گاهی، به عنوان یک درمانگر، وقتی بیمار جدیدی را ملاقات میکنید احساس میکنید که او را درک کرده و در واقع برای مشکلاتش ارزش قائل هستید و مغز شما فورا” با نظریهها و تعبیر و تفسیرها پر میشود. شما باور دارید که قطعا” میتوانید به وی کمک کنید. اما حقیقت این است که این اتفاق در مورد هر بیماری نمیافتد. در ادامه با روانحامی همراه باشید.
چند سال قبل، زن جوانی که تحت درمان من بود (من اسمش را D میگذارم) برای جلسه پانزدهم یا شانزدهم درمان آمد و اعلام کرد که دیگر نخواهد آمد. او با اطمینان و بسیار مؤدبانه گفت: “این جلسه، جلسه آخر من است”. من از او پرسیدم که چرا میخواهد درمان را تمام کند و او پاسخ داد: ” زیرا احساس میکنم میان ما رابطهای وجود ندارد”. D به من گفت که قادر نبوده در ذهن خود با من رابطه نزدیکی که نیاز داشته با درمانگر خود داشته باشد، شکل دهد.
مسئله عجیب این بود که من دقیقا” میدانستم منظور او چیست.
گاهی، به عنوان یک درمانگر، وقتی بیمار جدیدی را ملاقات میکنید احساس میکنید که او را درک کرده و در واقع برای مشکلاتش ارزش قائل هستید و مغز شما فورا” با نظریهها و تعبیر و تفسیرها پر میشود. شما باور دارید که قطعا” میتوانید به وی کمک کنید. اما حقیقت این است که این اتفاق در مورد هر بیماری نمیافتد.
اکثر اوقات، وقتی بیمار جدیدی به شما مراجعه میکند شما(درمانگر) باید مقداری زمان بگذارید و کار کنید تا بتوانید به مسائل با دید او بنگرید. این قضیه ممکن است دو یا حتی سه جلسه زمان ببرد. در واقع، به محض اینکه شما شروع به گوش دادن به بیمار میکنید، تلاش بسیاری برای همدلی کردن با او به خرج میدهید. شما سخت تلاش میکنید تا آنچه بیمارتان حس میکند را دریابید و از دید او به مسائل نگاه کنید. در این زمان است که شما قادر به آغاز یک رابطه درمانی قوی با بیمار خود خواهید بود.
یک درمانگر خوب با صبر، همدلی و صمیمت، برای ایجاد ارتباطات محکم با تمام بیماران خود تلاش میکند. این رابطه اصیل و صادقانه اغلب “اتحاد درمانی” نامیده میشود. اتحاد، بدون شک مهمترین جنبه هر رواندرمانی محسوب میشود. نتایج اکثر مطالعات رواندرمانی نشان میدهد که اتحاد درمانی قوی، اولین پیشبینیکننده موفقیت درمان و حتی مهمتر از جهتگیری نظری روانشناس است.
بهترین راه برای درک اهمیت اتحاد درمانی این است که وقتی تحت درمان قرار میگیرید از خودتان بپرسید چه احساسی دارید. آیا باور دارید که درمانگر شما واقعا” به علائق شما اهمیت میدهد؟ آیا فکر میکنید عمیقا” درک شدهاید؟ آیا میتوانید با درمانگر خود صادق باشید بدون اینکه احساس کنید قضاوت و یا شرمگین میشوید؟
بدون چنین اتحادی، هیچکس آزادانه با فردی غریبه که روی صندلی درمانگر نشسته صحبت نخواهد کرد. هیچ بیماری به اندازه کافی احساس امنیت نخواهد داشت تا بتواند مستقیما” به کند و کاو هیجانات دردناک خود بپردازد. و هیچ دوره آکادمیک رواندرمانی ایجاد نخواهد شد.
برویم سراغ بیمارم که نامش D بود. اگرچه او فردی مهربان و خوشایند بود که مشکلاتش با مهارتهای درمانی من جور بودند، کاملا” در مورد فقدان رابطه میان ما حق داشت. من هم به این قضیه اذعان داشتم. در واقع، چندین جلسه برای همدلی کردن با او و رسیدن به درک درستی از مشکلات خانوادگیاش بسیار تقلا کرده بودم. اما فایدهای نداشت. بنابراین، علیرغم تلاشها و ناکامیام در برقراری ارتباط با شخصیت وی، با اینکه چیزی در این رابطه درست نبود موافق بودم.
آیا بیمارم(D) باید به دلیل عدم برقراری رابطه درمانی مناسب بین ما، درمان را رها میکرد؟ شاید خیر. اگرچه مطالعات درباره اتحاد درمانی نشان میدهند که این اتحاد در طی جلسه سوم درمان به اوج خود میرسد، اگر شما بعد از سه جلسه احساس کنید که رابطه مناسبی با درمانگر خود ندارید، رها کردن درمان تنها گزینه ممکن نیست. شاید شما بتوانید از پس بخشی از کار که سهم شما در برقراری اتحاد درمانی است بربیایید. در واقع، بهترین کار این است درباره احساسات خود در زمینه درمان، آزادانه صحبت کنید.
به درمانگرتان درباره احساسات خود بگویید حتی اگر باعث شود احساس ضعف و آسیبپذیری به شما دست دهد. درمورد آنچه به شما در برقراری ارتباط درمانی با درمانگرتان کمک کرده یا نکرده، صحبت کنید و تا آنجا که میتوانید درباره زمانیکه وجود اتحاد درمانی را کاملا” احساس کردهاید و حتی زمانهایی که احساس کردهاید درست فهمیده نشدهاید، با درمانگر خود شفاف باشید.
اکثر روانشناسان با اینگونه ابزار هیجان فوری و صریح بسیار راحت خواهند بود؛ رابطه درمانی از این نظر بسیار منحصر به فرد است. در فرآیند درمان، باز کردن احساسات(توسط بیمار) میتواند منجر به رشد و پیشرفت اتحاد درمانی شود. حتی اگر هم نشود، شما خواهید دانست که سعی خود را کرده و درمان را به شیوهای غیرحرفهای رها نکردهاید.
صحبت صادقانه با درمانگر درباره مسائل دشوار، همانند سایر روابط بااهمیت بینفردی، برای ایجاد یک وابستگی واقعی، رابطهای خالصانه و اصیل و اتحادی محکم الزامی است.
نویسنده: دکتر لورن سرو
مترجم: زهرا زابلیپور
۲۱ آگوست ۲۰۱۷
برای مطالعه مقالات بیشتر در زمینه رواندرمانی با روانحامی همراه باشید.


