تحلیل روانشناختی فیلم چهارصد ضربه
کارگردان: فرانسوا تروفو
داستان فیلم چهارصد ضربه دربارهی هویتگردی نوجوانی تنهاست که مدرسه و خانواده با او ارتباط سازگارانه برقرار نمیکنند و درنهایت قهرمان به خاطر شهرگردیها و عصیانهای معصومانهاش بازداشت و محکوم میشود.
چرا ما با آنتوان، قهرمان نوجوان و تنهایی فیلم چهارصد ضربه تا به این حد هم ذات پنداری میکنیم؟
مگر خواستهای بزرگ و اسطوره شکل دارد که تا به این حد سرنوشتش برای ما مهم است؟ مگر قرار است هدفی متعالی را پی بگیرد؟ مگر قرار است در المپیاد ریاضی نابغه باشد؟ مگر قرار است در ورزش خاصی قهرمان باشد؟ مگر به بیماری لاعلاجی گرفتار است؟
پاسخ تمامی پرسشها خیر است. پس چرا ما تا به این حد با شخصیتی که شاهد زندگی ساده و خطیاش هستیم، هم ذات پنداری عمیقی میکنیم؟
پاسخ به این سؤال از دو جنبه (سینمایی و روانشناختی) قابل پیگیری است.
از منظر سینمایی، میتوان گفت کارگردان ماهر فیلم چهارصد ضربه هر صحنه را به شکلی پرداخت میکند که ما با تمام عواطف موجود در صحنه میآمیزیم. عواطف موجود در صحنه همگی برآمده از نیازهای قهرمان است. به همین ترتیب است که نیازهای قهرمان برای ما معنا پیدا میکند. نیازهایی طبیعی مثل گردش در شهر، توجه به عکس زنان مدل در مجله و… . بهعنوانمثال زمانی که دوربین به همراه شخصیت به گردش میرود آنچنان در تفریحات قهرمان ورود میکنیم که ما نیز لذت میبریم؛ و زمانی که در صحنههای بعد قهرمان توبیخ میشود که چرا مدرسه نرفته و غیبت کرده ما نیز متأثر میشویم. در صحنهای موجز و هنرمندانه قهرمان در شهربازی روی وسیلهای هیجانانگیز دراز میکشد و تاب میخورد. نوع چیدمان و زاویه دوربین در این صحنه برای ما تداعیگر استراحت روی تخت خواب است؛ اما چه تخت خوابی؟ تخت خوابی لذتبخش، در تضاد با تخت خواب قهرمان که در پادری خانهشان قرار دارد و تنگ و سفت است.
از منظر روانشناختی میتوان به رویکرد طرحوارهدرمانی اشاراتی داشت. طرحواره چه بود؟ در ابتدا بگوییم که طرحواره لزوماً منفی نیست، ولی ما در تحلیل خود از طرحوارههای ناسازگارانه و مخرب سخن میرانیم. طرحواره ناسازگار نوعی الگوی فکری، هیجانی و رفتاری است که ریشه در کودکی داشته و در بزرگسالی ادامه پیدا میکند.
و اما آیا قهرمان فیلم چهارصد ضربه طرحواره ناسازگارانه دارد؟ طرحواره درمانگران معتقدند زمانی که نیازهای ابتدائی انسان، مثل مهر و محبت ارضا نمیشود، ممکن است فرد در بلندمدت به این تفکر اشتباه آلوده شود که من دوستداشتنی نیستم یا کسی مرا درک نمیکند. یانگ نام این طرحواره خاص را محرومیت هیجانی میگذارد. قهرمان فیلم چهارصد ضربه پتانسیل ابتلا به طرحواره محرومیت هیجانی را دارد؛ زیرا مادر قهرمان زمانی که قهرمان را باردار بود قصد سقط او را داشت و حالا که قهرمان در آستانه نوجوانی است رابطهای بهره کشانه و یخزده با او دارد. پدر ناتنی قهرمان نیز از سوئی دیگر قهرمان را جدی نمیگیرد و با نگاهی از بالا به پائین او را دست میاندازد یا توبیخ میکند. بااینحال قهرمان نوجوان ما به قول پیاژه: «روح مسیحائی» دارد و بیمهری خانواده یخزدهاش را که میتواند به محرومیت هیجانی منجر شود را صداقتی که دارد نفع میکند. او به هر پرسشی که از وی پرسیده شود با کمال صداقت پاسخ میدهد: چه در آن صحنه که بازجوی پلیس از دزدی قهرمان میپرسد، چه در آن صحنه که روانپزشک مرکز اصلاح و تربیت کودکان از قهرمان میپرسد تابهحال رابطه جنسی داشته یا نه؟ چه آنجا که یک نوجوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت از قهرمان میپرسد چه کردی و او صادقانه پاسخ میدهد. تنها زمانی قهرمان دروغ میگوید که مدرسه قصد اخراج او را به دلیل غیبتهایش دارند. ولی مخاطب حق را به قهرمان میدهد چون علت غیبت قهرمان از مدرسه این بود که یک روز گردش در پاریس داشته باشد. چون در خانوادهای زیست میکند که چیزی به نام تفریح برای مادر خیانتکارش و برای ناپدری بیخیالش معنا ندارد.
پس تبیین روانشناختی اینکه چرا ما تا به این حد با قهرمان فیلم هم ذات پنداری میکنم، میشود بهاینترتیب باشد که ما شاهد تنهایی و درک نشدن (محرومیت هیجانی) قهرمان فیلم هستیم، اما همچنان صداقت و خلوص نیازهایش را میبینیم پس در نتیجه با او و رفتارهای ساده و خطیاش هم ذات پنداری میکنیم.
فیلم عمیق ۴۰۰ ضربه میتواند نمونه خوبی برای تبیین مفاهیم روانشناسی تربیتی و روانشناسی اجتماعی نیز باشد.
منبع
- یانگ، کلوسکو، ویشار. طرحوارهدرمانی. ۲۰۰۶. ترجمه حمیدپور و اندوز. نشر ارجمند.
تحلیل روانشناختی فیلمهای دیگر:
- تحلیل روانشناختی فیلم مرد پرنده ای
- سپیدار و اره: این است یک زندگی شگفت انگیز
- نگاهی کوتاه بر فیلم خرچنگ (۲۰۱۵) در رویکرد رواندرمانی وجودی اروین یالوم
- تحلیل روانشناختی فیلم گاو خشمگین بر اساس رویکرد طرحواره درمانی
- نگاهی کوتاه به فیلم «روزتا» ساخته برادران داردن: با توجه به رویکرد اگزیستانسیال
- تحلیل فیلم طعم گیلاس ساخته عباس کیارستمی
- برادرم خسرو: معرفی اختلال دوقطبی
فرید حاجی


