هفت راهکاری که برای کمک به یک کودک وجود دارد که ممکن است در یک رابطهی ناسالم و پرخطر به دام افتاده باشد. با روان حامی همراه باشید.
گریههای آخر شب، کاهش اعتماد به نفس، عدم علاقه به فعالیتهای مورد علاقهی قبلی، و اظهاراتی مانند “من از خودم متنفر هستم” و “من نمیتوانم کاری را درست انجام بدهم”، نشانههایی است که فرزند شما ممکن است درگیر یک رابطهی پرخطر باشد.
کودکانی که دست به اعمال پرخطر میزنند بهعنوان قلدر شناخته میشوند، و غالبا رفتارهای کلیشهای و تهاجمی از خود بروز میدهند. با این حال، در واقع، این کودکان میتوانند با جنگ روانی حاصل از دستمزدشان مقابله کنند. آنها ممکن است در حضور بزرگسالان و معلمان با قربانی خود به خوبی رفتار کنند و ممکن است صبر کنند تا کار بد خود را در پشت صحنه و به دور از چشم دیگران انجام دهند.
این پویایی اغلب در رابطهی دوستانه تکرار شده است. در ابتدا، کودکی که دارای گرایشهای خطرناک است، با دوستش مهربان است، تا احساس اعتماد را در او ایجاد کند. به زودی نظراتش تحقیرآمیز شده و شروع به کتک زدن میکند، و به دوستانش صدمه میزند که این امر نشاندهندهی مشکلساز بودن او است. بنابراین دوستش به سمت رفتارهای پرخطر کشیده میشود، ناامید میشود دوباره مورد توجه قرار گیرد، درنتیجه اعتماد به نفسش به خطر میافتد.
یک روش پرخطری که کودک از آن استفاده میکند کنترل اجتماعی است. آنها یک فعالیت اجتماعی را برای همه ، به جز یک دوست، برنامهریزی میکنند، و در مورد آن رویداد در رسانههای اجتماعی و یا در مدرسه بلوف میزنند و لذت این مسئله برای کودک در آن است که دوست او در آن حین متوجه میشود که اون در این برنامه درنظر گرفته نشده است. سایر کودکان تمایل دارند که این کار را تکرار کنند زیرا آنها نمیخواهند فرد بعدی باشند که ندید گرفته میشود. در دورهمیهای اجتماعی، کودک دربارهی دوست غایبش، پشت سر او، صحبت میکند، و دوستان دیگرش را در مقابله با فرد غایب قرار میدهد.
دشوار است که باور داشته باشیم یک کودک قادر به چنین دستکاری است، اما بهعنوان بک درمانگر کودک، من این سناریو را سالها شاهد بودهام. کودکان خیرخواه از لحاظ احساسی برچیده میشوند، درحالیکه یک کودک خودمختار برای کنترل بر صحنه میخواهد سواری بگیرد.
آنها احساس حقارت و ناامنی میکنند، به طوریکه با خودشیفتگی، غم و اندوه، ذهنیت قربانیان و تلاش برای نادیده گرفتن کودک -که تهدیدکنندهی عزتنفس شکننده آنان است- دست به جبران میزنند.
افرادی که به طور هدفمند از معانی پرخطر استفاده میکنند نسبت به کسی که تهدیدکنندهی اعتماد به نفسشان هستند، اغلب احساس صادقانه و همدلانه ندارند. به طرز وحشیانهای، این ویژگیهایی است که آنها در دوستشان مورد سواستفاده قرار میدهند. از آن جا که دوست دارای وجدان و حس همدلی است، حملات را بر شخصیت خود جذب میکنند. آنها متقاعد شدهاند که سزاوار بدرفتاری هستند و در دوستی باقی میمانند.
والدین چه کار میتوانند انجام دهند؟ راهنماییهای زیر میتواند به شما کمک کند اگر مشکوک هستید که فرزندتان در یک رابطهی دوستی پرخطر قرار دارد:
- تلاش کنید تا میزان خطر حقارت موجود در نظرات دوست را حذف کنید (نظرات سمی به شخصیت فرد حمله میکند و یا او را مورد تحقیر قرار میدهد).
- ارتباطات و رسانههای اجتماعی را به صورت دائم نظارت کنید. کودک دیگر [که مورد حقارت قرار گرفته است] تلاش میکند تا با عناوینی که به او نشبت داده میشود به صورت احمقانهای رفتار کند.
- از کودکتان بپرسید، “آیا تا به حال تو آن کار (حقیر کردن دیگران) را با کسی انجام دادهای؟” اگر پاسخ کودک شما “خیر” بود، ممکن است دارای یک رابطهی پرخطر باشد. این مورد را به طور دقیقتری بررسی کنید.
- به فرزندتان کمک کنید تا بتواند [از این روابط] فاصله بگیرد. برای کودکتان چندین موقعیت دوستیابی در محافل اجتماعی مختلف فراهم کنید تا او برای فعالیتهای اجتماعی به رابطه ی دوستی پرخطر کشیده نشود.
- با والدین کودک دیگر مقابله نکنید، مگر اینکه شواهد ریادی وجود داشته باشد. کودکان با عادتهای پرخطر در اینگونه مواقع از جانب والدین مجبور میشوند عذرخواهی کنند. مقابله ممکن است وضعیت فرزند شما را بدتر کند.
- با کودک خود همدلی کنید. کودکتان را حمایت کنید. با کودکتان تا حد ممکن وقت گذرانید. آن ها را بخندانید و برای آنها داستانهایی از رمان کودکیشان بگویید. به آنها یادآوری کنید که چه کسی هستند.
- یک درمانگر با تجربه را پیدا کنید.
کودکتان را حمایت کنید و از احساس همدلی و وجدانش تعریف کنید. از هویت او دفاع کنید. خودارزشیاش را به وسیلهی اقدامات دگرخواهانه و متفکرانه او تقویت کنید. کنار او بمانید و تا همیشه او را دوست داشته باشید.
مترجم : زهرا صالح پور
منبع: is your child in toxic friendship


