بر اساس مطالعه هوبر و همکاران (۲۰۱۶) که در مجله روانپزشکی لانست منتشرشده است، قفلکردن درهای بیمارستانهای روانی خطر خودکشی بیماران یا ترک کردن بدون اجازه بیمارستان را کاهش نمیدهد. افراد دارای مشکلات سلامت روان در مقایسه با افراد معمولی خطر بالاتری برای خودکشی دارند. بعضی از بیمارستانها که مراقبت روانپزشکی فراهم میکنند، برای کاهش این خطر درهای بخش خود را قفل میکنند (سیاست درهای قفلشده) در حالیکه بقیه بیمارستانها اتاقها را باز میگذارند (سیاست درهای باز).
پژوهشگران در آلمان در یک مطالعه ۱۵ ساله روی حدود ۱۴۵۰۰۰ بیمار، نتایج محل اقامت با درهای قفلشده و قفل نشده را مقایسه کردند. نویسندگان معتقدند که سیاست درهای باز ممکن است بهتر باشد، زیرا میتواند یک جو درمانی بهتر و پیامدهای سلامت مثبت بیشتری فراهم کند. مسئولین در سرتاسر دنیا بهطور فزایندهای از سیاستهای درهای قفلشده استفاده میکنند تا بیماران را از صدمه دیدن حفظ کنند، امّا درهای بسته آزادی فردی را هم محدود میکنند.
پیامدهای مشابه در حالت درهای قفلشده یا باز
این مطالعه دادههای ۲۱ بیمارستان آلمان بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۲ را بررسی کرد تا ارتباط سیاستهای درهای باز یا قفلشده با میزان خودشی، تلاش برای خودکشی و فرار را آزمون کند.
آنها از مجموع ۳۴۹۵۷۴ بیمار، ۷۲۸۶۹ نفر را برای هر نوع بیمارستان انتخاب کردند که در مجموع شامل ۱۴۵۷۳۸ نفر شد. ساختن جفتهای جور شده یک مقایسه مستقیم بین بیمارستانها را ممکن ساخت. بیشتر بیماران اختلالهای مغزی مرتبط با دمانس، سوءمصرف مواد، اسکیزوفرنی، و اختلالهای خلقی شامل افسردگی، مرتبط با استرس و اختلالهای شخصیتی داشتند. تأثیر عامل نوع بخش (قفلشده، نسبتاً قفلشده، باز و کلینیک روز) و نوع بیمارستان (بیمارستان دارای بخشهای قفلشده و بیمارستان فاقد آن) روی تعداد خودکشیهای موفقیتآمیز، تلاشهای خودکشی، فرار همراه با بازگشت و فرار بدون بازگشت بررسی شد.
نتایج برای بیمارستانهای با سیاست درهای قفلشده و درهای باز، نرخ خودکشی و تلاشهای خودکشی مشابهی نشان داد. بعلاوه بیمارستانهای با سیاست درهای باز نرخ فرار با و بدون بازگشت بیشتری نداشتند. بیمارانی که در یک بیمارستان با درهای باز بدون اجازه بیمارستان را ترک میکردند به احتمال بیشتری باز میگشتند.
بیمارانی که در بخشهای باز و کلینیک روز حضور پیدا میکردند در مقایسه با بخشهای قفلشده و نسبتاً قفلشده، احتمال کمتری داشت فرار با یا بدون بازگشت داشته باشند. تعداد تلاشهای خودکشی بین کسانی که در یک بخش باز اقامت داشتند در مقایسه با بخش قفلشده کمتر بود، امّا نرخ خودکشیهای موفق مشابه بود.
محققان با توجه به شباهت نتایج پیامدهای بین دو نوع بیمارستان پیشنهاد میکنند که ممکن است یک سیاست درهای باز بهتر باشد. دکتر هوبر در این مورد میگوید: «این یافتهها پیشنهاد میکند سیاستهای درهای قفلشده ممکن است به بهبود و ایمنی بیماران در بیمارستانهای روانپزشکی کمک نکند، و در کل در پیشگیری از فرار موفق نیست. در حقیقت سیاست درهای قفلشده احتمالاً یک جو ناراحتکنندهتر را تحمیل میکند که میتواند اثربخشی درمانها را کاهش دهد، این میتواند منجر به اقامت بیشتر در بیمارستان شود. این شیوه ممکن است باعث ایجاد انگیزه فرار در بیماران شود.»
نویسندگان هشدار میدهند که استراتژی درهای باز احتمالاً در همه جا مناسب نیست، زیرا شرایط مراقبت سلامت روان در جاهای دیگر متفاوت است، برای مثال تعداد تختهای در دسترس، درصد افراد واقعاً بیمار و مدت زمان درمان تحت درمان بودن افراد. آلمان در ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱/۱ تخت دارد، این نسبت در بریتانیا ۰/۵ و در آمریکا ۰/۳ تخت است. در جایی که تختهای کمتر وجود دارد، بیمارانی که درمان دریافت میکنند به احتمال بیشتری شدیداً بیمار هستند و میزان ریسک بالاتری دارند.
این مطالعه در بین کسانی که فرار بدون بازگشت داشتند به خودکشی، صدمه به خود یا دیگران نپرداخت، زیرا دادههای این بیماران در دسترس نبود.
پروفسور آندینه لانگ خاطرنشان میکند که: « بیشتر افراد دارای اختلال روانی ریسک بالاتری برای خودکشی و صدمه به خود و دیگران دارند.» مطالعات دیگر پیشنهاد میکنند که «تعداد خیلی کمی» از افرادی که فرار میکنند به خودشان یا دیگران صدمه میزنند.
پروفسور تام برنز از دانشگاه آکسفورد در یک یادداشت مرتبط بیان میکند که مراقبت روانپزشکی به سمت اعمال میزان بیشتری از کنترل حرکت میکند. او تذکر میدهد که رویکردهای سنتی لزوماً با نیازها و موقعیتهای بیماران انطباق ندارند. این مبحث حقوق بیماران را ایجاد میکند و در تقابل با اهداف بیانشده استراتژیهای ملّی برای استفاده از رویکرد دارای کمترین محدودیت است.
به گفته برنز، یک مهارت مرکزی در مراقبت سلامت روان ایجاد روابط اعتمادآمیز با بیماران است، مخصوصاً با کسانی که بیشتر مشکل دارند و بیمارتر هستند. یک رویکرد مبتنی بر کنترل میتواند نور این اصل کلیدی را از بین ببرد.
منبع
http://www.medicalnewstoday.com/articles/312003.php