مطالعات اخیر رابطهی بین ذهن آگاهی و سوءمصرف مواد را بررسی کردهاند و نشان دادهاند که پایین بودن بهوشیاری (ذهن آگاهی) با افزایش سوءمصرف مواد رابطه دارد و مداخلات مبتنی بر بهوشیاری (ذهن آگاهی) کاهش سوءمصرف کمک میکند. پژوهشها همچنین نشان دادهاند که طرحوارههای ناسازگار اولیه در بین کسانی که در جستجوی درمان سوءمصرف هستند شایع است و هدف قرار دادن طرحوارههای ناسازگار اولیه در درمان ممکن است باعث بهبود نتایج درمانی شود. با وجود این، هیچ پژوهشی به بررسی رابطه بهوشیاری (ذهنآگاهی) و طرحوارههای ناسازگار اولیه، علیرغم دلایل نظری و تجربی در مورد رابطه آنها نپرداخته است. بنابراین، مطالعه حاضر رابطه بین بهوشیاری (ذهن آگاهی) و طرحوارههای ناسازگار اولیه را در مردان بزرگسالی که در جستجوی درمان سوءمصرف مواد هستند بررسی کرده است (تعداد=۸۶). یافتهها نشان داد که رابطه منفی نیرومندی بین بهوشیاری (ذهن آگاهی) و ۱۵ طرحواره از ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه وجود دارد. علاوه بر این، مردانی که طرحوارههای ناسازگار اولیه چندگانهای داشتند نسبت به کسانی که طرحوارههای کمتری داشتند از بهوشیاری (ذهن آگاهی) پایینتری نیز برخوردار بودند. تلویحات این یافتهها برای پژوهشهای بعدی و برای درمان مورد بحث قرار خواهد گرفت.
واژههای کلیدی: بهوشیاری (ذهن آگاهی)، طرحوارههای ناسازگار اولیه، سوءمصرف مواد، درمان.
Refrence
مترجم: حمید بهرامی زاده، دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی