خودکشی چیست؟
واژه ی خودکشی از آن دسته واژه هایی است که کمتر احتیاج به تعریف دارد و معنی آن روشن و واضح است. از جنبه ها و رویکرد های مختلفی میتوان خودکشی را تعریف کرد و هر کدام از نهادها و حتی علوم تعریف مخصوص به خود را ارائه میکنند. دورکیم از صاحب نظران بسیار مطرح جامعه شناسی خودکشی را هر نوع مرگی میداند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از عمل مثبت یا منفی قربانی کردن خویشتن ناشی میشود؛ به گونه ای که َخود قربانی میداند آن عمل این نتیجه را به بار خواهد آورد.جامعه شناسان خودکشی را در چهارچوب ساختار روابط فرد با دیگران بررسی میکنند. اما روانشناسان خودکشی را کنش عمدی هدایت پرخاش به درون دانسته و در مطالعه ی آن بر ویژگی های خود فرد خودکشی کرده تاکید میکنند تا به انگیزه های او دست یابند. سازمان بهداشت جهانی خودکشی را هر گونه اقدامی با یک نتیجهی مرگبار تعریف میکند؛ که قربانی با آگاهی یا انتظار یک نتیجهی مرگبار با هدف اعمالی تغییراتی که در طلب آن است به آن مبادرت میکند. انجمن روانشناسان آمریکا خودکشی را مرگ تحمیلی با شواهدی (خواه روشن و خواه مبهم) دال بر این که فرد قصد خودکشی داشته است میداند.
میان خودکشی و اقدام به خودکشی تفاوت وجود دارد و ممکن است در بعضی موارد این دو واژه به جای هم به کار برده شوند.
خودکشی دارای دو شرط اساسی است : ۱- فرد به نتایج مرگبار عمل خود اگاهی کامل دارد ۲- آن اقدام حتما منجر به از دست رفتن فرد شود. اقدام به خودکشی منجر به مرگ فرد نمیشود و در آن فرد برای کشتن خود اقدامی را انجام داده اما به نتیجه نمیرسد. در واقع میتوان گفت اقدام به خودکشی زمانی است که فرد عملی را برای کشتن خود انجام داده اما به هر دلیلی زنده مانده است.
آمار خودکشی
آمار های منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۴ چنین بیان میکند که هر سال ۸۰۰۰۰۰۰ نفر خود کشی میکنند. در واقع هر ۴۰ ثانیه ۱ نفر به زندگی خودش پایان میدهد. مردان ۳ برابر زنان بخاطر خودکشی جان خود را از دست میدهند؛ در حالیکه زنان ۳ برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند. خودکشی هفدهمین علت مرگ در سال ۲۰۱۵ و دهمین علت مرگ در آمریکا شناخته شده است. خودکشی دومین عامل مرگ بین ۱۵ تا ۲۹ سال است و طبق آمار اعلام شده توسطWHO ، بیشترین میزان خودکشی در بین ۴۵ تا ۵۴ سالگی و بالای ۷۵ سالگی است. بر خلاف آن چه که شاید تصور همگان باشد که خودکشی در جوانان خیلی شایع تر است. آمار خودکشی در ایران ۸۲/۲ در صد هزار نفر برای زنان و ۱۱۵/۷۹ در صد هزار نفر برای مردان است. ذکر این نکته حائز اهمیت است که خودکشی نیز مانند سایر آسیب های اجتماعی دارای آمار دقیق و مشخص شده ای نیست. این موضوع به دلایل مختلفی از جمله اعلام نشدن آمار دقیق از طرف سازمان ها و نهاد های مختلف است و همچنین عدم توانایی در تمییز این مورد که مرگ فرد به دلیل اقدام عامدانه بوده یا به صورت طبیعی جان خود را از دست داده است. مثلا اگر فردی از ارتفاعی به پایین سقوط کرده باشد در خیلی از موارد نمی توان به صورت دقیق مشخص کرد که آیا این فرد به صورت عامدانه و به قصد خودکشی خود را از آن ارتفاع به پایین انداخته یا این اتفاق به دلیل از دست دادن تعادل یا بی احتیاطی آن فرد بدون قصد پایان دادن به زندگی اش بوده است؟
