بسیاری از نویسندگان بزرگ تاریخ مبتلا به اختلال یادگیری بودهاند و درواقع دلیل بدیع بودن آثارشان هم همین بوده است. اگرهمواره آرزو داشتهاید که یک نویسندهی خلاق باشید، مبتلا بودن به اختلال یادگیری نارساخوانی برای شما یک نقطه قوت به حساب میآید.
در صورتی که بخواهید اصیل و خلاق باشید، داشتن اختلال یادگیریِ نارساخوانی برایتان یک مزیت به حساب میآید. با روان حامی درباره اختلال یادگیری یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ بیشتر بدانید.
اختلال در خواندن ( خوانش پریشی یا نارساخوانی ) به جای اینکه سد راه افراد باشد، به آنها کمک میکند که نویسندگان خوبی شوند. نارساخوانی که به معنی “داشتنِ مشکل با کلمات” است؛ اگر بخواهید یک نویسنده شوید، برای شما یک برتری و مزیت خوب به حساب میآید. خوانش پریشیِ نویسندهی مشهور داستانهای جنایی، آگاتا کریستی، رمانهای او را تبدیل به آثاری اصیل و بسیار متفاوت از آثار سایر نویسندگان آن دوره کرد.
طبیعی و قابلدرک است اگر تصور کرده باشید که فردی که مبتلا به نارساخوانی است، نمیتواند در آینده شغلی مانند نویسندگی را انتخاب کند. اما بسیاری از نویسندگان بسیار نوآور و منحصربهفرد تاریخ یا مبتلا به این اختلال بودهاند و یا علائمی از آن را داشتهاند. انجمن نارساخوانها از افرادی چون جرج برناردشاو، ف. اسکات. فیتزجرالد، ژولورن، جان اروینگ، گوستاو فلوبر و رولد دال در لیست بلندبالای نویسندگان سرشناس نام میبرد. نویسندگان موفقی که نارساخوانی داشتند معمولاً جزو رماننویسهای خلاقتری بودهاند که ابداعاتی خاص داشتهاند.
افراد مبتلا به نارساخوانی معمولاً با خواندن، نوشتن و دیکته بهطور خاص مشکل دارند اما گاهی ریاضی، حافظه و سازماندهی هم ممکن است در آنها دچار اشکال باشد. بنابراین این افراد باوجود برخورداری از هوش عادی در مدرسه دچار مشکل میشوند. از هر ۱۰ دانشآموز ۱ نفر با این اختلال دستوپنجه نرم میکند که از هر ۲۵ نفر آنها یک نفر به نوع شدیدی از این اختلال مبتلاست.
نارساخوانی را معمولاً به این صورت توصیف میکنند: “نحوه خاصی که مغز شما سیمکشی شده است”. درمانی برای این اختلال وجود ندارد، اما افرادی که این مشکل را دارند میتوانند راهکارهایی برای غلبه بر مشکلشان بیاموزند. افراد مبتلابه این اختلال یادگیری، روشهای جایگزینی برای خواندن و نوشتن در خود میپرورانند و مسیرهای عصبی مغزشان را شبیه افراد “نرمال” سازماندهی میکنند. افراد نارساخوان از لوب پیشانی و مغز سمت راست برای نوشتن و خواندن استفاده میکنند در حالی که افرادی که چنین اختلالی ندارند، برای این کار از لوب چپ بهره میگیرند.
افراد دارای دیسلکسیا برای غلبه بر مشکلاتشان باید تلاش بیشتری نسبت به افراد عادی انجام دهند. چالشهایی که این افراد از عنفوان کودکی با آنها دست و پنجه نرم کرده و مجبور میشوند بر آنها چیره شوند، به فرد دارای نارساخوانی میآموزد که در زمان مواجه با موانع شکست یا موانع، بهجای عقبنشینی، مقاومت و ایستادگی کند. آنها میآموزند که از زوایای مختلف به مشکلات نگاه کنند و راههای جدیدی برای جبران این عدمکفایت خود در خواندن پیدا کنند. گشتن به دنبال راهحلهای خلاقانه، این افراد را طوری پرورش میدهد که بتوانند بر مشکلاتشان چیره شوند و درنهایت آنها را تبدیل به افرادی دارای قدرت فطری یا بهتر میتوان گفت قدرت درونیِ حلِ مسئله میکند.
