نظریه فرآیندهای تغییر در هر درمانی فرآیندهایی را توصیف میکنند که به ایجاد تغییر در بیمار کمک میکند. در این مقاله فرآیندهای درمانی در نظریه روانشناسی فردنگر آدلر را مرور خواهیم کرد. افزایش آگاهی در روانشناسی فردنگر اولین فرآیند درمانی تغییر است. با روان حامی همراه باشید.
ایجاد تغییر به سبک آدلر: افزایش آگاهی در روانشناسی فردنگر به عنوان فرآیند تغییر
بیشتر بیماران با سبک زندگیای که در کودکی ایجاد کردهاند بیش از حد درگیر پیگیری جزییات نقشههای شناختی خود میشوند تا از الگوهای کلی سبکهای زندگی و هدفهایی که به سوی آنها میروند کاملا آگاه شوند. بسیاری از بیماران حتی نمیخواهند درباره این واقعیت فکر کنند که زندگی مختل شدهی آنان نتیجه سبکهایی است که خودشان ایجاد کردهاند.
آنان ترجیح میدهند که خود را قربانیان بدبخت شرایط بیرونی تلقی کنند. در نتیجه درمان باید شامل تحلیل سبکهای زندگی شناختی بیماران به منظور کمک به آنان برای به دست آوردن آگاهی کامل از چگونگی هدایت زندگی خودشان به سوی هدفهای مخرب باشد.
افزایش آگاهی
وظیفه بیمار
چون سبک زندگی فرد در تمام کارهایی که انجام میدهد آشکار میشود، بیماران غیر از کشف کردن ماهیت کلی سبک زندگی خودشان کمک دیگری نمیتوانند بکنند. شیوههای رفتار، گفتار، نشستن، نوشتن، پاسخ دادن، پرسیدن، و پرداخت حقالزحمهی روانکاو همگی بیانگر سبک زندگی شخصی و منحصر به فرد آنان است.
اگر قرار است سبکهای زندگی شناختی بیماران کاملاً آشکار شود و به آن آگاهی کامل پیدا کنند، باید در جریان درمان مایل به افشای پدیدههای خاصی مثل رویاها، خاطرات اولیه، و مجموعهی خانوادهی خود باشند. بیماران تشویق میشوند تا علاوه بر افشای اطلاعات مهم در تحلیل سبکهای زندگی و هدفهایی که این سبکها به سوی آنها هدایت میشوند فعالانه مشارکت میکنند.
خواندن کتابهایی که دیگران نوشتهاند دستیابی به آگاهی بیشتر دربارهی سبک زندگی فرد را تسریع میکنند، این فرآیند به کتابدرمانی معروف است. آدلر و پیروان او از نخستین رواندرمانگرانی بودند که برای عامه مردم کتابهای خودیاری نوشتند و اغلب از بیماران خواسته میشود این کتابها و همچنین کتابهای مرتبط دیگر را مطالعه کنند.
هدفهای کتابدرمانی از دیدگاه آدلری در شش جمله بیان شده است همه آنها در زبان انگلیسی با حرف E شروع میشوند.
آموزش دادن با در اختیار گذاشتن دانش روانشناختی و پر کردن خلاءها.
ترغیب کردن با خواندن مطالب الهامبخش
توانمندسازی با بررسی شکلگیری هدف و دستیابی به آن
روشنگری با افزایش خودآگاهی و آگاهیبخشی به دیگران
درگیر شدن با دنیای اجتماعی برای سرمشقگیری و رایزنی اجتماعی
بهبود یافتن با تقویت تغییرات خاص در سبک زندگی در جریان رواندرمانی
وظیفه درمانگر
درمانگران پیرو آدلر برای افزایش آگاهی به تفسیر اطلاعات مهمی متکیاند که بیماران در اختیار میگذارند. هدف تفسیرها از دیدگاه آدلری پیدا کردن روابط سبک زندگی بیمار است که بین گذشته و حال ارتباط برقرار میکند.
هدف تفسیرها بیشتر وصل کردن گذشته و حال به آینده است. تفسیرها به بیماران کمک میکند تا از ماهیت هدفمند زندگی خودشان آگاه شوند، و بدانند که چگونه تجربیات گذشته و کنونی آنان در راستای تحقق هدفهای آینده هدایت میشود. بیماران آگاه میشوند که چگونه همهی رفتارهایشان از جمله رفتارهای بیمارگون آنان در خدمت تحقق غایتنگری خیالی است که در اوایل زندگی ایجاد شده است.
