اختلال شخصیت وسواسی اجباری
اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD) متعلق به گروه C اختلالات شخصیت است. وجه مشترک اختلالات این گروه، ترس و اضطراب میباشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری فقط جزئیات را میبینند نه کل را. به عبارت دیگر، درختها اجازه نمیدهند آنها جنگل را ببینند. این افراد بوسیلهی ویژگی گیر افتادن در دام اصرار بر انجام شدن همهی کارها به شیوهی درست و کامل شناسایی میشوند. البته ممکن است دیگران به پایداری آنها در انجام کارها غبطه بخورند اما در حقیقت دلمشغولی به جزئیات این افراد را از به اتمام رساندن کارها بازمیدارد.
به گزارش DSM-5، این اختلال شایعترین اختلال شخصیت در جوامع است و حدود ۱/۲ % تا ۹/۷ % تخمین زده میشود. در ادامه با روانحامی همراه باشید.
جاستین دانشجوی سال سوم پزشکی بود. روزی ۱۶ ساعت کار میکرد و درس میخواند. در مطالعه و تشخیص بیماریها بسیار دقیق بود و همهی جزئیات را در مورد نشانههای بیماران و تشخیصهای احتمالی در نظر میگرفت. اما روانشناس دانشگاه محل تحصیلش او را به این دلیل که با خطر اخراج شدن از دانشگاه روبهرو بود، به یک رواندرمانگر ارجاع داد.
جاستین نمیتوانست با بیماران و سایر دانشجویان کنار بیاید. وقتی بیماران به توصیههایش گوش نمیکردند به شدت به آنها میتوپید و تحقیرشان میکرد. روابط جاستین با دیگران هم پرتنش بود. او استادان دانشگاه را خرفت و بیکفایت و سایر دانشجویان را افرادی غیر جدی میدانست که فقط برای عشق و حال به دانشگاه آمدهاند.
جاستین نمونهای از یک فرد مبتلا بهاختلال شخصیت وسواسی اجباری است.
افراد مبتلا به این اختلال تقریباً در همهی جنبههای زندگی به فکر نظم، ترتیب، کمالگرایی، کنترل شخصی و میانفردی هستند و در این میان انعطافپذیری و صرفهجویی در وقت و انرژی، قربانی میشوند. این وضعیت، قبل از اوایل بزرگسالی شروع شده و در شرایط مختلف جلوهگر میشود.
طبق معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری، ۴ مورد (یا بیشتر) از موارد زیر را نشان میدهند:
- دائماً به فکر جزئیات، قواعد، فهرستها، نظم، سازمان یا جدولهای زمانی هستند تا جایی که هدف اصلی فعالیت مورد نظر فراموش میشود.
- کمالگرایی باعث میشود در به پایان رساندن پژوههایشان با مشکل مواجه شوند.
- به شدت خود را وقف کار میکنند و شدیداً در تلاشاند عملکرد خوبی در شغلشان داشته باشند تا جایی که فعالیتهای تفریحی و دوستیهای خود را کنار میگذارند (البته این مورد در صورتیکه فرد در مضیقهی مالی باشد در نظر گرفته نمیشود).
- بیش از حد وجدان کاری دارند، مته به خشخاش میگذارند و دربارهی رعایت اخلاق، اصول یا ارزشها انعطافپذیری ندارند.
- نمیتوانند اشیای کهنه یا بیارزش را دور بیندازند حتی اگر هیچ ارزش معنوی برایشان نداشته باشد.
- دوست ندارند قسمتی از کار خود را به دیگران بسپارند یا با دیگران همکاری کنند مگر اینکه همهی کارها همانطور که آنها میخواهند پیش برود.
- در خرج کردن پول هم برای خود و هم برای دیگران خسیس هستند و اعتقاد دارند پول باید برای روز مبادا جمع شود.
- در افکار و عقایدشان سرسخت هستند و اصلا” دوست ندارند کوتاه بیایند.
سببشناسی اختلال شخصیت وسواسی اجباری:
در حال حاضر اطلاعات زیادی در مورد علل ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری موجود نیست. به نظر میرسد که یک عامل ژنتیک ضعیف در ابتلا به این اختلال نقش دارد. بعضی از افراد ممکن است به صورت ذاتی ساختار و نظم را در زندگی خود ترجیح بدهند اما درگیر شدن در سطوح بالا و مرضی از نظم و تمیزی ممکن است به تقویت رفتارهای مرتبط از سوی والدین مربوط باشد.
درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری، همیشه میترسند کارهایی که انجام میدهند کافی نباشد و به همین دلیل همیشه کارهای خود را به تعویق میاندازند و درمورد مسائل مهم و همچنین جزئیات بیاهمیت به نشخوار فکری میپردازند. بنابراین، در درمان این اختلال تلاش میشود به ترسهای پشت پردهی نیاز فرد به نظم و ترتیب حمله شود. بدین منظور، از تکنیکهای حواسپرتی برای معطوف کردن افکار کامپالسیو فرد به سمت موضوعات دیگر استفاده میشود.
در بسیاری از متون گفته شده که از درمان شناختی رفتاری نیز میتوان برای اختلال شخصیت وسواسی اجباری استفاده نمود اما نکته مهم این است که فرد مبتلا به این اختلال تمایل زیادی به عقلانیسازی دارد و درمان شناختی رفتاری نیز به این دلیل که بر بررسی فرآیندهای فکری بیماران تمرکز دارد، میتواند گرایش افراد مبتلا به این اختلال را برای نشخوار فکری تقویت کند.
به همین دلیل برخی درمانگران از تکنیکهای رفتاری سنتی مثل روش توقف فکر استفاده میکنند تا به بیماران آموزش دهند از مقدار زمانی که صرف نگرانیهای نشخوارگونهی خود میکنند بکاهند.
جدای از تمام مطالب گفته شده ممکن است برای بسیاری این سؤال پیش بیاید که واقعا” چه فرقی بین اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری (OCPD) وجود دارد؟
در ظاهر، بسیاری از نشانههای این دو اختلال به هم شبیهاند اما در حقیقت، بین آنها همپوشی بسیار کمی وجود دارد و علائم بالینی آنها بسیار تفاوت دارند. تنها در ۲۲ درصد موارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی نیز هستند.
۴ تفاوت بسیار مهم این دو اختلال عبارتند از:
- OCPD، یک سبک شخصیتی بسیار مقاوم و انعطافناپذیر است که در طول زندگی فرد تغییر زیادی نمیکند اما علائم OCD به مرور زمان کم و زیاد میشوند.
- انگیزهی پشت پردهی رفتارهای تکراری در این دو اختلال بسیار متفاوت است. در OCD، فرد ممکن است مدام اشیای مختلف خانه را مرتب کند چون میخواهد از بروز یک حادثهی ناگوار و فاجعهآمیز پیشگیری کند اما فرد مبتلا به OCPD ممکن است همین کار را صرفا” برای بهتر کردن عملکرد خود انجام دهد.
- علت مراجعه به متخصص در افراد مبتلا به این دو اختلال متفاوت است. فرد مبتلا به OCD میخواهد از شرّ نشانههای خود خلاص شود و به دلیل رنج و عذاب ناشی از وسواس خود به روانشناس مراجعه میکند. اما فرد مبتلا به OCPD معمولا” به این دلیل مراجعه میکند که بین او و دیگران مناقشه بوجود آمده چون او دیگران را مجبور میکند آنطور که باب میلش است کارها را انجام دهند و وقتی با مخالفت دیگران رو به رو میشود دچار ناراحتی میشود.
- افراد مبتلا به OCPD معمولا” بسیار خسیس و ناخن خشک هستند اما این دو ویژگی در افراد مبتلا به OCD وجود ندارد.
- مبتلایان به OCPD به دلیل مشغلهی ذهنی به کمالگرایی و نظم و دقت، خودشان را وقف کار میکنند و گاهی از آنان به عنوان معتاد به کار یاد میشود.
با روانحامی همراه باشید.
منابع:
گنجی، مهدی. (۱۳۹۳). آسیبشناسی روانیDSM-5 (جلد ۲). تهران: ساوالان.
Halgin, R. P., & Krauss Whitbourne, S. (2010). Abnormal Psycholoy: Clinical Perspectives on Psychological Disorders (6th ed.). New York, NY: McGraw Hill.
Kring, A. M., Johnson, S. L., Davison, G. C., & Neale, J. M. (2012). Abnormal Psychology (12th ed.). NJ: Wiley.
نویسنده: زهرا زابلیپور


