اولین آزمونهای هوش:
در حدود ۱۳۰ سال پیش فرانسیس گالتون بعد از آشنایی با نظریه تکامل داروین به تفاوتهای فردی علاقمند شد. گالتون معتقد بود که هوش با تواناییهای حسی و ادراکی مرتبط است و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. چون همه اطلاعات از طریق حواس به دست میآید هر چه حواس ما قوی تر باشد باهوشتر نیز خواهیم بود. علاوه بر این چون گالتون معتقد بود که هوش وراثت پذیر است یعنی از طریق ژنها به ارث میرسد باعث ایجاد این نظریه شد که میتوان هوش را از طریق جفت گیری انتخابی تقویت کرد.
در ۱۸۸۴ گالتون مجموعهای از آزمونهایی را طراحی کرد که به نظر او هوش را اندازهگیری میکردند مانند اندازه دور سر، زمان واکنش، دقت بینایی، آستانه شنوایی و حافظه بصری. اما بعداً او متوجه شد که هیچ کدام از این موارد با هوش رابطه ندارند.
از کارهای بسیار مهم گالتون اختراع ضریب همبستگی بود.
اولین آزمونهای هوشی که شباهت زیادی با آنچه امروزه به آزمونهای هوش معروف هستند توسط آلفرد بینه و تئوفیل سیمون در فرانسه در ۱۹۰۴ ساخته شد. در آن زمان دولت فرانسه تحصیل و درس خواندن را اجباری کرده بود اما مشاهده کرده بودند که تعدادی از دانش آموزان مدام در آزمونهای تحصیلی شکست میخورند به همین خاطر از آلفرد بینه درخواست شد تا آزمونی تهیه کند تا این دانش آموزان را شناسایی کنند تا بتوانند به آنها آموزشهای ویژه بدهند.
بینه و سیمون به این منظور سوالاتی را طرح کردند که برای سنین مختلف مناسب بودند. یعنی یک سری از سوالات را بر اساس اینکه کودکان ۳ ساله میتوانند به آن پاسخ دهند برای سنجش هوش کودکان سه ساله و سوالاتی را که بیشتر کودکان ۴ ساله میتوانستند بدان پاسخ دهند برای کودکان ۴ ساله مناسب میدانستند. آنها بر این اساس سوالاتی را برای سنین مختلف دسته بندی کردند.
بر این اساس بینه و سیمون هوش فرد را بر اساس سن عقلی مورد سنجش قرار میدادند. به عنوان مثال فرض کنید یک کودک ۵ ساله میتواند به اکثر سوالات مختص ۷ سالگی پاسخ دهد. در این صورت او دارای سن عقلی ۷ ساله است. بدین ترتیب بینه و سیمون توانستند برای اولین بار کودکان باهوش را از سایر کودکان تشخیص دهند. فرض آنها بر این بود که کودک باهوش کسی است که سن عقلیاش از سن تقویمیاش بیشتر باشد و کودک کمهوش کودکی است که سن عقلی کمتری از سن تقویمی داشته باشد.
در واقع میتوان گفت که بینه و سیمون اولین آزمون هوشی عینی را ابداع کردند.
مطالب مرتبط با هوش
تا به حال فکر کرده اید که آگاهی یعنی چی ؟ از کجا می آید؟ چه طور ما به یک مسئله آگاه می شویم ؟ برای آگاهی معادل های مختلفی وجود دارد . مثلا awareness یا consciousness یا حتی knowledge ! از آگاهی یک مفهوم واحد و تعریف مشخص وجود ندارد .... بیشتر بخوانید