ما در این پست به برخی مسائل اخلاقی جهانی میپردازیم که تمام درمانگرها، صرف نظر از وابستگیها و عضویتهایشان، با آن مسايل مواجه میشوند. این مسائل به طور کلی ذیل عنوان «آییننامه اخلاقی» قرار میگیرند که معیارهای برخورد با وضعیتهای بالینی خاص را که اکثر درمانگرها با آنها مواجه میشوند توضیح میدهند.
اهداف اصلی این آییننامهها عبارتند از: حفظ حقوق مراجع و مردم و مطلع کردن درمانگرها در رابطه با کار با مراجعان و هدایت انان در این زمینه. این اییننامهها موضوعات مختلفی را پوشش میدهند از جمله قابلیت، جلب رضایت آگاهانه، رازداری، بستری کردن، سنجش خطرناک بودن، وظیفه هشدار دادن و محافظت، روابط دو جانبه و چند جانبه، تشخیص و سنجش و ثبت اسناد و مدارک و لایحه قابل حمل بودن و پاسخگویی بیمه سلامتی.
قابلیت
از منظر قانون و اخلاقی، متخصصان باید قابلیت داشته باشند و فقط درمانی را که بر آن مسلط هستند، انجام دهند. برای مثال در آیین نامه اخلاقی انجمن روانشناسی آمریکا آمده، روانشناسان باید فقط در حوزههایی خدمات دهند که در «چهارجوب مرزهای قابلیت آنان جا می گیرند و مبنای این مرزها هم تحصیلات، دورههای آموزشی و آموزشها، تجارب نظارت شده، مشورتها، مطالعات و تجربه حرفهای آنهاست».
روانشناسان همچنین موظفاند عواملی را که بر خدمات رسانی مرتبط با «سن، جنسیت، هویت جنسیتی، نژاد، قومیت، فرهنگ، ملیت، دین، گرایش جنسی، ناتوانی، زبان یا پایگاه اجتماعی اقتصادی» تاثیر میگذارند، بشناسند. اگر درمانگر، آموزش و تجربیات لازم برای رسیدگی به این مسائل حرفهای را ندیده و نداشته باشد باید با صاحب نظران مشورت کند یا زیر نظر شخصی صاحب صلاحیت کار کند و یا بیمار را به درمانگر دیگری ارجاع دهد.
تمام حرفهها از اعضایشان میخواهند به مراجعان خود بگویند چه آموزشهایی را پشت سر گذاشتهاند و خودشان را طوری معرفی نکنند که مراجعان در مورد مهارتهایشان دچار سوءتفاهم شوند.
رضایت آگاهانه
رضایت آگاهانه به این معنا است که بیمار، اطلاعاتی را که درمانگر ارائه میدهد به طور کامل و طوری میفهمد که درمان شدن را آگاهانه و داوطلبانه انتخاب کند. این مفهوم، مولفههای قانونی و اخلاقی دارد که در زیر به آنها میپردازیم.
رضایت آگاهانه جزء معیارهای قانونی طبابت است. مبنای این مفهوم هم آن است که هر انسانی حق دارد در مورد این که با بدنش میخواهد چه کار کند، تصمیم بگیرد. این اصل ابتدا در حوزه اعمال جراحی مطرح شد و سپس وارد اقدامات عمومی پزشکی شد. آنگاه حیطه دارو درمانی را در بر گرفت و هم اکنون جزء لاینفک رواندرمانی شده است.
