آوریل بیرحم ترین ماه سال است.
من همیشه در مورد این موضوع کنجکاو بودهام که چرا آمار خودکشی در فصل بهار در مقایسه با سایر فصول بسیار بالاتر است! بر اساس مطالعات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها و هم چنین مرکز تحقیقات و آمار سلامت، نرخ خودکشی در ماههای زمستان در پایینترین سطح و در ماههای بهار در بالاترین سطح خود قرار دارد. با روان حامی همراه باشید تا در مورد این موضوع مروری داشته باشیم.
چه مشکلی در خصوص ماههای می و آوریل وجود دارد؟! خورشید درآمده، لباسهای زمستانی کنار گذاشته شدند، گویی که مردم روح تازه ای گرفته اند، حتی سگها هم با خیال راحت در گوشه هر خیابانی پرسه میزنند، پس چرا افسردگی و اضطراب؟
اگرچه شاعر امریکایی تی. اس. الیوت مدرک تخصصی روانشناسی نداشت اما به نظرم در سروده کلاسیک خود به خوبی به چرایی افسردگی و اضطرابی که تعداد زیادی از افراد در فصل بهار درگیر آن میشوند اشاره کرده است”سرزمین بیحاصل”. او نوشته است: آوريل ستمگرترين ماههاست، گلهاي ياس را از زمين مرده ميروياند، آرزو و خاطره را به هم ميآميزد و ريشههاي كرخت را با باران بهاري برميانگيزد…
فردی میگفت یکی از سختترین زمستانهای شیکاگو را در طول عمر خود بدون وجود هیچگونه نشانهای از افسردگی از سر گذرانده ولی زمانی که برفها آب شدند خود را مضطرب یافته است!
چطور شرایط آب و هوایی مطلوب میتواند حالتهای خلقی نامطلوب و افسردگی تابستانه ایجاد کند؟!
تغییر: دلیل اولیه آن، تغییر است. برخی از افراد علی رغم اینکه در شرایط بیثبات و نامطلوبی به سر می برند اغلب از انجام هرگونه حرکت رو به جلویی میهراسند. تمام تحولات، حتی تغییرات مثبت و سالمی که به آن نیاز داشته و در جستوجوی آنیم با درجاتی از اضطراب همراه است. این موضوع به ویژه در گروههای بسیار حساس که به راحتی مستعد افسردگی و اضطراب هستند بیشتر صدق میکند. برای افراد بسیار حساس هرگونه تغییری باعث ایجاد وحشت خواهد شد. بدن ما از بروز تغییر در سبک زندگی بیزار است. اگر یک کولاک برف باعث خانه نشین شدن بچهها به مدت یک هفته شود چنین حالتی به دلیل حس ثبات و پایداری در واقع در مقایسه با یک روز زیبای بهاری احساس بهتری ایجاد میکند. رویاندن یاسها از زمین مرده و بیحاصل نیازمند نوعی توازن و تطبیق است و تطبیق همیشه هم کار آسانی نیست.
خلاصه اینکه هرگونه تغییر در ریتم شبانه روزی ما- چرخه ۲۴ ساعتهای که به بدنمان میگوید که کی وقت خوابیدن، خوردن، کار یا تلفن زدن به والدینمان است- میتواند باعث ایحاد احساس اضطراب شود.
هورمونها: همانطور که کمبود نور خورشید در ماه نوامبر، فوریه و ژانویه میتواند باعث تغییر سطوح هورمونهای شیمیایی کنترل کننده خُلق مثل ملاتونین شود، هورمونهای مرتبط با خلق و پیام رسانهایشان زمانی که نور در فصل بهار گسترده میشود نیز میتوانند دچار بدتنظیمی و بیتعادلی شوند.
اختلال افسردگی فصلی نوعی افسردگی تکرار شونده است که نشانههای آن هر ساله در زمان مشخصی آغاز و پایان مییابد. به طور معمول در پاییز یا زمستان آغاز شده و در بهار کم کم محو میشود. اما در این میان حدود ده درصد از افرادی که دچار افسردگی فصلی (SAD) هستند نشانهها را به طور وارونه تجربه میکنند و زمانی که هوا رو به گرمی میرود (بهار و تابستان) دچار مالیخولیا میشوند. علائم شایع افسردگی فصلی وارونه عبارتند از: بیخوابی، پریشانی، ناآرامی، کم اشتهایی و کاهش وزن. به نظر میرسد که این نوع افسردگی واکنش بدن به گرما و رطوبت افزایش یافته است چون که سفر به مناطق ییلاقی و خنکتر منجر به تسکین علائم خواهد شد.
