تعریف روانشناسی
کلمهی روانشناسی از واژهی یونانی Psyc به معنای روح گرفته شده و logia به معنای مطالعه است. روانشناسی از زیستشناسی و فلسفه مشتق شده و ارتباط بسیار نزدیکی با رشتههای دیگر مانند جامعهشناسی، پزشکی، زبانشناسی و انسانشناسی دارد. تعریفهای متعددی از روانشناسی وجود دارد. یکی از پذیرفتهترین تعریفهایی که در برای روانشناسی ارائه شده است آن را به عنوان «مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی» در نظر گرفته است. در ادامه این تعریف به صورت وسیعتری مورد بررسی قرار میگیرد. تعریف روانشناسی: روانشناسی مطالعه عملی رفتار و فرآیندهای ذهنی است.
۱- روانشناسی مطالعه علمی . . . .

روانشاسی رفتار را به صورت عملی بررسی می کند
در همین ابتدا مشخص میشود که روانشناسی، یک رشته علمی است و به صورت علمی رفتار را بررسی میکند. اما این «مطالعه علمی» چه معنایی دارد. وقتی گفته میشود که روانشناسی مطالعه علمی رفتار است منظور این است که روانشناسی برای بررسی رفتار از روشهای علمی استفاده میکند. روانشناسی به عنوان یک علم، برای مشاهده، پیشبینی و تبیین رفتار از روشهای نظاممند استفاده میکند. این روشها، همان روشهایی که توسط فیزیکدانان و زیستشناسان به کار میرود. چون روانشناسان از همان روشهای تحقیق فیزیکدانان، زیست شناسان و سایر دانشمندان استفاده میکنند پس روانشناسی یک رشته علمی است. روانشناسان از دامنهی وسیعی از تکنیکها برای مطالعهی ذهن و رفتار استفاده میکنند، شامل مشاهدهی طبیعی، آزمایشها، مطالعات موردی، و پرسشنامهها. در واقع استفاده از روشهای علمی، روانشناسی را از عقل سلیم متمایز میکند. در فصل دوم درباره روشهای علمی تحقیق است.
۲- رفتار . . .
رفتار به هر فعالیتی گفته میشود که از موجود زنده سر میزند. برخی از رفتارها آشکار و قابل مشاهده هستند مانند راه رفتن، غذا خوردن و پرخاشگری. علاوه بر این، رفتارهایی نیز وجود دارند که قابل مشاهده نیستند مانند احساس و ادارک. در روانشناسی هر دو نوع رفتار، به صورت علمی مورد بررسی قرار میگیرد. برخی مکاتب و نظریهها بر رفتار آشکار و برخی بر رفتارهای پنهان تأکید میکنند.
۳- فرآیندهای ذهنی . . .
فرآیندهای ذهنی، همان افکار، احساسات و انگیزه هایی هستند که ما انسانها در درونمان داریم و قابل مشاهده مستقیم نیستند. اگر چه افکار و احساسات را به صورت مستقیم نمیتوانیم ببینیم ولی واقعیت دارند. فرآیندهای ذهنی شامل فکر کردن، احساسات طفل وقتی مادرش اتاق را ترک میکند و خاطره موتورسواری در ذهن یک دانشجو است.