درمانگر فقط وقتی میتواند رضایت آگاهانه مراجع را جلب کند که اطلاعات لازم برای انتخاب عاقلانه درباره درمان را به او داده باشد. به نظر لورا وایس رابرتز و آلن آر. دایر این اطلاعات عبارتند از:
- اهداف درمان
- نقش درمانگر
- نقش مراجع
- نتیجه مورد انتظار
- پیشاگهی
- تشخیص
- فواید و ضررهای محتمل درمان
- طول تقریبی درمان
- دستمزدها و عواقب نپرداختن هزینهها و دستمزدها
- شیوه و قواعد لغو کردن درمان
- توافق در مورد رازداری، خصوصا شرایط افشای رازها
- رابطه با اشخاص ثالث مثل شرکتهای بیمه و اطلاعاتی که در رابطه با درمان میخواهند
- نگهداری اسناد و مدارک
- خاتمه درمان
- نحوه رسیدگی به بگو مگو و شکایتها
- چگونگی مشورت با دیگران
- چگونگی نظارتها
- گزینههای دیگر به جز درمان، در صورت وجود چنین گزینههایی
علاوه بر اطلاعات فوق که حداقل اطلاعات محسوب میشوند، رساندن پارهای اطلاعات دیگر هم برای مراجعان مفید است. به عنوان یک اصل، توصیه میشود درمانگر با مشاور، اطلاعات مربوط به تصمیمات خاص را به مراجع بدهد. بسیاری از درمانگرها معتقدند بحث دقیق و کامل در مورد نکات و جوانب اخذ رضایت آگاهانه به بیش از یک جلسه نیاز دارد.
برای مثال، مسائل صریحی همچون دستمزدها، نحوه لغو قرارها و درمان و پیریزی مقدمات را میتوانیم فورا به بحث بگذاریم؛ ولی بحث درباره موضوعات پیچیدهتری همچون اهداف درمان و برنامه ریزی برای درمان گاهی چند هفته زمان میبرد. جزییات و عمق بحثها هم تابع خطرات و هزینههای درمان، امکان پذیر بودن گزینههای دیگر، میزان مقبولیت حرفهای دیگران و امکان درگرفتن مباحثه و مشاجره است. این که آیا شروط رضایت آگاهانه مراجع رعایت شده یا خیر، قضاوت بالینی خوب میخواهد.
بعضی از درمانگرها اعتقاد ندارند رضایت آگاهانه همیشه مفید است. این درمانگرها معتقدند چون مراجع به احتمال زیاد در حال تردید و عدم یقین به سر میبرد، قرار دادن او در معرض سیل اطلاعات، فقط آشفتگیاش را تشدید میکند. با وجود این انتقادها، رضایت آگاهانه یک مسئولیت قانونی و اخلاقی است.
مرور ادبیات نشان داد رضایت آگاهانه میتواند به نتیجه گیری مثبت از درمان کمک کند چون تعامل درمانگر-مراجع در جریان بحث راجع به رضایت آگاهانه بر خودمختاری بیماری و مسئولیت او در قبال کار درمانبخش و پیشرفت تاکید دارد. این مباحثه احتمال واپسروی را کم میکند و قضاوتهای درمانگر را متعادل و حساب شده میکند. در نهایت هم به کاهش مسئولیت درمانگر منتهی میشود. جنبه منفی و نقطه ضعف رضایت آگاهانه هم احمتال جایگزین شدن توصیههای منفی به جای انتظارات مثبت مراجع و افت ماهیت بالینی اتحاد درمانی بر اثر اتخاذ موضع قانونی است.
کسانی که ظرفیت تصمیمگیری دارند، از لحاظ قانونی میتوانند تصمیمگیری کنند. عدهای توان رضایت دادن ندارند. به عنوان نمونه، کسی که تحت تاثیر دارو عاجز و ناتوان شده یا در حالت اغما و روانپریشی به سر میبرد نمیتواند رضایت بدهد.
در ضمن کودکان به خاطر صغیر بودن نمیتوانند رضایت آگاهانه دهند. در این موارد، والدین یا قانونگذار در کنار درمانگر باید تصمیماتی بگیرد که حداکثر منافع کودک را تامین کند. هر چه سن کودک بیشتر و مسئولیتپذیرتر باشد، درمانگر باید بیشتر به رضایت وی در کنار رضایت والدین بپردازد. درک حقوق صغیرها دشوار است و به طور کلی کسانی که با کودکان کار میکنند باید در این زمینه آموزش اختصاصی ببینند.
ادامه دارد…
فرستنده: محمدامین موفق – HotsonHor M.A.M
منبع: نظریههای رواندرمانی و مشاوره (نظریه، عمل و تحقیق) از کارول شاو آستاد


