساتشان میتواند برایشان مشکل ساز باشد.
همدلی سطحی و عمیق
آیا تعریف اوتیسم به عنوان “اختلال در همدلی کردن” درست است؟ پاسخ این سوال به نحوه تعریفی که از همدلی دارید، بستگی دارد. با توجه به نظریه سیمون بارون کوهن، همدلی یعنی “خواندن فضای احساسی” و “تنظیم افکار و احساسات دیگران”. یکی دیگر از روانشناسان برجسته بریتانیایی به نام پل گیلبرت، همدلی را “برقراری ارتباطات چشمی با دیگران” تعریف میکند. اگر بر این اساس همدلی را تعریف کنیم، افراد مبتلا به طیف اتیسم را فاقد همدلی میدانیم.
با این حال این تعریف بسیار محدودی از همدلی است و فقط به نوعی از همدلی که من آن را “همدلی سطحی” نامگذاری میکنم اشاره دارد. همدلی سطحی شبیه چیزی است که روانشناسان معمولا آن را همدلی شناختی مینامند. این نوع از همدلی، توانایی شناختی است که باعث میشود بتوانید خودتان را به جای دیگران قرار دهید و بر اساس رفتارها، حالات چهرهای و نحوه گفتارشان احساساتشان را درک کنید . این نوع از همدلی توسط آزمایشاتی اندازه گیری میشود که در آنها از افراد خواسته میشود که به چهرهها در تصاویر نگاه کنند و احساسات آنها را حدس بزنند.
اما نوع دیگری از همدلی وجود دارد که آن را “همدلی عمیق” مینامم و شبیه چیزی است که “همدلی عاطفی” نامیده میشود و به آن نوع از توانایی اشاره دارد که نه تنها شامل تصور احساسات میشود بلکه به این معنی است که میتوانید آنچه را که دیگران تجربه میکنند عمیقا احساس کنید. این نوع از همدلی به شما این توانایی را میدهد که وارد فضای ذهنی افراد شوید و بنابراین احساسات و عواطفشان را درک کنید. به معنایی دیگر، هویت شما با آنها ادغام میشود و جدایی بین شما و آنها از بین میرود. همدردی عمیق منبع خیرخواهی است و اغلب منجر به رفتارهای نوعدوستانه میشود که ریشه در تمایل به رفع رنجهایی دارد که در دیگران میتوانیم احساس کنیم.
به نظر میرسد که این دو نوع همدلی تا حدی مستقل از یکدیگر باشند. یک فرد میتواند سطح بالایی از همدلی سطحی را داشته باشد اما سطح پایینی از همدلی عمیق را برخوردار باشد و بالعکس. به عنوان مثال، یک سیاستمدار موفق ممکن است سطح بالایی از همدلی سطحی داشته باشد؛ به این معنا که می تواند فضای عاطفی را بخواند و به طورغریزی و فطری بداند که چگونه باید به موقعیتها یا زبان بدن، واکنش نشان دهند و به مردم بگوید که چه میخواهد بشنود. اما ممکن است که سطح پایینی از همدلی عمیق داشته باشد، که به او این امکان را می دهد با بهرهگیری و سوءاستفاده از دیگران برای دستیابی به جاهطلبیهای خود رفتارهای بی رحمانهای داشته باشد (رفتار بهرهکشی فقط در صورت عدم وجود همدلی عمیق امکان پذیر است و به این معناست که نمیتوانید درد و رنجی را که به دیگران تحمیل میکنید، احساس کنید).
ممکن است برای افرادی که مبتلا به طیف اوتیسم هستند این معادله معکوس شده باشد که : آنها ممکن است همدلی سطحی خوبی نداشته باشند اما این بدان معنا نیست که قادر به احساس همدلی عمیق نیستند.
نویسنده: دکتر استیو تیلور
منبع:
?Is Autism Really an “Empathy Disorder”
مطالب مرتبط:
- نشانه های ذکر نشده اوتیسم در ملاکهای تشخیصی DSM
- غربالگری و مداخلات اولیه برای پیشگیری از اوتیسم در کودکان
- طرحوارهدرمانی برای اوتیسم و همبود با اختلالهای شخصیت
- تفاوت های جنسیتی در رفتار و مغز افراد متبلا به اوتیسم
- یادگیری همدلی در کودکان در چه سنی و چگونه رخ میدهد؟


