مقاله قبلیام دربارهی «انتخاب همسر مناسب» برای مخاطبین عزیز کانال و سایت روانحامی سوالاتی ایجاد کرده بود. سوالی که از من پرسیده شده این است که این «همسر مناسب» که توصیفش کردید وجود خارجی دارد آیا؟ با روان حامی همراه باشید.
در آن مقاله گفته بودم که همسر مناسب، همسری است عاشق که وظیفهشناس است، ثبات هیجانی دارد و خوشایندی از ویژگیهای بارز اوست. بنابراین اگر قرار است که زندگی مشترکِ عاشقانهی پایداری داشته باشیم بهتر است این فرمول را در انتخاب همسر رعایت کنیم: او باید یک عاشقِ وظیفهشناسِ خوشایندِ دارای ثبات هیجانی باشد. بیدرنگ اما یاد ضربالمثلی میافتم که میگوید «شتر در خواب بیند پنبه دانه». چشمک. البته بهتر است آنچه یافت مینشود به عنوان یکی از آرزویهایمان باقی بماند. بالاخره آرزو بر جوانان عیب نیست. با این اوصاف آیا میتوانیم همسر مناسب خود را پیدا کنیم ؟
اگر حدس و گمانها و حرفهای فالگیرانه را کنار بگذاریم برای پاسخ باز هم باید برویم سراغ پژوهشهای روانشناسی. در یک پژوهش، معلوم شد که بین ویژگیهای شخصیتی همسر دلخواه و ویژگیهای شخصیتی واقعی او همبستگی مثبت وجود اما فقط در حد متوسط. یعنی با کمی اغماض میشود گفت که شانسمان برای پیدا کردن همسر دلخواهمان، پنجاه پنجاه است. یعنی تقریباً ۵۰ درصد احتمال دارد که نیمهی گمشدهمان پیدا شود.
خب، حالا اگر شانس بیاوریم و همسر دلخواهمان را پیدا کردیم آیا از زندگی با او راضی خواهیم بود؟ و اگر شانس نیاوریم چه بلایی سرمان میآید؟ آیا باز هم از زندگی راضی خواهیم بود؟ عقل سلیم میگوید زندگی با کسی که دلخواه ماست رضایتبخش خواهد بود و با کسی که دلخواه ما نیست جز رنج و عذاب ارمغان دیگری ندارد. برای پاسخ اگر موافق باشید برویم سراغ پژوهشهای علمی روانشناسان.
تفاوت بین ویژگیهای همسر ایدهآل و همسر فعلی افراد در یک پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش یک خبر خوب برای آدمهای بدشانسی که همسر دلخواهشان را پیدا نکردهاند، دارد. در این پژوهش مشخص شد که تفاوت موجود بین همسر ایدهآل و همسر فعلی نمیتواند رضایت زناشویی را پیشبینی کند. یعنی فرقی ندارد که همسرتان همان همسر دلخواه شما بوده است یا نه. به هر حال عدالت باید «یه جوری» رعایت شود دیگر. در همین پژوهش معلوم شد که ویژگیهای شخصیت همسر نقش زیادی در رضایت زناشویی دارد. آنهایی که همسرانشان ویژگیهای خوشایندی (agreeableness)، ثبات هیجانی و گشودگی یا تجربهپذیری (openness) بالایی داشتند از زندگی مشترک و روابط خود با همسرشان خیلی راضی بودند. پس نتیجه این میشود که اصلیترین عامل خوشبختی زناشویی این نیست که همسر دلخواهتان را پیدا کنید بلکه این است که همسرتان صادق، خوشایند و دارای ثبات هیجانی باشد.
خوشایندی و ثبات هیجانی را در مقاله قبلی توضیح دادهام که میتوانید در اینجا آن را مطالعه کنید.
گشودگی یا تجربهپذیری: این صفت ویژگی هایی از قبیل تخیل و بینش را داراست و کسانی که این ویژگی در آنها بالاست، علایق بسیار گستردهای دارند. افرادی که این ویژگی را دارند، ماجراجو و خلاق هستند و افرادی که کمتر این صفت را دارند، اغلب بسیار سنتی تر هستند و در تفکر انتزاعی مشکلاتی دارند.
یافته جالب دیگر در این پژوهش از این قرار است که هم برای مردان و هم برای زنان، داشتن همسر خوشایند پیشبینیکنندهی رضایت زناشویی بوده است، آنها همچنین رضایت جنسی بیشتری داشتند و آنها را آدمهای دوستداشتنی، مهربان و عامل شادیآفرین در زندگی مشترک میدانستند. و اما آنهایی که همسرشان در صفت ناخوشایندی نمره بالایی گرفته بود از زندگی ناراضی بودند و در معرض طلاق قرار داشتند. علاوه بر این، رضایت جنسی در مردان زمانی بالاتر بود که همسرشان نمره بالایی در وظیفهشناسی کسب کند. از طرف دیگر، زنانی که همسرشان نمره بالایی در وظیفهشناسی گرفته بود او را همصحبت جذابی میدانستند.
وقتی ثبات هیجانی بالا باشد همسران از زندگی به طور کلی راضی هستند و یکدیگر را منبع حمایت و محبت و دلگرمی میدانند. آنهایی که همسرانشان در گشودگی نمره بالایی کسب کرده بودند احساس میکردند که عشق و محبت زیادی در زندگی زناشوییشان وجود دارد.
در نهایت باید ببینیم که در بلندمدت چه بر سر زوجها میآید. اصولاً ازدواج با عشق فراوان شروع میشود و بعد از مدتی عشق اولیه کاهش پیدا میکند، چیزی که به آن اثر ماه عسل گفته میشود. پژوهشها نشان دادهاند که وقتی اثرات عشق اولیهی زندگی از بین میرود آنچه باعث رضایت از روابط عاشقانه میشود وجود «خوشبینی» است.
مقالههای مرتبط:
نویسنده: حمید بهرامیزاده