رأیدهندگان به برگزیت چه نوع شخصیی دارند؟
در ۲۳ ژوئن مردم بریتانیا در یک رفراندوم تاریخی رأی به جدایی از اتحادیه اروپا دادند. روزنامهنگاران در شکستن نتایج سریع بودند تا نشان دهند که افراد مسنتر و با تحصیلات پایینتر از مناطق روستایی عمدتاً طرفدار برگزیت بودند. امّا اولویتهای سیاسی بهجز متغیرهایی مانند سن و تحصیلات از شخصیت نیز تأثیر میپذیرند. برای بررسی رابطه شخصیت با رفتار رأی دادن بریتانیایی ها با روان حامی همراه باشید.
صفات شخصیتی چه ارتباطی با تصمیم به برگزیت دارند؟ پژوهشگران نشان دادهاند که شخصیت بهعنوان یک ساختار پیچیده و یکپارچه میتواند به ۵ بعد زیربنایی شکسته شود: تجربهپذیری، وظیفهشناسی، برونگرایی، توافقجویی، و روانرنجوری. به لطف تلاشهای پیتر رنترفرو و همکارانش در دانشگاه کمبریج و دانشگاه هلسینکی دادههای تفاوتهای شخصیت در ۵ صفت شخصیتی برای انگلیس، اسکاتلند و ولز در دسترس هستند.
به نظر میرسد در بین ۵ عامل بزرگ، تجربهپذیری کاندیدای اصلی برای به تصویر کشیدن ارزشهای اروپایی است که مرزهای ملی را برای حرکت، تجارت و مهاجرت آزادانه باز کردند. تجربهپذیری، «وسعت، عمق، اصالت و پیچیدگی زندگی ذهنی و تجربیات فرد» را توصیف میکند. پژوهشهای پیشین سطوح بالای تجربهپذیری را به بردباری و تائید دیدگاههای لیبرال مرتبط کردهاند.
یک نگاه به نتایج رفراندوم در هرکدام از ۳۸۰ حوزه محلی، نشان میدهد که تجربهپذیری یک ارتباط قوی با رفتار رأیدادن دارد (۰/۶۷- r=). مناطقی که شهروندانی با ذهن بسیار باز داشتند نمیخواستند که اتحادیه اروپا را ترک کنند. بهبیاندیگر، ۱ نمره کاهش در مقیاس تجربهپذیری ( دامنه نمره از ۵- تا ۵ است) منجر به ۵ درصد افزایش در رأی به ترک اتحادیه میشود. برای مثال مردمان شهر ساحلی مالدون، اسکس (Maldon, Essex) بهطور میانگین پایینترین نمرات تجربهپذیری را داشتند و رأی آنها به نفع برگزیت بود.
استفاده از اندازههای شخصیت برای پیشبین کردن رفتار رأیدادن
طبیعتاً ترجیحهای سیاسی تنها تحت تأثیر شخصیت ما نیستند، بلکه عوامل دیگری مانند سن یا وضعیت اقتصادی اجتماعی هم تأثیرگذار هستند. بهطور خاص بعضی از گروههای جمعیتی از نتایج رفراندوم ناامید شدند زیرا رأی آنها عمدتاً به نفع ماندن در اتحادیه اروپا بود. اکثریت اسکاتلند رأی به ماندن دادند. رأیدهندههای جوان، شهری و با تحصیلات بالا نیز تمایل داشتند به نفع باقی ماندن در اتحادیه رأی بدهند. این گروهها در تجربهپذیری هم نمرات بالاتری داشتند. بنابراین آیا رأی میتواند توسط تعلق داشتن به یک گروه جمعیتی خاص پیشبینی شود و شخصیت هیچ نقشی ندارد؟ پاسخ دادهها «نه» است. حتی رمانی که تعدادی از متغیرهای جمعیتی (سن، جنسیت، شهری-روستایی بودن، سطوح بالای تحصیلات، نرخ استخدام و اسکاتلندی بودن) هم بهحساب آورده میشوند، تجربهپذیری بازهم رفتار رأیدادن را پیشبینی میکند. میزان تأثیر حدود دو سوم کاهش مییابد اما هنوز هم بخش قابلتوجهی از نتایج را تبیین میکند.
سایر صفات شخصیتی چطور؟ زمانی که توان پیشبینی ویژه کل ۵ صفت را مقایسه میکنیم (درحالیکه هنوز اثر متغیرهای جمعیت شناختی کنترل میشود)، تجربهپذیری قویترین اثر را نشان میدهد، پس از آن توافقجویی و وظیفهشناسی قرار دارند. نواحی با ساکنین توافقجوتر (خوشخلق و فروتن) تمایل داشتند بر علیه برگزیت رأی بدهند. ازآنجاییکه مردمان توافقجو معمولاً همکاریکنندهتر هستند و اعتماد بیشتری دارند، رأی به ماندن آنها میتواند نگرش طرفدار مهاجرت (یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات رفراندوم) آنها را منعکس کند. در مقابل مناطقی که ساکنین وظیفهشناستری (منظم و محتاط) داشتند، رأی به ترک اتحادیه دادند. این عجیب نیست، چون پژوهشها بین وظیفهشناسی و تمایل به پیروی از آداب و رسوم، نظم و ترتیب و سایر ارزشهای محافظهکارانه ارتباط برقرار کردهاند. روانرنجوری و برونگرایی رفتار رأیدادن را پیشبینی نکردند.
نباید رأیدهندگان به برگزیت را سرزنش کرد
تصمیم رأیدادن یک فرد وابسته به عوامل زیادی است مانند شخصیت، سن، پس زمینه اقتصادی اجتماعی و غیره. نتایج گزارش شده مربوط به یک نمونه بزرگ بود. امّا تمام متغیرها در سطح منطقهای اندازهگیری شده بودند که به این معناست که دادهها از مجموع افراد مختلف به دست آمده است. بنابراین این نتایج نمیتواند چیز زیادی در مورد فرایند تصمیمگیری فردی به ما بگوید. ممکن است روابط در سطح گروه در سطح فردی درست نباشد (یک خطای استدلال که بهعنوان مغالطه بومشناختی شناخته شده است)، و نباید نتیجه گرفت که کلیه رأیدهندگان به برگزیت (یا ساکنان مالدون) افراد کوتهفکر، قراردادی و متعصب هستند.
بعلاوه ابعاد وسیع ۵ گانه اغلب کل داستان را تعریف نمیکنند. در حقیقت پژوهش اخیر توسط مارک برندت در دانشگاه تیلبورگ نشان داد که مردمان با تجربهپذیری بالا گاهی اوقات در هر صورت دارای ذهن باز نیستند. هرچند آنها نسبت به اقلیتها بردبار بودند، امّا افراد با تجربهپذیری بالا و پایین هر دو به یک میزان نسبت به گروههایی که تهدیدی برای جهانبینی آنها بودند متعصب بودند. این مثال نشان میدهد که رویکردهای متنوعتری نیاز است تا روابط پیچیده بین شخصیت و ترجیحات سیاسی کشف شود.
نویسنده: Joachim I. Krueger
ترجمه: شعیب قاسمی
منبع: psychology today