شخصیتهای پر مناقشه (High-Conflict Personality=HCP) شخصیتهایی هستند که اهداف سرزنش و گاهی خشونت دارند. آنها اساسا متخاصم هستند. آنها در مشکلاتشان نقش خود را نمیبینند و بجای آن شیفته سرزنش کردن دیگران -و احتمالا شما- هستند. در اینجا من نکاتی را برای کنار آمدن با افراد پر مناقشه مطرح کردهام و پنج ویژگی اصلی این تیپهای شخصیتی را مطرح کردهام، به طوری که از آنها مطلع باشید و از این افراد دوری کنید یا به صورت موثرتر با آنها کنار بیایید.
همه آنها الگوهای اصلی شخصیت پر مناقشه را دارند: ۱. اهداف سرزنش ۲. مقدار زیادی از تفکر همه یا هیچ ۳. هیجانات کنترل نشده و ۴. رفتارهای شدید. همچنین، آنها صفات ۵ اختلال شخصیت را هم دارند . بعضی ممکن است فقط صفات را داشته باشند، و بعضی دیگر پر از اختلال باشند. این باعث میشود که آنها افرادی سختتر باشند، اما در عین حال قابل پیشبینیتر. اینجا به صورت اجمالی بعضی از الگوهای مشترک رفتار آنها را بررسی میکنیم:
- HCP ضد اجتماعی:
اینها همچنین به عنوان اشخاص جامعه ستیز شناخته میشوند ــ اشخاص پرخاشگری که وجدان ندارند. شخصیتهای ضد اجتماعی میتوانند بسیار فریبنده و گول زننده باشند، به علاوه اینکه برای به دست آوردن هر آنچه که میخواهند بسیار ظالم هستند. HCPهای ضد اجتماعی اهدافشان را سرزنش میکنند زیرا باعث ناامید شدن آنها شدهاند، در طرحهای آنان مداخله کردهاند و ساده تر، بخاطر اینکه سر راهشان بودهاند. آنها هنرپیشگانی در زمینه دغل کاری هستند، معمولا در طرحهای مجرمانه شرکت میکنند و به هیچ کس وفادار نیستند ــ حتی به همدیگر. (این شامل افرادی نمیشود که فقط این آخر هفته احساس اجتماعی بودن نمیکنند.)
آنها اهدافشان را در روابطشان تنبیه میکنند و حتی بعد از صدمه زدن به آنها انتظار رابطه جنسی و عاطفه دارند. به نظر میآید آنها از نظر فیزیولوژیکی برای صدمه زدن به دیگران بدون پشیمانی برانگیخته میشوند. برای مثال، گزارش شده است که تیرانداز تگزاس از خانواده عجیب همسر خود عصبانی بوده، به همین خاطر به کلیسا میرود و هر فردی را که در آنجا میبیند به قتل میرساند. بنظر شما او در این دسته جای میگیرد؟
- HCP خودشیفته:
اکثر افراد، با علاقه به خود شخصیتهای خود شیفته آشنا هستند، اما HCP های خودشیفته شدیدا روی اهداف سرزنششان متمرکز هستند. آنها به طور دائم خوار و خفیفشان میکنند، معمولا در جمع، با این هدف که ثابت کنند آنها موجودات برتری هستند. آنها در صحبت با شریک زندگیشان از توهینهای زیادی استفاده میکنند و در عین حال خواستار مورد محبت و عاطفه قرار گرفتن و تحسین شدن هستند. آنها ادعا میکنند که رفتار آنها عادلانه است، زیرا دیگران با آنها ناعادلانه رفتار میکنند. در حالی که آنها هیچ همدلی واقعی با اهداف سرزنش یا هیچ فرد دیگری ندارند. در محل کار افراد زیر دست خود را به زمین میزنند و برای افراد بالا دست خود چاپلوسی میکنند، بنابراین در منصب مدیریت نمیتوان متصور شد که چقدر بد هستند. قلدری کردن و آزارهای جنسی ممکن است کاملا متناسب انگیزه آنها برای قدرت و برتری باشد.