خاطرات: “درهمآمیزی خاطرات و آرزوها” همانطور که الیوت سروده است میتواند یک عمل خطرناک باشد. به نظرم ما این کار را به این دلیل انجام میدهیم که ماههای بهار معمولا با نقاط عطف برجستهای در زندگیمان هم چون فارغالتحصیلی یا عروسی همراه است. به خاطرهبازی اتفاقات گذشته میپردازیم یا پشیمانیها و رویاها و آرزوهای تحققنیافتهی خود را به خاطر میآوریم. این فصل رویش دوباره ما را به حرکت ترغیب میکند… شاید خیلی سریع… شاید هنوز آماده نباشیم.
بایدها: فشار برای شاد بودن. این یک گذرگاه سریع به سوی همان حفره سیاه است. فکر میکنید شما هم باید مثل همکارانتان که در محل کار کبکشان خروس میخواند شاد و پرانرژی باشید. یا حداقل بخواهید که اینطور باشید. این یک مقایسه است. این اتفاق هر سال برای من رخ میدهد. صداهای درون سرم مدام میگویند که: شاد باش. شاد باش!! همه شادند. صندلهایتان را میپوشید، خداحافظ لباسهای پشمیسیاه! رنگها! اونجا رو ببین. لباسهای رنگی. حیاط منزلتان پر است از لالههای واژگون. زندگی یعنی همین!! شاد باش!
«من این نشانهها را بیماری زیر فشار “بایدها” بودن مینامم.»
.
آلرژیها (حساسیتزاها) و سموم محیطی: خدارا شکر که الیوت یک قرن قبل از ما زندگی کرده است، زیرا اگر او با تمام سموم و حساسیتزاهای محیطی که امروزه ما با آنها روبه رو هستیم مواجه میشد قطعاْ آوریل بیرحمانهتری میداشت. من قبلاْ فکر میکردم که از آلرژیهای فصل بهار در امانم چون که نشانههای رایج آن مثل عطسه، آبریزش بینی و چشمان اشکبار نداشته ام، در حالیکه طی مراجعه به یک دکتر متخصص آموختم که انواع و اقسام آلرژیها وجود دارند که میتوانند روی خلقوخو اثر بگذارند. اگر شما نیز نسبت به سموم محیطی حساس هستید- که اکثر قریب به اتفاق ما اینگونهایم- اوقات سختتری را در فصل بهار سپری میکنید، چون که بادهای دمنده بهاری و هوای گرمتر میتواند حجم وسیعی از تحریک کنندههای محیطی را در هوا پخش کرده و منجر به التهاب در مغز و وخیم شدن حالتهای خلقیتان شود. چندین مطالعه در سطح وسیع نشان دادند که خطر افسردگی در افرادی که مبتلا به آلرژیهای شدید هستند تقریباْ دو برابر افراد سالم است. در سال ۲۰۰۸ پژوهشی در دانشگاه مریلند گزارش کرد که این پیوند میتواند به صورت گستردهای افزایش سالانه خودکشی در طول بهار را توضیح دهد. بر اساس تحلیل دادههای ثبت شده پزشکی، پژوهشگران دریافتند که تغییر در نشانههای آلرژی در طول بازههای گردهافشانی با تغییر در نمرات افسردگی و اضطراب همبسته بوده است.
پژوهش انجام شده روی جمعیتی درکشور فنلاند در سال ۲۰۰۳ نیز وجود ارتباط و پیوند بین آلرژی و افسردگی را تایید کرد، در صورتی که زنان خیلی بیشتر از مردان تحت تاثیر این اتفاق قرار میگیرند. هم چنین پژوهشی که در سال ۲۰۰۰ روی دوقلوها انجام شد نشان دهنده عامل خطر مشترک برای افسردگی و آلرژی در نتیجه تاثیرات ژنتیکی بوده است.
افسردگی تابستانه
سمیرا پیازچیان
Sources:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/minding-the-body/201203/when-spring-brings-you-down.۲۰۱۲.


