شاید ساده ترین ابزار روان درمانی اینجا و اکنون باشد که تا بحال کشف شده است . در میان گذاشتن افکار اولیه و صادقانه و احساساتی درباره اینکه در لحظه چه چیزی در حال وقوع است. این مفهوم همیشه وجود داشته، اما تا بحال هیچکس به اندازه اروین یالوم از آن در محیط بالینی استفاده نکرده. من افتخار این را داشتهام که یک ساعت با دکتر یالوم بنشینم و درباره مطالبی مثل زندگی، مرگ، درمان و کتاب «خیره به خورشید نگریستن» او صحبت کنم.
اینجا و اکنون براساس این باور است که مسائل بین فردی مراجع در ارتباط درمانی با درمانگر ظهور پیدا میکند. خانمی که احساس می کند تمام دوستان و خانوادهاش به او خیانت کردهاند، احتمالا گاهی اوقات فکر میکند که درمانگرش هم به او خیانت میکند. مردی با مشکل عصبانی بودن، احتمالا در جلسه درمان هم عصبانی است. مسائلی که در جلسه درمان ظهور پیدا میکند، باید مورد توجه قرار بگیرد. در تجربه اینجا و اکنون، درمان کمتر درباره مسائل و مشکلات صحبت میکند و بیشتر روی آنها در حینی که اتفاق میافتند کار میکند.
یالوم درمانگران و بیماران را تشویق می کند تا این ریسک را بکنند که درباره هرچیزی که در لحظه اتفاق میافتد، بحث کنند. اما همینطور که در ادامه خواهید دید، اینجا و اکنون منحصر به مطب درمانگرها نیست.
- من مسئول نظارت بر متخصصان بالینی جوان هستم و با آنها ایدههای شما درباره اینجا و اکنون را که در کتاب هنر درمان آمده در میان میگذارم. و این موضوع همینطور از پیامهای اصلی کتاب «خیره به خورشید نگریستن» است. آیا این موضوع درباره سخنرانیهای عمومی هم به کار می رود؟ بهترین سخنرانیها از حضور داشتن در لحظه میآید؟
قطعا همینطور است. من به دنبال زلزله چین (سال ۲۰۰۸) یک سخنرانی در این کشور داشتم و زیاد آن را دوست نداشتم. حس کردم که ما خیلی از هم فاصله داریم. تلاش کردم کمی دربارهی اینجا و اکنون صحبت کنم، اما آنها شروع کردند به پرسیدن سوالهای خارج از موضوع مثل: «ممکن است به ما یاد بدهید که چگونه گروه قربانیان زلزله را هدایت کنیم؟» تعدادی سوال مانند این پرسیده شد، و من صادقانه چیز زیادی نداشتم که به آنها ارائه بدهم. من هیچ وقت گروهی با ترومای قربانی شدن یا چیزی شبیه به این نداشتم. همانطور که داشتم درباره اینجا و اکنون صحبت میکردم، اینبار فرد دیگری پرسید – چینیها درباره این موضوع واقعا فوقالعاده هستند، بیشتر از مردمان هر کشور دیگری – «تجربه اینجا و اکنون شما چطور است؟» من جواب دادم «خب من حس میکنم که الان به مشکل برخوردم، حس میکنم که همه شما نیازهای خیلی بزرگی دارید و من چیز زیادی برای ارائه درباره قربانیان زلزله ندارم، کمی در این باره احساس ناراحتی دارم، امیدوار بودم چیز بیشتری برای گفتن داشته باشم» من چیزهایی شبیه به این گفتم و این به واقع تمام سخنرانی را عوض کرد. از آن به بعد خیلی سرزندهتر با افرادی که وسط سخنانم سوال میکردند برخورد کردم و بحث خیلی خوبی بین ما شکل گرفت. فردی که آن سوال را پرسید کمک زیادی به من کرد.
- خب شما اینجا و اکنون چطور هستید؟
دقیقا همین امروز؟
- بله
خب تا حالا فکر میکنم که کاملا خوب پیش رفته. من ازش لذت میبرم. وقتی که شما در ابتدا گفتید «قراره درباره این کتاب صحبت کنید»، حس رنجش داشتم، می دانید حس میکنم که درباره آن خیلی صحبت کردهام. همه نویسندهها همینطور هستند، این مسئله ویژهای نیست. شما این نوزاد را به دنیا میفرسید و باید او را پرورش دهید. به او کمک کنید شنا کند و مسائلی از این قبیل را انجام دهد. پس میدانم که باید این کار را با این کتاب انجام دهم.
- البته، و از این بابت خیلی سپاسگزارم. قطعا دربارهاش خیلی صحبت کردهاید و خیلی سوالات مشابه میشنوید. میتوانم این رنجش را متوجه بشوم.
خب، شما مصاحبه را خوب انجام میدهید. شما سوالهای غیر معمول میپرسید که این خیلی خوب است.
—
برای خواندن سوالهای غیر معمول بیشتر از یالوم به پاسخهای او در مصاحبه با اروین یالوم: پرسش و پاسخ پیرامون درمان و مشکلات بیماران و یالوم در درمان و معنا (گزیدهای از مصاحبه با اروین یالوم) مراجه کنید.
سال: ۲۰۱۰
نویسنده: رایان هاز (PhD)
منبع: Yalom On the Here-and-Now


