مدیریت برداشت: هنر خوب به نظر آمدن:
تمایل به ایجاد برداشت مطلوب از خود در دیگران، تمایلی نیرومند است، بنابراین بیشتر ما وقتی برای اولین بار با دیگران رو به رو میشویم بیشترین سعی خود را میکنیم تا به چشم آنها «خوب به نظر بیاییم». روانشناسان اجتماعی برای توصیف این تلاش در ایجاد برداشت خوب در دیگران اصطلاح مدیریت برداشت را به کار میبرند و نتایج تحقیقات آنان درباره این فرآیند حکایت از آن دارد که این تلاش ارزش انجام آن را دارد: کسانی که مدیریت برداشت را با موفقیت اجرا میکنند اغلب در بسیاری از موقعیتها مزایای مهمی به دست میآورند. مردم چه راهکارهایی را برای ایجاد برداشت مطلوب در دیگران به کار میگیرند؟ کدام راهکار بهترین نتیجه را میدهد؟ اجازه بدهید ببینیم یافتههای پژوهشی دربارهی این پرسشهای کنجکاوی برانگیز چه میگویند؟ در ادامه با روان حامی همراه باشید.
راهکارهای مدیریت برداشت و توفیق نسبی آنها
اگرچه افراد فنون متفاوت بسیاری را برای تعالی تصویر ذهنی خود به کار میبرند، بیشتر این فنون در دو مقولهی اصلی جای میگیرند:
خودافزایی – یعنی تلاش برای افزایش جذابیت خود برای دیگران
دگرافزایی – یعنی تلاش برای اینکه شخص آماج به طرق مختلف احساس خوشایندی داشته باشد.
از لحاظ خودافزایی راهبردهای خاص عبارتاند از تلاش برای بهتر کردن وضعیت ظاهری از طریق طرز لباس پوشیدن، آراستن خود، و استفاده از القاکنندههای مختلف. دیگر راهکارهای خودافزایی شامل تلاش برای ماهر جلوه کردن، یا توصیف خود با عباراتی مثبت و شرح دادن اینکه مثلا وی چگونه بر موانع غلبه کرده است. یافتههای دیگر نشان میدهد که بسیاری از اشخاص این راهکارها را به کار میبرند تا جذابیت خود را برای طرف عشقی خود بالا ببرند. آنها خود را با عبارتهایی بسیار مطلوب توصیف میکنند تا حریف را تحت تأثیر قرار دهند. در واقع، آنها حقیقت را تحریف میکنند تا جاذبهی خود را افزایش دهند.
از لحاظ دگرافزایی، افراد راهکارهای مختلف بسیاری را به کار میبندند تا در دیگران خلق و واکنشهای مثبتی ایجاد کنند. حجم قابل توجهی از یافتههای پژوهشی حاکی از آن است که چنین واکنشهایی به نوبهی خود نقش مهمی در ایجاد علاقه نسبت به شخص که این راهکارها را به کار میبرد بازی میکنند. رایجترین راهکار برای دگرافزایی چاپلوسی است – یعنی بیان عباراتی در ستایش شخص آماج، صفات وی یا موفقیتهای او یا سازمانی که شخص آماج به آن وابسته است. چنین راهکارهایی اغلب موفق هستند، مشروط به اینکه در کاربرد آنها آنها افراط نشود. راهکارهای دیگر برای دگرافزایی شامل ابراز موافقت با دیدگاه های شخص آماج، نشان دادن درجهی بالایی از علاقه به او، انجام خوبیهای کوچک به او و به طریقی راهنمایی یا بازخورد خواستن از او و یا ابراز علاقه به او به صورت غیرکلامی هستند.
اینکه افراد اغلب از چنین راهکارهایی استفاده میکنند واضح است: احتمالاً شما نیز میتوانید موارد زیادی را به یاد بیاورید که از چنین راهکارها استفاده کرده و یا هدف این راهکارها بودهاید. اما یک پرسش کلیدی این است: آیا این راهکارها مؤثر هستند؟ آیا این راهکارهای مدیریت برداشت در ایجاد احساسات و واکنشهای مثبت از جانب اشخاصی که راهکارها متوجه آنهاست، موفق هستند؟ پاسخی که به وسیله حجم عظیمی از پژوهشها فراهم شده است روشن است. بله، مشروط بر اینکه با مهارت و دقت به کار روند.
به عنوان مثال در یک پژوهش انجام شده به مقیاس بالا که شامل بیش از ۱۴۰۰ نفر کارمند بود، واین و همکاران (۲۰۰۴) دریافتند که مهارتهای اجتماعی تنها و بهترین پیشبینی کننده درجه بندی عملکرد شغلی و ارزیابی تواناییهای بالقوه برای ترفیع کارمندان در گسترهی وسیعی از مشاغل است. این یافتهها و یافتههای بسیاری از پژوهشهای مرتبط دیگر، نشان میدهند که راهکارهای مدیریت برداشت اغلب در افزایش جاذبهی اشخاصی که آنها را به شکل مؤثری به کار میگیرند موفق هستند. اما باید اضافه کنیم که کاربرد این راهکارها حاوی دامهای بالقوهای نیز هستند: اگر از آنها به افراط استفاده شود یا به شکل غیراثربخشی به کار روند میتوانند به جای واکنش مثبت باعث عکسالعمل منفی از سوی دیگران شوند.
مثلا در یک پژوهش شواهد نیرومندی از در اثر لجن مالی به دست آمد. اثر لجن مالی توصیف کننده کسانی که است که «به بالا لیس میزنند به پایین لگد». مثلاً افرادی که در یک محیط کاری به بالادستیهای خود تملق میگویند اما با زیردستان خود با تحقیر و بیحرمتی رفتار میکنند. نتیجه اخلاقی این یافتهها روشن است: اگرچه راهکارهای مدیریت برداشت اغلب موفق هستند، اما همیشه اینطور نیست و گاهی اوقات میتواند نتیجه عکس داشته باشند یعنی نسبت به فردی که آنها را به کار برده است واکنشهای منفی ایجاد کنند.


