بعد از این که انتخاب اوليهی همسر صورت گرفت، شخصیت میتواند حداقل به دو روش نقش مهمی در برانگیختن تعارض در روابط صمیمانه و ناراحتی همسر ایفا کند. اول این که، فرد اعمالی را انجام دهد که موجب برانگیخته شدن پاسخ هیجانی در همسرش شود. با روان حامی همراه باشید.
برای مثال، فرد سلطهگر ممکن است به روش متکبرانه و تحکمآمیزی رفتار کند، که طبق معمول موجب ناراحتی همسر میشود یا شوهری که وظیفهشناسی پایینی دارد ممکن است به آراستگی شخصی خود توجه نکند و مدام لباسهایش را کف اتاق بیندازد که این کار باعث ناراحتی همسر میشود. به طور خلاصه، ویژگیهای شخصیتی میتوانند از طریق اعمالی که باعث رخ دادنشان شدهاند، هیجاناتی را در دیگران برانگیزند.
شکل دوم برانگیختن وقتی اتفاق میافتد که فرد، اعمالی را در دیگری برمیانگیزد و به دنبال آن، خودش ناراحت میشود. برای مثال، یک مرد پرخاشگر ممکن است موجب سکوت همسرش شود، و بعد به دلیل این که همسرش با او صحبت نمیکند، ناراحت شود. یک همسر متکبر ممکن است عزتنفس شوهرش را تضعیف کند و سپس به دليل فقدان اعتماد به نفس از او عصبانی شود.
به طور خلاصه، ویژگیهای شخصیتی افراد میتواند به طور مستقیم از طریق تأثیری که بر نحوهی عمل آنها در برابر دیگران میگذارد، یا به طور غیرمستقیم از طریق برانگیختن اعمالی از سوی دیگران، آنها را ناراحت کند. برای پژوهشی دربارهی این انواع فراخوانی یا برانگیختن، لازم است پژوهشی طراحی شود که ویژگیهای شخصیتی افرادر هر دو طرف را بسنجد.
با هدف بررسی نقش پنج بعد شخصیتی اصلی که در الگوی پنج عاملی شخصیت ارائه میشود، چنین پژوهشی روی فراخوانی خشم و ناراحتی در نمونهای از زوجها انجام گرفت (باسی، ۱۹۹۱). ویژگیهای شخصیتی شوهران و همسران از طریق سه منبع اطلاعاتی ارزیابی شد – گزارش شخصی، گزارش همسر، و گزارشهای مستقلی که دو مصاحبهگر دربارهی آنها داده بودند. ابزاری که برای سنجش گستردهی منابع خشم و ناراحتی در روابط نزدیک به کار رفت، بر اعمالی مبتنی بود که مردان و زنان انجام میدهند که باعث خشم و ناراحتی یکدیگر میشوند (باس، ۱۹۸۹).
بعد از این که اطلاعاتی دربارهی ویژگیهای شخصیتی شوهران، زنان و ماجراهایی که هر یک پیش آورده بود که دیگری را ناراحت کرده بود، جمعآوری شد، تحلیلهای آماری انجام شد تا تعیین شود کدام صفات شخصیتی پیشبینیکنندهی ناراحت شدن همسر خواهند بود. از آنجا که نتایج برای مردان و زنان مشابه بود، از صفات شخصیتی مردان که باعث ناراحتی زنان میشود استفاده میکنیم تا نتایج را توضیح دهیم.
نتایج پژوهش برانگیختن خشم و ناراحتی همسر
شوهرانی که سلطهگری بالایی داشتند معمولاً همسران خود را با متکبر بودن ناراحت میکردند – عقاید همسر خود را احمقانه و پیش پاافتاده تلقی میکردند، و برای عقاید خودشان ارزش بیشتری قائل بودند. برعکس، شوهرانی که نمرهی پایینی در وظیفهشناسی گرفتند، معمولاٌ با برقرار کردن روابط خارج از ازدواج، همسر خود را ناراحت میکردند – یعنی رابطهای صمیمی یا فراتر از آن با زنی دیگر برقرار میکردند.
شوهرانی که نمرهی پایینی در تجربهپذیری گرفتند معمولا با طرد کردن (نادیده گرفتن احساسات همسر)، بدرفتاری (کتک زدن یا اذیت کردن همسر)، خودببینی جسمی (توجه خیلی زیاد به چهره و موی خود)، امتناع از رابطهی جنسی (پس زدن رفتارهای جنسی زن)، و سوء مصرف الکل (مست شدن)، موجب ناراحتی همسر خود میشدند.
با وجود این، تا به حالی قویترین عواملی که پیشبینیکنندهی خشم و ناراحتی برانگیخته شده در همسر افراد بودند، ویژگیهای شخصیتی خوشایند نبودن و بیثباتی هیجانی بودند. شوهران ناخوشایند، به روشهای زیر موجب خشم و ناراحتی همسران خود میشدند: تکبر، مثلاً رفتار با آنها به نحوی که انگار فرودست بودند؛ بیتوجهی و طرد آنها، مثلاً با صرف نکردن وقت کافی با آنها و بیتوجهی به احساساتشان؛ بدرفتاری با آنها، مثلاً با سیلی زدن، کتک کاری یا تف انداختن؛ خیانت کردن؛ سوء مصرف الکل؛ توهین به ظاهر آنها، مثلاً زشت نامیدن آنان؛ و نشان دادن خودخواهی، در واقع، در این بررسی، خوشایندی پایین شوهران در مقایسه با سایر متغیرهای شخصیتی، پیشبینیکنندهی بهتری برای برانگیختن ناراحتی در همسرانشان بود.
