زمینه: اختلال شخصیت وسواسی جبری با صفتهایی مانند دگم بودن افراطی، کمالگرایی، و رفتار کنترلگرانه مشخص میشود که تمام آنها اثرات منفی بر عملکرد بینفردی دارند. نظریهی دلبستگی چهارچوب مفیدی برای توضیح خصوصیات ناکارآمدی بین فردی اختلال شخصیت وسواسی جبری فراهم میسازد، اما هنوز پژوهشهای اندکی مرتبط با اثر دلسبتگی بر اختلال شخصیت وسواسی جبری در بافت بیماریهای جدی روانی انجام شده است.
روشها: دلسبتگی ایمن و اختلالهای شخصیت در بیماران بزرگسال سرپایی دارای بیماریهای جدی روانی سنجیده شد. از Propensity Score Matching برای جفت کردن اختلال شخصیت وسواسی جبری و آزمودنیهای کنترل در سن، جنس، اختلالهای روانپزشکی و تعداد معیارها برای اختلال شخصیت مرزی استفاده شد. دلبستگی ناایمن
نتایج: هماهنگ با فرضیه، گروه اختلال شخصیت وسواسی جبری (۶۱ نفر) دلبستگی اجتنابی بیشتری از گروه کنترل (۶۱ نفر) نشان دادند. همبستگیهای بین دلبستگی اضطرابی/دلبستگی اجتنابی با معیارهای خاص تشخیصی اختلال شخصیت وسواسی جبری، نشان داد که دلبستگی اجتنابی با چهار معیار از هشت معیار اختلال شخصیت وسواسی جبری در کل نمونه همبستگی دارد. در زیرگروه اختلال شخصیت وسواسی جبری، دلبستگی اجتنابی به صورت معناداری با معیار سوم اختلال شخصیت وسواسی جبری (بهطور مفرط بهکار و تولید علاقهمند است. بهطوری که فعالیتهای تفریحی و دوستیها را حذف میکند) دارد.
محدودیتها: استفاده از مقیاسهای خودگزارشی دلبستگی و هزینهی بالای بیماری در جمعیت SMI قابلیت تعمیمپذیری را محدود میسازد.
نتیجهگیری: یافتهها از شدت آسیب در عملکرد بینفردی و دلبستگی اجتنابی حمایت میکنند به ویژه به عنوان خصوصیت بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری. این نتایج مطرح میکنند که درمان باید عملکرد بینفردی را در میان ویژگیهای کلاسیک اختلال شخصیت وسواسی جبری مانند کمالگرایی و وسواس در انجام تکالیف را هدف قرار دهد.
واژههای کلیدی: اختلال شخصیت وسواسی جبری، دلسبتگی ناایمن ، سبک دلبستگی وحشتزده
مقالههای مرتبط:
دلبستگی و اختلال دلبستگی واکنشی: نشانهها، درمان و امید برای کودکان دلبسته ناایمن
Refrence
مترجم: حمید بهرامی زاده