بهترین رماننویس تاریخ با بیش از ۴ میلیارد فروش آگاتا کریستی بود. تنها دو کتاب شکسپیر و انجیل بیشتر از کتابهای او فروش داشتند. اینکه معروفترین رماننویس جهان مبتلا به اختلال یادگیری نارساخوانی بوده باشد اتفاقی نیست. او گفته است که : نوشتن و املا همیشه به طرز وحشتناکی برای من دشوار بودند. من به طرز عجیب و غریبی در هجی کردن ضعیف بودم و همانقدر ضعیف ماندهام. افراد موفقی که دارای نارساخوانی بودهاند، هماره به عنوان افرادی نشان داده میشوند که با وجود این اختلال، توانستهاند به موفق دست یابند. اما بیایید جهت نگاهمان به این موضوع را عوض کنیم: شاید آنها به دلیل داشتن این اختلال یادگیری توانستهاند موفق شوند. چون سیمکشی عصبی مغز آگاتا متفاوت بوده است، رمانهای او هم متفاوت نوشته شدهاند. ابتکار و اصالت داستانهای او به دلیل داستانهای فرعی پیچیده و تعداد غیرعادی زیادِ شخصیتهای داستانهای او بودهاند. کریستی مجبور بود که دستنوشتههایش را بارها دوباره بخواند و بنویسد. او بسیار کند مینوشت و به زمان زیادی برای نوشتن نیاز داشت. در اثر این تکرار، طرحهای داستانی جدیدی به وجود میآمد و کاراکترهای جدیدی خلق میشدند.
استاد رشدِ یادگیری در دانشگاه ییل، دکتر سالی شای ویتز، این بحث را مطرح میکند که نارساخوانی باید به عنوان یک مزیت مطرح شود، نه یک نقطهضعف. او بیان کرد که “من دوست دارم مردم آرزویشان این باشد که نارساخوان باشند.” شای ویتز در بنیانگذاری مرکز نارساخوانی و خلاقیت در ییل مشارکت داشته است که این مرکز رابطه بین این دو را بررسی میکند.
افرادی که در املا و نوشتن عملکرد خوبی دارند، اگر بخواهند که آثار اصیل و نوآورانهای خلق کنند، این مزیتشان ممکن است آنها را در وضعیت نابرابر و پایینتر از افرادی قرار دهد که این اختلال را دارند. در مدرسه آنها تشویق میشوند که در چیزی که خوب هستند روزبهروز بهتر شوند. این باعث خواهد شد که دید آنها محدود شود و رؤیا و خواب و خیالهایشان حالت خلاقانه خود را از دست بدهد. باعث تعجب است که تنها تعدادِ معدودی از نویسندگان و رمان نویسان خلاق که آثاری بدیع به جا گذاشتهاند، در مدرسه عملکرد خوبی داشتهاند. اگر شما بخواهید آثار پیشگامانه و مبتکرانه خلق کنید یا یک نویسنده شوید، ابتلا به نارساخوانی برای شما یک بلیت برنده به حساب میآید.
بیشتر بدانیم:
درد اختلال یادگیری، پای درد و دل کودک دارای اختلال یادگیری
نارساخوانی و اختلال نقص توجه بیش فعالی
تفاوتهای جنسیتی در آسیب خواندن
نارسایی های روانی اجتماعی و سازشی در ناتوانیهای یادگیری
همبودی اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه بیش فعالی: الزامهای DSM 5 برای ارزیابی و درمان
منبع:
We Can Learn From Dyslexia How to Think Creatively