خودکشی ، یک فرآیند ۳ مرحله ای
خودکشی فرآیندی ۳ مرحله ای محسوب میشود. مرحله ی اول تهدید نام دارد. برخی از افراد فقط تهدید میکنند که خود را خواهند کشت؛ اما معمولا به تهدید خود عمل نمیکنند. گروهی دیگر دست به خودکشی میزنند اما به هر دلیلی زنده میمانند و دسته سوم افرادی هستند که خود را واقعا میکشند و به زندگی خود خاتمه میدهند. تهدید کنندگان آشکارا، مستقیم و شفاف اعلام میکنند که قصد دارند به حیات خود خاتمه بدهند. این گونه افراد واقعا به ادامه زندگی علاقه مندند و تهدید آنها برای دستیابی به امکانات بیشتر برای ادامه زندگی و برداشتن موانع موجود در مسیر آن است. مشکل آنجا مطرح میشود که با توجه به نبود اطلاعات کافی در مورد نیات افراد نمیتوان تعیین کرد که چه درصدی از آنها تهدید و چه درصدی به این تهدیدات واقعا عمل می کنند؟اما میتوان گفت که آنهایی که به تهدیدشان توجه میشود به احتمال بیشتری از خودکشی دست بر میدارند. اقدام کنندگان به خودکشی بر خلاف تهدید کنندگان نیات خود را آشکار و روشن اعلام نمیکنند؛هر چند ممکن است که به دیگران نشان دهند که تا چه حد افسرده هستند و مشکلات خواب دارند اما از بیان واژه خودکشی خودداری میکنند. زمانی هم که افراد پیام خود را به دیگران برسانند به دلیل مبهم بودن آن احتمالا جدی تلقی نمیشوند. سرانجام اقدام کنندگان به خودکشی با به کارگیری شیوه های غم انگیز و خطرناک (که هنوز هم منظورشان کمک تقاضای کمک است) دست به خودکشی میزنند. درصد قابل توجهی از این دسته نجات مییابند؛ زیرا بیشتر اقدام کننده ها در فضاها یا به شیوه هایی عمل میکنند که نجات آنها ممکن، محتمل یا حتی اجتناب ناپذیر است. اقدام کنندگان به خودکشی را بیشتر زنان و جوانان ۲۴ تا ۴۴ سال و از طبقات پایین اجتماعی – اقتصادی تشکیل میدهند. در مورد دسته سوم نیز باید بگوییم آنها واقعا قصد پایان دادن به زندگی خود را دارند و حدود دو سوم آنها پیش از مرگ حداقل یک بار اقدام به خودکشی کرده و بیشترشان به نحوی قصد خود را به دیگران منتقل میکنند.کسانی که در آخر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند، به چند دسته تقسیم می شوند : ۱- تهدیدکنندگانی که هر چه تلاش کرده اند نتوانسته اند به مطالبات خود دست یابند۲-اقدام کنندگان به خودکشی که به موقع نجات داده نشده اند ۳- کسانی که واقعا تصمیم به کشتن خود و پایان دادن به زندگیشان را داشته اند.
سبکها و روشهای خودکشی
برای خودکشی سبک ها و روش های مختلفی وجود دارد. متداول ترین سبک های خودکشی به این ترتیب است :
۱) خودکشی با اسلحه گرم (۴۹/۸%).گفته میشود به دلیل مهلک بودن و به عبارتی تضمینی بودن این روش افرادی از این روش استفاده میکنند که برای خودکشی تصمیم قطعی دارند.
۲) خفگی (۲۶/۸%)
۳) خوردن سموم (۱۵/۴%)
۴)دیگر روش ها مانند سقوط از ارتفاع، تصادف عمدی، خودسوزی و .. (۷/۹%)
در جدول زیر روش های متداول خودکشی در آمریکا در سال ۲۰۱۵ دیده میشود :
در این نوشته سعی بر تعریف کلی خودکشی بود. در نوشته های آتی به سبب شناسی و دیدگاه های روانشناسان و جامعه شناسان و … و همچنین مداخله در درمان خودکشی و ارتباط خودکشی با سایر عوامل اجتماعی میپردازیم.
منبع:
نویسنده: رضا خسروی