نشخوار ذهنی می تواند حال خوب ما را به یغما ببرد
صبح امروز با همسرم درگیری لفظی شدیدی پیدا کردم. بعد از یک بحث تقریبا مفصل و با حالتی قهرآلود هر یک پی کار خود رفتیم تا امور روزمره مان را انجام دهیم. ساعت هاست که ذهنم درگیر مشاجره امروزمان است. حال خوشی ندارم، انگار یک پادگان فکر در ذهنم رژه می روند… چرا باید اینطور می شد؟! اصلا چه شد که به اینجا رسید؟ انگار مدت هاست که همه این حرفها در دلم تلنبار شده بود تا به امروز که به حال انفجار رسید و خالی شد. اصلا توقع چنین رفتار و حرفهایی را از او نداشتم. اگر از اول خوب می شناختمش کار به اینجا نمی رسید. سرم خیلی درد می کند… چقدر احساس تنهایی می کنم. کاش کسی را داشتم که می توانستم با او درد و دل کنم، حرف های زیادی از این اژدهای دوسر دارم که برایش تعریف کنم! باید از همان حرکات دوران آشنایی پی به درونیاتش می بردم. همه آن حرفها و رفتارهایش معنا داشت حتی همان روزی که برای خرید عروسی رفته بودیم یا در جشن سالگرد ازدواجمان که آنطور با خانواده ام برخورد کرد..! حدس می زدم که از همه حرف هایش منظوری دارد. این همه درد را کجای دلم بگذارم. هیچ وقت قدر مرا ندانسته. خیلی بداقبالم! این هم از ازدواجم! اصلا من کی از زندگی لذت برده ام که این بار دومش باشد؟! اگر تن به ازدواج نداده بودم حالا دیگر مجبور نبودم این همه تنش و بدبختی را تحمل کنم. الان هم با دوستانم در بهترین جاهای دنیا بی هیچ خیال و دردسری مشغول تفریح و خوشگذرانی بودیم. معلوم است که حق دارم، هر کس هم که قضیه را بداند حتما حق را به من می دهد. اما… شاید زیاده روی کرده یا سر و صدای زیادی به پا کردم! اگر تنهایم بگذارد چه؟ چه حرف های بدی هم زدم! چرا با آن حالت از خانه بیرون زد؟ او هم از من متنفر است. نکند بهانه ای پیدا کند تا زیر سرش بلند شود! حتما همیشه هم منتظر چنین فرصتی بوده! از همه چیز این زندگی جهنمی خسته ام. این فکرهای لعنتی هم امانم را بریده… با چه رویی به خانه برگردم!! تصمیم گرفتم به نزدیک ترین داروخانه ی حوالی محل کارم بروم تا یک بسته قرص آرام بخش قوی بخرم که وقتی به خانه برگشتم بریزم توی این معده بخت برگشته شاید از شر این احساسات و افکار منفی لعنتی خلاص شوم… |
داستان فوق، نمونه ای از نشخوار افکار منفی درباره اتفاقی است که ممکن است بارها و بارها در زندگی و روابط همه ما و در موقعیت ها و حتی اشکال مختلف رخ دهد. اما این نشخوار چیست که تا این حد مغزمان را درگیر خود می کند؟!
با سایت روان حامی همراه باشید تا دقیقا دریابیم که نشخوار ذهنی چیست، از کجا آمده و با زندگیمان چه می کند؟
من در جایگاه یک نویسنده بارها و بارها در خصوص نشخوار ذهنی که در حکم یک ذره بین برای استرس عمل می کند مطلب نوشته ام و بسیاری از مردم در پاره ای از مواقع یا بسیاری از اوقات مستعد انجام آن هستند. نشخوار ذهنی – اشتغال ذهنی مداوم در مورد رویدادهای منفی ای که در گذشته رخ داده است– با اثرات منفی متعدد روی ذهن و بدن مرتبط است. به هرحال زمانی که دچار استرس می شویم نشخوار ذهنی راهی آسان برای درافتادن با مسائل به شمار می رود. زیرا با میلی طبیعی برای حل مشکلاتی که ما را درگیر خود کرده اند آغاز می شود.
(ما در فرآیند حل مشکل با دلیل آوردن برای خودمان استرس ها و تنش های خود را از بین خواهیم برد. این موضوع چطور می تواند ایده بدی باشد؟) افرادی که در زندگی خود مسائل و مشکلات را بررسی نکرده، حس نمی کنند یا از آن ها درس نمی گیرند در معرض تکرار آن ها هستند. ما به این خاطر دست به استدلال می زنیم که خلاصی از گرایشات نشخواری دشوار می شود. فردی که در جست وجوی آرامش است باید چکار کند؟!
.
نشخوار ذهنی: چطور عمل می کند؟
اغلب مردم در جریان مشکلاتشان برنامه ای برای نشخوارکردن افکار منفی ندارند. اکثر ما خواهان شادی هستیم و می خواهیم تمرکزمان را روی افکار شادکننده معطوف کنیم. مشکلات زمانی سر بر می آورند که یک اتفاق حقیقتا ناامید کننده یا تهدید آمیز یا خوار کننده رخ می دهد- چیزی که پذیرش آن دشوار است- و نمی توانیم از آن بگذریم. ما ممکن است تلاش کنیم که آن را در ذهن خود احساس کرده، سعی کنیم از آن عبرت بگیریم یا ممکن است صرفا در جست وجوی تصدیق در این زمینه باشیم که این اتفاق نباید رخ می داد. دلیلش هر چه باشد نمی توانیم تفکر درباره آن را متوقف کنیم و وقتی هم که به آن می اندیشیم برآشفته می شویم.