- HCP مرزی:
آنها سخت مشغول روابط نزدیک خود هستند و به آنها میچسبند. با این حال، دیر یا زود آنها با همسر، فرزندان، والدین، همکاران، مدیران و اطرافیان دیگرشان به عنوان هدف سرزنش خود برای هر احساس طرد شدگی، رفتار میکنند. خشم و غضب آنها میتواند بسیار خطرناک باشد: جسمانی، هیجانی، قانونی، اقتصادی، شهرتی و غیر از این باشد. بخاطر اینکه خلق آنها در هر دو جهت تغییر میکند، شما نمیتوانید بفهمید که چقدر سریع آنها میتوانند از دوستانه به خشمگین و دوباره به دوستانه تغییر کنند.
به عنوان درمانگر و وکیل، من تعداد زیادی HCP مرزی را دیدهام که در دادگاههای خانواده، برای بازداشت شدن هدف سرزنششان میجنگند، در حالی که دارای رفتارهای شدید شامل خشونت خانگی، بیزاری از کودک و یا ادعاهای دروغین هستند. هر دو مردان و زنان از این نوع، به بچههای خود میچسبند تا از احساس طرد شدگی دوری کنند.
- HCP پارانوئید:
آنها میتوانند به تمام افراد دور و برشان مشکوک باشند، و فکر میکنند توطئههایی وجود دارد که مانع میشوند که آنها در اهداف کاری، دوستیها و روابط خانوادگیشان موفق باشند. آنها میتوانند سالها کینههایشان را با خود داشته باشند، و بعدها هدف سرزنش خود را مجازات کنند. HCP های پارانوئید ممکن است باور داشته باشند که افراد دور و برشان در صدد صدمه زدن به ایشان هستند، برای همین به صورت پیشگیرانه به اهداف خود حمله میکنند. آنها به سادگی احساس میکنند که با آنها ناعادلانه رفتار شده و بسیاری از کارشناسان معتقدند که در محیط کار، بسیاری از دادخواستها به وسیله این تیپ از کارکنان نوشته میشود. (کاوایولا و لوندر، ۲۰۰۰)
- HCP نمایشی:
این شخصیت اغلب با نمایش و داستانهای عاطفی بیپایان مرتبط است. با این حال HCP های نمایشی اغلب اهداف سرزنششان را به رفتار اغراقشده و ساختگی، برای آسیب زدن یا به دست گرفتن آنها متهم میکنند. آنها فکر میکنند که روابط خیلی عمیقتر از چیزی است که آنها دارند و آنها دائما بخاطر شیوهای که دیگران با آنها رفتار میکنند، صدمه میخورند و متعجب میشوند. آنها میخواهند که مرکز توجه باشند، و زمانی که اینطور نیست، به هدف سرزنششان حمله میکنند. آنها اغلب دیگران را در شکوههای های خود درگیر میکنند، که باعث میشود دیگران به هدف سرزنش آنها تهمت بزنند و تحقیرشان کنند.
- سخن آخر: هیچ کدام از این الگوهای شخصیت HCP کاری را با هوششان انجام نمیدهند و بهره هوشیشان مانند مردم عادی دیگر است. بعضی از اختلالات شخصیت در هر شغل و هر منطقه جغرافیایی (کمی بیشتر در مناطق شهری) و هر گروه درآمدی (در درآمدهای پایینتر بیشتر است، در درآمدهای بالا توجه بیشتری را جلب میکند) وجود دارند.
لازم به ذکر است که بسیاری از افراد با اختلالات شخصیت، HCP نیستند، که به این معناست که آنها هدف سرزنشی ندارند که به آنها حمله کنند و با هدف قبلی به آنها صدمه بزنند. اما اگر شما فردی با شخصیت پر مناقشه را دیدید، این واقعیت که آنها هم صفات اختلالات شخصیت را دارند، به این معناست که آن ها احتمالا بینشی درباره رفتارشان ندارند و تغییرشان نامحتمل است.
نویسنده: بیل ادی
منبع: Five Types Of High-Conflict Personalities