روانشناسی مطالعه عملی رفتار و فرآیندهای ذهنی است
تعریف روانشناسی به مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، باعث میشود که گسترهی روانشناسی بسیار گسترده شود و موضوعات زیادی را تحت پوشش قرار دهد؛ از آسیب مغزی گرفته تا علت فراموشی خاطرات دوران کودکی، از تلاش برای تشخیص علت رفتار دیگران گرفته تا چاقی و پرخاشگری. به طور خلاصه هر کاری که از انسان سر میزند بنا به تعریف میتوان از لحاظ روانشناسی به بررسی آن پرداخت. برای درک بهتر ماهیت روانشناسی پیشنهاد میشود که این مقاله «روانشناسی چیست» و «روانشناسی در معنای دقیق تر» را نیز مطالعه کنید. با وجود اینکه تعریف روانشناسی بسیار گسترده است، روانشناسان زمانی که رفتار و فرآیندهای ذهنی را مطالعه میکنند چهار هدف مشخص را دنبال میکنند: توصیف، تبیین، پیشبینی و کنترل.
۱- توصیف
اولین هدف روانشناسی توصیف شیوه های متفاوت رفتار ارگانیسم (موجود زنده) است. پاسخ به سؤالات روانشناختی با توصیف دقیق رفتار شروع میشود. توصیف یا نامگذاری و طبقهبندی، مشاهدات علمی دقیق و همراه با جزیئات اساسی فراهم میکند. به عنوان مثال وقتی یک روانشناس رفتارها و فرآیندهای ذهنی یک کودک مبتلا به اوتیسم را توصیف میکند مانند دشواری در یادگیری زبان، نحوه چگونگی رفتار کودکان اوتیسم را میفهمد. اما توصیف، نمیتواند تبیین کننده رفتار باشد. دانش مفید با توصیف دقیق شروع میشود اما توصیف در پاسخ به پرسش مهم «چرا» شکست می خورد. چرا زنها بیشتر اقدام به خودکشی میکنند اما مردها بیشتر در اثر خودکشی میمیرند؟ چرا تماشاگران در یک موقعیت اضطراری تمایلی به کمک کردن ندارند؟
۲- تبیین
زمانی که ما بتوانیم رفتار را تبیین کنیم به هدف دوم روانشناسی دست یافته ایم. تبیین به معنای ارائه دلیل برای رفتار است. به عنوان مثال تماشاگران در یک موقعیت اضطراری دست به کمک نمی زنند زیرا کمک کننده های احتمالی وجود دارد. چرا؟ زیرا در این موارد، «پخش مسئولیت» رخ میدهد. بنابراین هر چه تعداد کمک کننده های احتمالی بیشتر باشد احتمال کمک کمتر میشود (ارونسون، ویلسون و آکرت، ۲۰۱۰؛ دارلی، ۲۰۰۰). در رابطه با اوتیسم در دههی ۱۹۵۰ روانشناسان مطرح کردند که اگر کودکی والدین سرد و طردکننده داشته باشد به اوتیسم مبتلا میشود. در ۱۹۹۰ پژوهشگران کشف کردند که اوتیسم به علت عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی که باعث رشد نابهنجار مغز میشوند شکل میگیرد. توصیف و تبیین رفتار ما را قادر میسازد که به سومین هدف روانشاسی یعنی پیشبینی رفتار نزدیک شویم.



اهداف روانشناسی شامل توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل رفتار است
۳- پیشبینی
سومین هدف روانشاسی، پیشبینی، توانایی پیشبینی رفتار به صورت دقیق است. پیشبینی به این معنا است که ما بتوانیم بفهمیم که اگر ارگانیسم (موجود زنده) تحت شرایط خاصی قرار بگیرد چگونه رفتار خواهد کرد. توجه داشته باشید که تبیین ما از تماشاگران در پیشبینی احتمال دریافت کمک از دیگران به ما کمک میکند. بنابراین اگر در جای شلوغ نیاز به کمک داشته باشید میتوانید حدس بزنید که هیچ ضمانتی وجود ندارد که کمک دریافت کنید. تا زمانی که دانشمندان نتوانند به اهداف توصیف و تبیین رفتار دست پیدا کنند نمی توانند به راحتی رفتار را پیش بینی کنند.
۴- کنترل
کنترل به معنای تغییر شرایطی است که رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر یک روانشناس بالینی به به فردی کمک کند که بر ترس خود از عنکبوتها غلبه کند رفتار او را کنترل کرده است. اگر شما پیشنهادی بدهید در کلاس درس تغییری ایجاد بشود که باعث یادگیری بیشتر میشود شما در حال اعمال کنترل هستید. همچنین زمانی ماشینها را طوری می کنند که احتمال اشتباه راننده کمتر شود در حال کنترل رفتار هستند.



اهداف روانشناسی
به طور خلاصه اهداف روانشناسی از آروزی طبیعی ما برای درک رفتار نشأت گرفته است. به طور اساسی روانشناسان هنگام روبه رو شدن با یک رفتار سوالات زیر را می پرسند: ماهیت این رفتار چیست؟ (توصیف) چرا این رفتار رخ داده است؟ (فهم و تبیین) آیا میتوانیم پیش بینی کنیم که این رفتار چه زمانی رخ میدهد؟ (پیشبینی) چه شرایطی این رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد؟ (کنترل). در این مقاله ما به تعریف روانشناسی و اهداف آن پرداختیم. در مقاله بعدی به سراع تاریخچه روانشناسی خواهیم رفت و تکامل آن را بررسی خواهیم کرد.
حمید بهرامی زاده، دانشجوی دکتری تخصصی روانشاسی دانشگاه علامه طباطبایی