تصمیم گیری اشتباه اشتباه

دلایل تصمیم گیری اشتباه چیست؟
در طول روز بهطور متوسط چه تعداد تصمیمگیری انجام میدهید؟ ده تا؟ صدتا؟ روانشناسان معتقدند که این تعداد واقعاً به مرز ۱۰۰۰ تصمیمگیری در روز نزدیک میشود. برخی از این تصمیمگیریها مانند اینکه چه لباسی بپوشم؟ صبحانه چایی یا شیر بخورم؟ بر روند زندگی تأثیر چندانی ندارد اما برخی از تصمیمگیریها تأثیرات زیادی بر مسیر زندگیها دارند (مانند اینکه آیا به دانشگاه برویم یا نه، ازدواج کنیم یا نه، بچهدار شویم یا نه).
برخی از این تصمیمگیریها به سرانجام خوبی ختم میشوند. بهعنوانمثال شما یک رشته خوب در دانشگاه انتخاب میکنید و در نهایت شغل مناسبی پیدا میکنید؛ اما برخی دیگر از تصمیمها عاقبت خوشی ندارند زیرا تصمیم اشتباهی گرفتیم.
اگر در حال حاضر به عقب برگردید و به برخی از تصمیمهای نادرستی که گرفتهاید فکر کنید تعجب خواهید کرد که چرا در آن زمان تصمیمات نادرستی گرفتید درحالیکه به نظر میرسد بهراحتی میتوانستید راه درست را انتخاب کنید. چرا با کسی ازدواج کردهاید که اصلا با شما هماهنگ نیست؟ چرا وسیله کوچکی خریدهاید درحالیکه چهار کودک دارید و نیاز بهوسیله بزرگتری دارید؟ زمانی که در بهار گذشته درحالیکه خرید آن لباسهای گرانقیمت بودید به چه چیزی فکر میکردید؟
این مسیر همچنان ادامه خواهد داشت و شما بازهم در آینده تصمیمات اشتباهی خواهید گرفت؛ اما بااینحال شما میتوانید درک درستی از فرآیندهایی که در پشت تصمیمات نادرست وجود دارد داشته باشید و از این راه احتمال تصمیمات نادرست را کاهش دهید. عوامل چندی در تصمیمگیری نادرست دخیل هستند و دانستن اینکه آنها چه هستند و چگونه تفکر شما را تحت تأثیر قرار میدهند به شما کمک خواهد کرد که تصمیمات بهتری در آینده اتخاذ کنید.



تصمیم گیری همیشه دشوار است
چرا در تصمیم گیری اشتباه می کنیم؟
در ادامه متوجه خواهید شد که میانبرهای ذهنی گاهی اوقات به تصمیمات نادرست ختم میشوند. بهمنظور تصمیمگیری سریع و امساکگرانه ذهن ما بر تعدادی از میانبرهای شناختی تکیه میکند. این قواعد ذهنی به ما اجازه میدهد که بهصورت کاملاً سریع قضاوت کنیم و اغلب اوقات نیز درست از آب درمیآیند اما همچنین گاهی اوقات باعث تصمیمات اشتباهی میشوند.
یکی از این میانبرهای ذهنی کوچک مخفی گمانهزنی نقطهی تنظیم است. در بسیاری از موقعیتهای مختلف افراد بر یک نقطه آغازین بهعنوان سطح پایه تکیه میکنند و از آن برای تخمین نهایی استفاده میکنند. بهعنوانمثال زمانی که قصد خرید یک خانه دارید و میدانید که خانههای محله شما معمولاً بهصورت میانگین ۳۸۵ هزار دلار بفروش میشود بهاحتمالزیاد شما این رقم را بهعنوان قیمتی که روی آن مذاکره خواهید کرد انتخاب میکنید. تصمیم گیری اشتباه
فرض کنید قصد خرید یک خودروی دستدوم را دارید. روزنامهها را نگاه میکنید و اگر یکی از آنها نظرتان را جلب کرده است انتخاب میکنید. آگهی مزبور در مورد قیمت میگوید بالاترین پیشنهاد، بنابراین قیمتی بیان نشده است. وقتی با صاحب آن تماس میگیرید او رقمی را ذکر میکند که بهمراتب بالاتر از رقمی است که در ذهن شما است. در این صورت چه میکنید؟ آیا با قیمتی که در ذهن داشتید قدم پیش میگذارید یا قیمتی بالاتر از آن را پیشنهاد میکنید. اگر فرد خبره و ماهری در معامله نباشید احتمالاً قیمت بالاتری را پیشنهاد خواهید کرد. چرا؟ چون اغلب ما یک عدد یا مقدار را بهعنوان نقطه آغاز به کار میبریم و بعد از آنجا شروع به تنظیم کردن میکنیم. در این مورد پیشنهاد صاحب خودرو نقطه آغاز ماست و بعد شما شروع به تنظیم و سازگار کردن میکنید یعنی قیمتی پایینتر از قیمت صاحب ماشین پیشنهاد میکنید که هنوز بالاتر از آنچه در ذهن داشتید است. چرا؟ چون تنظیمهایی که در آغاز داشتید ناکافی هستند.
حالا شما چه کاری میتوانید انجام دهید تا احتمال اثر منفی این گمانهزنی را کاهش دهید. متخصصان پیشنهاد میکنند که صرفاً آگاه شدن از آن میتواند کمککننده باشد. در مورد گمانهزنی نقطه تنظیم در نظر گرفتن تخمینهای احتمالی میتواند کمککننده باشد.
در ادامه با موضوع بعدی که منجر به خطا در تصمیمگیری میانجامد بهپیش میرویم. وقتیکه یک تبلت میخرید از کجا متوجه میشوید که با قیمت مناسب یک تبلت خوب خریدهاید؟ وقتیکه از سوپرمارکت یک بسته شیر میخرید چطوری متوجه میشوید که قیمت آن شیر عادلانه است؟ در این موارد ما دست به مقایسه میزنیم. مقایسه یکی از ابزارهای اصلی برای تصمیمگیری است. شما میدانید که بهطور معمول قیمت یک تبلت یا یک بسته شیر چه مقدار است بنابراین دست به مقایسه بین انواع مختلف میزنید تا مناسبترین را انتخاب کنید.
اما زمانی که شما مقایسههای نامناسبی انجام میدهید چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ یا زمانی که آیتمهایی که شما قصد مقایسه آنها را دارید معرف یا مساوی نباشند چه؟ به این مثال دقت کنید: چه مقدار از راه خارج شدن باعث میشود که شما ۲۵ هزار تومان پسانداز کنید؟
اگر من به شما بگویم که میتوانید ۲۵ هزار تومان در یک آیتم ۷۵ هزارتومانی با ۱۵ دقیقه رانندگی خارج ازمسیر پسانداز کنید بهاحتمالزیاد شما این کار را انجام میدهید؛ اما اگر به شما بگویم در یک آیتم ۱۰۰۰۰۰۰ تومانی میتوانید ۲۵ هزار تومان ذخیره کنید. بهاحتمالزیاد شما آن کار را نخواهید کرد. در بسیاری از موارد مردم تمایلی به مسافرت بیشتر برای پسانداز پول خود در آیتمهای بسیار گران نمیکنند. تصمیم گیری اشتباه
در این مورد شما قربانی مقایسه شدهاید. زیرا شما میزان آنچه را که پسانداز میکنید با میزان آنچه پرداخت میکنید مقایسه میکنید. بنابراین زمانی که ۷۵ هزار تومان قصد خرید دارید ۲۵ هزار تومان پسانداز خوبی است اما در یکمیلیون تومان ۲۵ هزار تومان بسیار ناچیز است.



