هنگامی که صحبت از اعتیاد میکنیم، همهی افراد یاد صحنههای دلخراش مصرف مواد توسط معتادان در گوشه و کنار خیابانهای شهر و یا در انبار خانه و یا حتی مصرف مواد در پیش چشم فرزندان و اهل عیال خانواده میافتند. اعتیاد سالانه دهها هزار قربانی میگیرد و همه ساله همهی کشورها برنامهها و بودجههای زیادی را برای کاهش و مبارزه با این بلای خانمانسوز در نظر میگیرند. کشور ما به دلیل آنکه بر سر راه ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به سایر کشورهای دنیا قرار دارد، مبارزه و برنامهریزی برای پیشگیری از آن، جز برنامههای اصلی دولت قرار گرفته است و این شرایط، امر مبارزه با اعتیاد و اثرات نامطلوب ناشی از آن را سختتر و حساستر میکند.
اما اعتیاد چیست؟
اعتیاد به مواد مخدر به معنی خوگرفتن و عادتکردن به مواد است، به طوری که عدم دسترسی به آن مواد، موجب بروز نشانههای محرومیت شود. معتاد به مواد مخدر ویژگیهای زیر را دارد:
۱( جبراً و بدون اختیار به استعمال مواد دست میزند.
۲( به مواد مخدر وابستگی جسمی و روانی پیدا کرده است.
۳( به دلیل حالت مقاومت و مصونیتی که بدن او در برابر میزان مواد مخدر پیدا کرده است، مجبور است میزان دفعات مصرف را بالا و بالاتر ببرد.
۴( به دلیل افزایش میزان مصرف، معتاد هر روز مسمومتر و ضعیفتر و در کنار آن به مواد نیازمندتر و وابستهتر خواهد شد.
انواع مواد مخدر
مواد به هر چیزی جز غذا گفته میشود که وقتی مصرف و وارد جریان خون شود، ساختار یا کارکرد ارگانیسم را تغییر دهد.
مواد مخدر را بر اساس تاثیری که بر سیستم عصبی مرکزی میگذارد به ۳ دسته ی کلی تقسیم میکنند:
۱) محرکها: این گونه مواد فعالیت سیستم عصبی را بالا میبرند و میتواند موقتاً انرژی و توان فرد را بالا ببرند. به نحوی که فرد احساس خستگی نداشته باشد.
کوکائین، کراک، کافئین، نیکوتین و آمفتامین از این دسته موادند.
۲) کند کنندهها
از طریق تاثیری که بر هیپوتالاموس افراد دارند، باعث کاهش فعالیت سیستم عصبی و تسکین درد و از بین رفتن اضطراب میشوند.
الکل ها، مواد افیونی (تریاک، هروئین، مرفین، آسپرین) و باربیتوراتها از این دسته اند.
۳)توهمزاها:
باعث اختلال در سیستم عصبی مرکزی فرد میشود. به صورتی که ارتباط فرد با واقعیت قطع شده و درک فرد را غیر واقعی میسازد.
LSD ، قرص X جز گروه توهم زاها تقسیم بندی میشوند.
هر کدام از این مواد بسته به میزان، خلوص، شیوه مصرف و مصرف چند مواد با هم، میزان تاثیر متفاوتی بر مصرف کننده میگذارد. هر چه میزان مواد بیشتر، آن مواد خالصتر، شیوه ی مصرف درون وریدی (تزریق به داخل رگ) و همچنین چند مواد با هم مصرف شوند، طبیعتاً اثر مخربتری بر بدن فرد به جای خواهد گذاشت.
تئوری های اعتیاد
تئوری جامعه شناختی
تئوری های جامعه شناختی غالبا به بررسی عوامل بیرونی و تاثیر آن بر رفتارهای فرد میپردازند. جامعه شناسان به اعتیاد به منزلهی یک مسئله اجتماعی مینگرند. بنابراین اعتیاد را عکس العملی در برابر فشارها و واکنشی نسبت به کمبودها و ناسازگاریهای اجتماعی تلقی میکنند. جامعه شناسان معتادان را قربانی های جامعه خویش میدانند به طوری که از نظر آنها اعتیاد، رفتاری ناخواسته است که از سوی محیط اجتماعی بر او تحمیل میشود. بنابراین نقش ارادهی اجتماعی و تاثیر عوامل اجتماعی را بسیار پررنگتر از ارادهی فردی و تاثیر عوامل درونی میدانند.
تئوری بینظمی اجتماعی
نخستین بار دو جامعه شناس آمریکایی به نامهای زنانیکی و کولی این تئوری را مطرح کردند. از نظر این تئوری کجروی های اجتماعی مانند اعتیاد و خودکشی محصول توسعه ی نابرابر و تغییر و تحولات و تضادهای اجتماعی شدید و حاد است. طبق این نظریه نظم و انسجام اجتماعی حاصل توافق و پیوستگی بر سر هنجارها و ارزش های اجتماعی است. هنگامی که افراد جامعه بر روی هنجارها توافق نداشته باشد این امر باعث گسسته شدن پیوند اجتماعی افراد و افزایش بی نظمی و ایجاد تضادهای اجتماعی خواهد شد که این اتفاق باعث افزایش نرخ کجروی هایی مثل اعتیاد خواهد شد.
تئوری روانشناسی اعتیاد
بر خلاف تئوری های اجتماعی، در تئوری های روانشناسی تاثیر عوامل درونی و تجارب فرد و فرآیندهای روانی به عنوان عوامل تاثیرگذار در انجام کجروی های اجتماعی یاد میشوند. در رویکرد روانکاوی اعتیاد ناشی از تجارب نخستین ایام کودکی و الگوی ارتباطات خانوادگی در نظر گرفته میشود. در رویکرد روانکاوی اهمیت شخص مهمتر از اهمیت اجتماعی است که فرد در آن مرتکب کجروی مانند اعتیاد میشود. در واقع آنها جامعه را زمینه ی ارتکاب جرایم میدانند نه دلیل آن. از نظر رفتارگرایان اعتیاد به دلیل تقویت مثبت حاصل میشود. معتادان ابتدا با استفاده از مواد مخدر به آرامش میرسند، این آرامش موقتی، درنقش یک مشوق عمل میکند که فرد را به استفاده دوباره مواد سوق میدهد. این فرایند در روانشناسی تقویت مثبت نام دارد که از دلایل ارتکاب اعتیاد توسط رفتارگرایان معرفی میشود. این امر در استفاده از مواد مخدر توهم زا بیشتر خود را نشان میدهد. حالت شادی و خوشی بعد از استعمال مواد توهم زا در نقش یک مشوق جدی و سوق دهندهی فرد برای مصرف دوباره ظاهر خواهد شد.
در این نوشته سعی در توضیح نظریه های تبیین کننده اعتیاد داشتیم به زبان ساده داشتیم. در مقاله ی بعدی انواع مواد مخدر را توضیح خواهیم داد.
منابع:
صدیق سروستانی، رحمت الله. (۱۳۹۰). آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات اجتماعی). تهران: سازمان مطالعه و تدویت کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت).
احمدی، ساعد – رستمی، امیر مسعود. روانشناسی اعتیاد بر اساس DSM-5 (1393) , تهران. نشر علم