.
” نشخوار فکری می تواند شامل مرور جزئیات یک موقعیت در ذهن یک فرد یا گفت وگو با یک دوست در مورد آن موضوع باشد. اما جنبه تعیین کننده نشخوار ذهنی که آن را از حل مسئله قاعده مند مجزا می کند تمرکز منفی بی حاصلی است که انجام می شود.”
|
.
تفاوت نشخوار ذهنی با پردازش هیجانی
چند نفر از خوانندگان مطالب من سوال مشابهی برایشان پیش آمده و می پرسند که: در خصوص فهمشان درباره نشخوار ذهنی دچار ابهامند: اگر در مورد مشکل خود فکر نکنیم چطور می توانیم امیدوار به حل آن یا آموختن فرآیند آن باشیم؟
آیا فقط باید روی جنبه های مثبت تمرکز کنیم و اگر گاه و بیگاه حواسمان را از شرایط ناخوشایند پرت می کنیم باید رشد و راه حل ها را فدا کنیم؟ این یک سوال مهم است. دانستن حد اعتدال میان نادیده انگاشتن مشکلات و نشخوار افکار منفی می تواند ما را از استرس های زیادی رها کند.
نشخوار فکری اساسا شامل الگوی فکری منفی همه جانبه و تکراری است. بسیاری از مردم زمانی که تلاش می کنند احساسات خود را پردازش کنند دست به نشخوار فکری می زنند. اما آنان بدون اینکه به سمت حل مشکل یا احساس رفع مشکل به پیش بروند در دام چرخه ی منفی بازیابی آسیب های گذشته گرفتار می شوند. آنچه که نشخوار فکری یا “ماندن در مشکل” را از پردازش هیجانی سازنده متمایز می کند این است که نشخوار فکری راه های جدید اندیشیدن، رفتارهای جدید یا احتمالات تازه ایجاد نمی کند. افکار نشخواری مکررا روی اطلاعات مشابه و بدون تغییر مرور می شود و روی یک ذهنیت منفی باقی می ماند. نشخوار فکری حتی به طریقی می تواند مُسری باشد؛ ممکن است دو فرد با هم در فرآیند نشخوار فکری مشارکت داشته باشند(هم نشخواری) و یک موقعیت منفی را بدون کوچک ترین حرکت رو به جلو و مثبتی بین خود زنده نگه دارند.
.
.
تشخیص نشخوار ذهنی در خود
نشخوار ذهنی چه شکلی است و چه تفاوتی با پردازش هیجانی سازنده دارد؟
نشخوار ذهنی و پردازش هیجانی هر دو به تمرکز روی مشکلات و معمولا هیجانات و عواطف پیرامون این مشکلات می پردازند. با این وجود نشخوار فکری معمولا قطب منفی بیشتری دارد – اغلب شامل الگوهای فکری است که گرفتار بدبینی و اختلالات شناختی هستند- و اساسا روی جنبه های منفی یک موقعیت تمرکز می کند. در مقابل، اگرچه پردازش هیجانی نیز با همین روش شروع می شود اما به پذیرش هیجانات منفی و رهایی از آنها ختم می شود در حالیکه نشخوار فکری شما را گیر می اندازد.
.
به عنوان یک قانون کلی اگرشما دریابید که برای بیشتر از چند دقیقه ی بیهوده روی مشکلی متمرکز شده اید در قیاس با احساسات آغازین، احساسات منفی بیشتری را مزه می کنید و احتمالا بدون هیچ گونه حرکت رو به جلو در جهت پذیرش و اقدام موثر و هیچ گونه نزدیک شدنی به راه حل های قابل قبول به دام نشخوار فکری افتاده اید.
(به همین ترتیب در زمینه مکالمه با یک دوست— اگر مطالب بالا صحت داشته باشد و اگرهر دوی شما در نهایت احساسات بدتری داشته باشید، احتمالا دست به هم- نشخواری زده اید).
.
در مورد نشخوار ذهنی چکار باید کرد؟
مطلب این است که اگرچه نشخوار فکری باعث بدترشدن احساسات می شود اما ترک آن واقعا می تواند دشوار باشد به خصوص اگر شما ماهیت دقیق آن را به عنوان نشخوار فکری تشخیص ندهید یا ندانید که چطور این کار را متوقف کنید. این نکات در خصوص رهایی از استرس و خشم می تواند در مورد افکار نشخواری کمک کننده باشد. این مقاله تحت عنوان کنار آمدن با هیجان های منفی نیز می تواند در حوزه ی نشخوار و احساسات همراه آن به شما کمک کند. و این نکات در مورد خلاصی از نشخوار فکری می تواند شما را از عادت نشخوار کردن افکارتان راحت کرده و به جهت مثبت تری سوق دهد.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به مقالات زیر نیز مراجعه کنید:
- اثرات ملال و نشخوار فکری روی انعطافپذیری شناختی و انتخاب تکلیف
- کنترل شناختی و نشخوار فکری در جوانان: اهمیت هیجان
نویسنده: الیزابت اسکات
مترجم و اضافه کننده متن داستان: سمیرا پیازچیان