در موارد زیادی پیش میآید که زن و شوهری به دلیل مشکلات ناشی از درگیری و اختلافاتی که با هم دارند به مشاور مراجعه کنند. تعارضها مشکلات گوناگونی به همراه دارند و هر زوج ممکن است با بخشی از مشکلات ناشی از تعارض، دست و پنجه نرم کند. تعارضات میتواند شامل تعارضاتی باشد که منجر به طلاق میشود و یا اینکه به دعوا و درگیری و حتی کتککاری و دعواهای فیزیکی ختم میشود، باشد. خیانت، بیماری ها، مشکلات باروری، اعتیاد، ورشکستگی های مالی، انواع آزارها و سو رفتارها با همسر و یا مشکلات رفتار جنسی و… از عواملی هستند که باعث ایجاد و گسترش تعارض بین زوج میشوند.
وقتی زن و شوهری با هم و در کنار هم زندگی میکنند به دلیل داشتن نظرات و دیدگاه های متفاوت و متقابل دچار اختلافاتی میشوند. نداشتن مهارتهای ارتباطی مهارت کنترل خشم، مهارت های حل مساله و…از عواملی هستند که کنار آمدن و به توافق رسیدن با وجود اختلافات بین زن و مرد را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث رشد درگیری بین آنها میشود.
نداشتن مهارت حل مساله و نپرداختن به مشکلات باعث میشود تعداد مسایل حل نشده بین زن و شوهر کم کم افزایش پیدا کند و نتیجه آن ایجاد احساس خشم نسبت به همسر میشود و این خشم هر روز با زیاد شدن مسایل حل نشده بالاتر میرود و به همهی جنبه های زندگی مشترک و رابطه کشیده میشود. از به وجود آمدن دلخوری و ناراحتی، تا فحاشی و کتک کاری و حتی کشیده شدن درگیری به بیرون از خانواده میباشد .
وقتی میزان این دعواها و درگیریها بیشتر شود زن و شوهر کم کم جنبه های منفی هم را بیشتر میبینند و جنبه های مثبت را کمتر میبینند یا اصلا نمیبینند و حتی با اوج گرفتن مشکلات جنبه های منفی را برای هم میسازند.
ذهن زن و شوهری که مدام با هم دچار دعوای لفظی یا فیزیکی هستند، خاطرات منفی زیادی از هم ثبت میکند و خاطرات خوش را فراموش میکند.
این مشکلات باعث میشود زن و شوهر نسبت ارضا نیازهای یکدیگر بی اهمیت شوند و در ارضا نیاز های عاطفی¬-جنسی¬،¬ تغذیه ای¬ و …یکدیگر را ناکام بگذارند که این مساله خود باعث افزایش درگیری و ایجاد فضای منفی بین زوج میشود و احساس خشم را بالا میبرد.
این مسایل باعث میشود زن و شوهر، که باید در کنار هم به آرامش برسند، مقابل هم قرار گیرند و جو حاکم در زندگی مشترک به جای شادی و امنیت و آرامش، پر از خشم و ناراحتی و اندوه و استرس باشد.
درگیری ها پس از شدت گرفتن احتمالا به بیرون از خانواده، دوستان، آشنایان، به خصوص به خانواده ی طرفین کشیده میشود و رابطه ی عروس و داماد را با خانواده ی همسر تحت شعاع قرار میدهد.
بعد از مدتی به دلیل تمام احساسات منفی و بدی که بین زن و شوهر بوجود میآید، این تصور بین آنها بوجود میآید که برای هم ساخته نشده اند یا به درد هم نمیخورند که این یک تصور غلط است و مشاور تلاش میکند این مشکل شناختی را بر طرف کند.
مشاور نخست سعی میکند، تعارض را بدرستی تشخیص دهد و آن را از سو رفتارها یا خیانت و یا مسائل دیگر جدا کند. در جلسات مشاوره مربوط به تعارضات بهتر است زن و شوهر هر دو حضور داشته باشند چرا که مشکل آنها بین فردی است و رابطهی آنها تحت تاثیر قرار دارد.
برای تشخیص تعارض از شدت، فراوانی، مدت زمان دعواها، ماهیت دعواها و بررسی مشکلاتی که تا به حال بوجود آورده پرسیده میشود و یکی یکی به بحث در مورد آنها پرداخته میشود.
زن و شوهر از نظر جسمی و فیزیکی بررسی میشوند؛ چرا که گاهی اوقات علت بوجود آمدن مساله همین مشکلات جسمی است و ممکن است به جای برطرف کردن آن به مسایل دیگر پرداخته شود و در نهایت بیتاثیر باشد، که خود باعث ایجاد ناکامی و سرخوردگی است.
مشاور با انجام مصاحبهی تشخیصی از سلامت روان دو طرف نیز مطمین میشود.
پس از اطمینان از وجود تعارض، مشاور تلاش میکند، زوج را متوجه مسولیت خود در ایجاد تعارض و نوع رفتاری که نشان میدهد کند و به او یادآدری کند که رفتارهایی که الان باعث تعارض شده، صمیمیت بین شما را از بین برده است.
ایجاد مهارت کنترل خشم از مهم ترین بخش های جلسات است که مشاور با ایجاد آن در زوجین بسیاری از مشکلات را کم خواهد کرد.
در مراحل بعدی با توجه به مشکل زوج و شدت و نوع آن به افزایش روابط صمیمانه، یاد آوری خاطرات خوب، از بین بردن مشکلات شناختی و مثبت کردن طرز تفکر نسبت به همسر، کمک به بهبود روابط عاطفی و جنسی و توجه به ارضای نیازهای همدیگر، بهبود روابط هر یک با خانواده ی همسر و … پرداخته میشود.
منبع: مقدمه ای بر ازدواج و خانواده، دیدی نوکس وکارولین اسکاچ، ترجمه دکتر کیومرث فرح بخش (و دیگران)، نشر آوای نور.

درگیری زناشویی