بیثباتی هیجانی شوهران نیز خشم و ناراحتی را در همسرانشان برمیانگیزد. علاوه بر تکبر، بدرفتاری، خیانت، بیتوجهی، و سوء مصرف الکل، این شوهران با دمدمیبودن (با تندخویی رفتار کردن)، حسادت و سلطهگری نیز همسران خود را ناراحت میکردند. برای مثال، مردانی که ثبات هیجانی ندارند معمولاً با توجهطلبی زیاد، گرفتن تمام وقت همسر، وابستگی بسیار زیاد به همسر، و از حسادت از کوره در رفتن، همسران خود را ناراحت میکنند.
در چندین بررسی دیگر هم، نقش مهم خوشایند بودن و ثبات هیجانی در برانگیختن یا کاهش تعارض در روابط میانفردی تأیید شده اند. در پژوهشی در مورد تعارض که در آن، هم از ارزیابیهای فرضی و هم از اریابیهای مبتنی بر خاطرات روزانهی افراد استفاده شده بود، مشاهده شد که، کسانی که در ویژگی خوشایند بودن بالا بودند معمولاً تعارض میانفردی کمنتری را موجب میشدند.
یکی از دلایل آن ممکن است این باشد که افرادی که ویژگی خوشایندی در آنها بالا است، در برخورد با تعارض، معمولا «مصالحه» به کار میبرند، در حالی که افرادی که خوشایندی پایینی دارند تمایل کمتری به مصالحه نشان میدهند و در برخورد با تعارض، با احتمالی بیشتری از توهین کلامی و زور بازو استفاده میکنند. به نظر میرسد اهمیت خوشایندی پایین در ایجاد تعارض، به بسیاری از روابط میان فردی، از جمله روابط در محیط کار تعمیم پیدا میکند.
این روابطی که میان شخصیت و تعارض وجود دارند، حداقل در اوایل نوجوانی آشکار میشوند – نوجوانانی که از لحاظ خوشایند بودن پایین هستند نه تنها تعارضی بیشتری را برمیانگیزند، بلکه احتمال بیشتری هم دارد که در دورهٔ دبیرستان مورد بدرفتاری همسالان خود واقع شوند (جنسن – کمبل و همکاران، ۲۰۰۲). افراد خوشایند معمولاً از شیوههای مؤثر حل تعارض – راهی به سوی تعاملهای اجتماعی هماهنگ – نیز استفاده میکنند (جنسن – کمبل و همکاران، ۲۰۰۳).
با این حال، بررسی دیگری نشان داد کسانی که تهییجپذیری منفی بالایی داشتند (روانرنجورخویی بالا) به احتمال بیشتری در روابط خود، با تعارض مواجه میشدند، در حالی که آنهایی که تهییجپذیری مثبت بالایی داشتند (یعنی ویژگی بسیار نزدیکی به خوشایندی) در تمام روابط خود با تعارض کمتری روبهرو میشدند (رابینز، کسپی، و مافیت، ۲۰۰۲). در واقع، پژوهشهای انجام شده در امریکا، استرالیا، هلند، و آلمان نشان میدهند که خوشایند بودن و ثبات هیجانی، پایدارترین صفاتِ منجر به رضایت از روابط هستند (بارلدز، ۲۰۰۵؛ دانلان، لار سین – رایف و کانگر، ۲۰۰۵؛ هیون و همکاران، ۲۰۰۳؛ نیر و وویت، ۲۰۰۴؛ وایت، هندریک، و هندریک، ۲۰۰۴).
به طور خلاصه، شخصیت نقش مهمی در فرایند فراخوانی – در این مورد، فراخوانی و برانگیختن خشم و ناراحتی – ایفا میکند. از هر لحاظ، قویترین پیشبینی کنندههای این ناراحتی عبارتاند از خوشایندی پایین و بیثباتی ھیجانی. شتابزده خواهد بود اگر از این بررسیها نتیجه بگیریم که بر مبنای این یافته، توصیه میشود با چه کسانی ازدواج نکنیم (به عبارت دیگر، اجتناب از افراد ناخوشایند دارای بیثباتی هیجانی). اما این یافته نشان میدهد که اگر با کسی ازدواج میکنید که این صفات شخصیتی را داراست، همسرتان احتمالاً با شما طوری رفتار خواهد کرد که خشمگین خواهید شد.
خارج از زندگی زناشویی و ناراحتی همسر ، شخصیت در زمینههای بسیار گستردهای نیز، پاسخهایی را در دیگران برمیانگیزد. افراد برونگرا معمولاً زیاد لطیفه میگویند و موجب خندهی بیشتر دیگران میشوند تا درونگراها (آیزنک و آیزنک، ۱۹۸۵). افراد خوشایند معمولاً حمایت اجتماعی بیشتری را از والدینشان دریافت میکنند (گالو و اسمیت، ۱۹۹۹). و افراد پرخاشگر معمولاً خصومت بیشتری را در غریبهها برمیانگیزند (داج و کویی، ۱۹۸۷). به طور خلاصه، شخصیت یک فرد میتواند محیط اجتماعیای را به وجود آورد که خود فرد از طریق فرایند فراخوانی، در معرض آن قرار میگیرد.
- بیشتر بدانیم:
- شخصیت چیست: تعریف شخصیت به زبان ساده
- پنج ویژیگی اصلی شخصیت
- ویژگیهای شخصیت همسر مطلوب
- رابطه بین شخصیت و طلاق
- شخصیت و رضایت زناشویی: آیا میتوانیم همسر مناسب خود را پیدا کنیم؟
- رازهایی برای ازدواج خوب و حفظ آن
- با حسادت همسر خود چه کنم؟


