تعریفی متفاوت از بهره هوشی به کمک مفهوم خودگردانی – قسمت دوم
“ترمزهای لیمبیک” را در کودک خود تضعیف کنید.
- برخی کودکان نه تنها از تست های هوش درمانده و نگران نمیشوند، بلکه برعکس، به نظر میرسد که از آن لذت هم میبرند. در حال تجربه هر نوع استرسی که هستند، به نظر استرس مثبت می آید تا منفی، که در نهایت باعث ترغیب آنها به ادامه دادن آزمون میشود. علاوه بر این ، براین اساس میتوانیم پیش بینی کنیم که این کودکان (۱۰% بالای منحنی زنگوله ای) چالش های شناختی مشابه در مدرسه را ، نوع انرژی بخشی از استرس خواهند یافت.اما چطور یک تست یکسان میتواند برای یک نفر منبع ایجاد استرس مثبت و برای دیگری منبع ایجاد استرس منفی باشد؟!
- عوامل شناختی، به عنوان برجسته ترین علت در پاسخ به این سوال مطرحند که چرا یک مشکل خاص ، عامل ایجاد استرس منفی برای یک کودک است.فرض کنید که بچه ای در مقایسه شباهت دو کلمه ، ضعیف باشد. تحقیقات اخیر به مشکلی در حافظه کاری او به عنوان علت این ضعف ، اشاره خواهند کرد. حال آن مشکل در حافظه کاری (حافظه فعال) کودک به هزار و یک دلیل ممکن است به وجود آمده باشد. حداقل دلایلی مانند اینها:
ممکن است مشکل ریشه در شناخت کودک داشته باشد: به عنوان مثال: مشکلی در ارتباطات بین حواس داخلی و خارجی (هم موضعی و هم دور برد) که در سالهای آغازین کودکی شکل میگیرند. ممکن است مشکل، مربوط به حالت برانگیختگی کودک باشد. یعنی هر چه کودک بیشتر در حالت سطح انرژی کم / سطح تنش بالا قرار گیرد، سطح حافظه فعال او تضعیف شود. یا اینکه مشکل حافظه کاری او ممکن است صرفا مربوط به حافظه او باشد.اجازه بدید توضیح بدهم.
- در برخی از کودکان به راحتی میتوان تحمل در برابر استرس را تقویت کرد ، ولی در برخی دیگر، هیپوکامپ،تجربه ی به شدت تحت فشار قرار گرفتن را به خاطر می سپارد. اگر این اتفاق بیفتد، کودک حتی از تصور تکرار چنین تجربه ای ، از ادامه تست خودداری می کند. هیپوکامپ پیشینه و آمار بسیار دقیقی از احساسی که در زمان کار روی یه مسئله خاص داشتیم، ثبت و ضبط میکند.
- درسی که از این مورد میتوان گرفت این است که “تلاش و کوشش” کودک هم داستانی جداگانه دارد! در موارد پیچیده تر، وقتی که کودک از بالاترین حد خودش فراتر رانده میشه، آستانه ترمز های لیمبیک برای ادامه تست کاهش می یابد.برای برخی از کودکان، تست هوش با موفقیت آغاز میشود و اصلا” توقفی تا انتها در کار نیست. وقتی یک بچه با یک تنش و تکان ناگهانی به خارج از پارکینگ رانده میشود، تا انتهای تست “ترمزهای لیمبیک” او درگیر خواهند بود و حرکت او را دشوار میکنند.
- این واقعیت که یک کودک در نقطه خاصی دست از کار میکشد، حاکی از این نیست که نمیتوانسته جلوتر برود. دانشمندان اثبات کرده اند که مشوق هایی مثل پول یا شکلات اثر قابل ملاحظه ای روی عملکرد کودکان دارای نمره پایین در آزمون هوش دارند. این موضوع به طور ضمنی تاییدکننده این مطلب است که انگیزه، مهمترین ویژگی غیر-عقلی (non-intellectual trait) است که وکسلر راجع به آن سخن گفته بود. اما اگر از دیدگاه خودگردانی به موضوع بنگریم، اثر مشوق ها نشان می دهد که میتوان کودکی را به سمت گذر از منحنی v معکوس اجبار کرد، اما آنچه در انتها در یاد و خاطر کودک باقی می ماند، آن مشوق نیست؛ بلکه آن تجربه بیزارکننده است!