درمانگران باید برای آگاهی از الگوهای کلی و هدف زندگی درمانجو تحلیل نسبتاً کاملی از سبک زندگی او انجام دهند. تحلیل سبک زندگی شامل خلاصهای از مجموعهی خانواده یک بیمار است. ترتیب ولادت، جنسیت همشیرها، فقدان یکی از والدین و این احساس که کدام زندگیای که در بیمار تصمیم به دنبال کردن آن گرفته موثر بوده است. تفسیر خاطرات اولیهی بیمار تصویری فراهم میآورد که نشان میدهد او برای جبران احساس حقارت به شیوهی سازنده از نظر اجتماعی ترغیب یا بازداری شده است.
تحلیل سبک زندگی همچنین شامل تفسیر اشتباهات بنیادی است که بیمار در جریان شکلدهی به نگرش خود درباره ماهیت دنیا مرتکب شده است. رایجترین اشتباهات شناختی عبارت است:
۱. تعمیمهای افراطی، مثل هیچ کس به من اهمیتی نمیدهد.
۲. تحریف ضرورتهای زندگی، مثل نمیتوانی در زندگی موفق شوی.
۳. کوچک جلوه دادن ارزش شخصی خود، مثل من واقعاً لیاقت ندارم، یا من فقط یک زن خانه دارم.
۴. هدفهای ایمنی غیرواقعبینانه مثل باید همه را راضی نگه دارم
۵. ارزشهای نادرست مثل به هر قیمتی که شده باید جلو بیفتی.
درمانگران پیرو آدلر بر خلاف بسیاری از درمانگران به تحلیل مشکلات بیماران اکتفا نمیکنند. آنان به همان اندازه به دادن بازخورد به بیماران دربارهی تواناییهایی شخصیشان توجه دارند. بنابراین طرح خلاصهای از توانمندیهای بیمار نیز جزئی از تحلیل سبک زندگی را تشکیل میدهد. درمانگر پیرو آدلر پس از تکیمل تحلیل سبک زندگی بیمار به عنوان بخشی از مرحله ارزیابی اولیه درمان خلاصهای از سبک زندگی او را به شیوه آموزش معلم به شاگرد مطرح میکند.
خلاصه سبک زندگی به گونهای مطرح میشود که گویی درمانگر در جلسهای یک مورد درمانی را معرفی میکند، اما در اینجا بیمار امکان همکاری در تحلیل را دارد. بیماران میتوانند دربارهی خلاصهای که درمانگر مطرح میکند نظر موافق یا مخالف بیمار تغییراتی بدهند یا در صورتی که بیماران به راستی مقاومت کنند و نخواهند خودشان را کاملتر ببینند، میتوانند پاسخ آنان را به عنوان مقاومت در نگاه کاملتر به سبک زندگی تفسیر کنند.
طرح خلاصه سبک زندگی هم شامل بازخورد دادن و هم آموزش است. به بیماران دربارهی مجموعهی منحصر به فرد خانوادهی آنان، احساسات حقارت شخصی، و تواناییهای خاصی و اشتباهات اساسی آنان بازخورد فردی داده و همزمان به بیماران دربارهی نظریهی شکلدهی به تلاش برای برتری تأکید شده است. درمانگران پیرو آدلر در جریان هدفهای زندگی و نشان دادن اشتباهات اساسی بیماران در زندگی که به خاطر ارزشهای خودخواهانه به جای علائق اجتماعی ایجاد میشود به آنان فلسفهی زندگی جدیدی را میآموزند. در واقع بیماران پیرو آدلر معتقدند که اگر درمان شامل فلسفهی مناسبی برای زندگی نباشد ناقص است.
تحلیل رویاها به بهترین شکل نشان میدهد که بیماران در حال تغییر دادن سبکهای زندگی خود هستند یا نه. رؤیا ابزارهایی هستند برای حل مشکلات آینده و شیوهی رویاپردازی شخص نشان میدهد که شخص در حال حاضر چگونه مبادرت به حل مشکلات روزمره زندگی خود میکند. رویاها مرور کردن گزینههای احتمالی برای اقدام در آینده است.
بنابراین اگر بیماران خواستار عقب انداختن اقدام خود باشند گرایش به فراموش کردن رویاها خواهند داشت. اگر آنان مایل به متقاعد کردن خودشان برای اجتناب از اقدامات خاص باشند، با دیدن کابوس خود را به وحشت میاندازند. بیمارانی که در درمان تحرک اندکی دارند ممکن است رویاهای کوتاه و کم حادثه داشته باشند. بیمارانی که آمادهاند با مشکلات خود مستقیم رو به رو شوند به تحلیل خلاق رویاهایشان میپردازند. درمانگران با کمک کردن به بیماران برای تغییر رویاهایشان، به آنان یاری میکنند تا از گزینههای جدید و خلاق برای کامل تکالیف زندگی آگاه شوند.