در تصمیم گیری سریع دست به مقایسه می زنیم
در هنگام تصمیمگیری ما سریع دست به مقایسه میزنیم و بهصورت درستی در مورد انتخابهای خود فکر نمیکنیم. بهمنظور اجتناب از تصمیم اشتباه تکیه بر تفکر منطقی و بررسی آگاهانه بهتر است تا تکیه بر واکنشهای سریع.
موضوع بعدی که باعث اشتباه در تصمیمگیری میشود زیاده از حد خوشبین بودن است. در یک مطالعه مشخص شد که افراد معمولا رخ دادن اتفاقات ناگوار را برای خود بسیار کمتر از حد واقعی تخمین میزنند. زمانی که مردم گفته میشود که احتمال رخ دادن اتفاقات ناگوار برای آنها کمتر از آن چیزی است که تخمین زدهاند آنها پیشیبنیهای خود را بر اساس این اطلاعات جدید تعدیل میکنند؛ اما زمانی که متوجه میشوند که ریسک خطر برای آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که تخمین زدهاند بهسادگی اطلاعات جدید را نادیده میگیرند. بهعنوانمثال وقتی شخصی پیشبینیاش این است که میداند ۵ درصد مرگومیرها به خاطر کشیدن سیگار است به او بگوییم که احتمال واقعی ۲۵ درصد است او بهاحتمالزیاد اطلاعات جدید را نادیده خواهد گرفت.
بخشی از این نگاه خوشبینانه ناشی از تمایل طبیعی ما به این باور است که چیزهای بد برای دیگران اتفاق خواهد افتاد نه برای ما. وقتی میشنویم که برای کسی اتفاق ناگواری رخ داده است معمولا گرایش داریم به دنبال کارهایی بگردیم که آن فرد انجام داده است و نتیجهاش همین اتفاقات ناگوار است. این تمایل به سرزنش کردن قربانی از اینکه بپذیریم ما نیز در معرض خطر هستیم ما را محافظت میکند.
شاروت به این موضوع تحت عنوان سوگیری خوشبینانه اشاره میکند به معنای گرایش ما به بیشازحد برآوردن کردن تجربههای خوب و کم برآورد کردن احتمال رخدادهای بد برای خود. تصمیم گیری اشتباه
حالا این خوشبینی اینچنینی چه تأثیری بر تصمیمهای ما دارد؟ زمانی که ما در مورد توانمندیها و ظرفیتهای خود بیشازحد خوشبین باشیم ما احتمال زیاد اعتقاد داریم که تصمیمهای ما بهترین است. متخصصان در مورد سیگار کشیدن، عدم تحرک، یا خوردن زیاد شکر که میتوانند کشنده باشد اخطار دهند اما سوگیری خوشبینانه ما، ما را متقاعد میکند که این موارد بیشتر افراد دیگر را میکشد نه ما را.
شاید مقاله زیر را هم دوست داشته باشید :
تصمیمات تغییر دهنده زندگی بگیرید!
سفسطه برنامهریزی: چرا طبق برنامهریزیهایمان پیش نمیرویم؟
مترجم: حمید بهرامی زاده، دانشگاه علامه
References
About psychology
Sharot, T., Korn, C., & Dolan, R. J. (2011) How unrealistic optimism is maintained in the face of reality. Nature Neuroscience. ۱۴(۱۱):۱۴۷۵-۹.