- در واقع کودکی که در تست هوش نمره پایینی میگیرد، کسی است که ترمزهای لیمبیک او زودتر فعال شده اند. ترمزهای ذهنی یک مانع سر راه اشتیاق کودک به یادگیری هستند، صرفا” به این دلیل که کودک نیاز به تلاش بسیار بیشتری نسبت به کودکانی دارد که ترمزهایشان فعال نیست و روان است و اجازه حرکت بی دردسر به آنها میدهد. تعجب آور نیست که کودک از استرسی که در نظر همسالانش برانگیزاننده است، اجتناب می ورزد و در نتیجه مطالب جدید تبدیل به منبع استرس بزرگتری برای او میشوند. نکته اصلی در اینجا این نیست که کودک تمایلی به تلاش به اندازه دیگران ندارد، بلکه تا همین جا هم اون به سختی و بسیار زیاد سعی و تلاش به خرج داده و این چشم انداز که نیاز به تلاش بیشتر دارد، فراتر از توانایی و ظرفیت اوست.
- ⇐ برای چنین کودکی اینکه از مواجهه با یک چالش جدید اجتناب کند، “امن تر” از مواجهه با چالش و شکست خوردن در آن است. و بعد ما به دلیل این تعصب عمیق و ریشه دار، که هوش یک ویژگی ثابت و غیرقابل تغییر است، این خاموشی ناشی از ترس را ناآگاهانه تقویت کنیم. ممکن است ناهوشیارانه این مطلب را به کودک انتقال دهیم که ادامه تست حقیقتا” فراتر از توان فکری و هوش اوست. اگر از دریچه خودگردانی به این مقاومت او بنگریم، میتوانیم این بینش را به کودک بدهیم که تلاش و آزمایش، امن و بی خطر است. رمز موفقیت در کمک به او برای برداشتن این گام ترسناک، کاهش منابع استرس زاست -چه شناختی و چه انواع دیگر – که مانع حرکت او شده اند.
هرگاه ما ترمزهای لیمبیک کودکی را ضعیف تر کنیم، شاهد جهشی در ظرفیت هوشی آن کودک خواهیم بود.راه های زیادی برای تسهیل این امر وجود دارد:
- داربست زدن – یعنی ارائه مطالب جدید در اندازه های کوچک – بسیار مفید است. تکنولوژی هایی که محدودیت هایی را در پایه های شناختی کودک هدف قرار میدهند و آن را تقویت میکنند در حال گسترش اند. برنامه هایی که روی روش های یادگیری قوی تر در کودک سرمایه گذاری میکنند تا حوزه های ضعیف تر او را پوشش دهند، بسیار سودمندند.سودمندی تمرین های تقویت کننده حافظه فعال (حافظه کاری) (مثل: تکنیک های تصویر سازی ذهنی و تجسم) و تعلیم عملکردهای اجرایی ، به اثبات رسیده است. اما خودگردانی به ما این پیام را می دهد که هنوز راه درازی در پیش داریم .
- تنها راه برای آزاد کردن ترمزهای لیمبیک کودک این است که تمام پنج حوزه ای که کودک تحت فشار و تنش قرار دارد را مدنظر قرار دهیم: زیست شناختی، عاطفی، شناختی، اجتماعی و پیش اجتماعی. حافظه ی کاری، مثل تفکر، یک پدیده ای است که روی کل بدن اثرگذار است و به طور مشابه استرس مفرط روی آن اثر میگذارد. کودکی که در تست هوش نمره پایین میگیرد، در یک چرخه استرس گرفتار شده که دلیل تمام پدیده های حاصله هم همین گرفتاری در چنین چرخه ای است.
- درس بزرگی که از این موضوع میگیریم این است که به دور از پرورش یک ذهنیت جبرگرایانه درباره پتانسیل فکری و ذهنی یک کودک، یک نمره کم در تست هوش، باید ما را به این فکر بیندازد که خودگردانی کودک را تقویت کنیم. این چیزی است که در تعریف متفاوتی از هوش، می خواستیم به آن برسیم: تبدیل همه ی آن عذر و بهانه ها و دلیل تراشی ها برای توجیه عدم انجام کار یا حتی بدتر از آن تحقیر کودک ، به نیرویی برای تغییرات مثبت و رشد.
♦ آیا میخواهید بدانید کودک شما چقدر باهوش است؟؟؟؟ تنها کافی است ترمز های لیمبیک او را از کار بیندازید تا شاید پیشرفت های او باشید.
نویسنده : دکتر استوارت شانکر
مترجم : الهام نیک فر
منبع: reframing IQ
بیشتر بدانیم:
تعریفی متفاوت از بهره هوشی به کمک مفهوم خودگردانی – قسمت اول
باورهای شما در مورد هوش روی موفقیت تاثیر دارد


