راهنمای تربیت کامل کودک:
تربیت کامل یعنی تربیت با برنامه. انجام این کار بر دانش نه شانس، فکر کردن نه عصبانیت، عقل سلیم نه بیمنطقی استوار است. تربیت کامل روندی است که طی آن، والدین با تمام نقاط قوت و ضعف خود به عنوان یک انسان، نهایت تلاش خود را در تربیت فرزندانی توانا، مسئول و شاد به کار میگیرند. در ادامه با روان حامی همراه باشید.
راهنمای کامل تربیت کودک:
اصل اول تربیت کامل کودک: مراقب باشید
اگر فرزندتان دقیقاً متوجه نمیشود که شما رئیس هستید حتی کوچکترین مسائل نیز میتوانند دردسرهایی مزمن برای شما ایجاد کنند. اولین پاسخ شما به این حالت شاید این باشد که اما فرزندان من میدانند چه کسی در خانه ما رئیس است. شما شاید اینطور فکر کنید ولی اکثر والدین به طرق مختلفی پیامهایی چندگانه و گیج کننده به فرزندانشان میدهند که شما میتوانید تغییراتی در آن ایجاد کنید.
اولین گام برای مسئول بودن این است که به خودتان اجازه دهید مراقب باشید و کم کم از فرزندانتان توقع داشته باشید تا از شما اطاعت کنند.
با این اساس محکم ارتباطی توأم با عشق و اعتماد با بچههایتان برقرار میکنید و حتی مهمتر از این، میتوانید فرزندانتان را در آینده به بزرگسالانی دارای ارزشها، درایت و مهارتهای زندگی تبدیل کنید. تنها پدر یا مادری قوی و حامی میتوانند این کار را انجام دهند.
اصل دوم تربیت کامل کودک: بگویید، نپرسید
یکی از اشتباهات رایج والدین این است که به جای گفتن، میپرسند. روش بیان کلمات شما، به فرزندانتان میفهماند که درخواست شما انتخابی است یا اجباری. پس از هم اکنون تمام عبارات و جملات سست و بیاراده را از حرفهایتان حذف کنید. وقتی از فرزندتان میخواهید کاری را انجام دهد از جمله واضح و مشخص استفاده کنید که جای هیچگونه ابهامی را برای وی باقی نگذارد.
به عنوان مثال به تفاوت این دو جمله نگاه کنید:
جمله انتخابی:
خیلی خوب میشد اگر کسی اتاق را تمیز میکرد.
جمله اجباری:
بابک! لطفاً اسباببازیهایت را سر جایش بگذار.
اصل سوم تربیت کامل کودک: وقتی چیزی میگویید لطفا منظورتان همان باشد نه چیز دیگری
کودکان راداری دارند که به آنها میگوید درخواست والدین در چه مواقعی برای والدین مهم است و در چه مواقعی مهم نیست. به خودتان قول بدهید آنچه را که میکوید همان بار اول برایتان مهم باشد. به بیانی دیگر، پس از اینکه آشکارا و روشن چیزی را از فرزندتان خواستید عمل کنید. مثلاً اگر فرزندتان را که در حیات است صدا زدید و او فوراً جواب نداد، به حیاط بروید، دستش را بگیرید و بگویید «وقتی صدایت میزنم توقع دارم فوراً بیایی».
اصل چهارم تربیت کامل کودک: مخصتر و مفید بگویید
در صحبتهایتان دقیقاً به اصل مسئله اشاره کنید و تا حد لازم کلمات کمتری به کار ببرید. این تکنیک از دو جهت سودمند است:
بچههایتان با شنیدن جمله کوتاه و مفید بیشتر از زمانی که مجبور به تحمل سخنرانی طولانی هستند همکاری میکنند.
برای شما جذاب تر و راحتتر است که این گونه عمل کنید.
اصل پنجم تربیت کامل کودک: در برابر نق زدن، ناله کردن و سرسختی تسلیم نشوید
هدف اصلی شما به عنوان پدر و مادر این نیست که به فرزندتان شادی کوتاهمدتی ببخشید بکله باید انسانهایی توانا و مسئول پرورش دهید. هنگامی که فرزندتان از تصمیم درست شما ناراحت میشود و شروع به نق زدن میکند نباید تسلیم او بشوید.
اصل ششم تربیت کامل کودک: امکان انتخاب بدهید و سوال بپرسید
یکی از اهداف اصلی تمام فرزندان این است که مستقل بشوند. پدر یا مادر عاقل به جای جنگیدن با این نیاز و روند طبیعی از آن به نفع خود استفاده میکند.
بیایید به رایجترین مشکل خانوادهها یعنی اتاق بهم ریخته آنها، نگاهی بیاندازیم.
والدین توقع بجایی دارند که اتاق کودکشان مرتب و تمیز باشد، اما این اشتباه است که از کودک بخواهند اتاقش را مطابق برنامه زمانی والدین و دقیقا آنطورکه آنها میخواهند تمیز کند. کودک در پاسخ به چنین درخواستی با عصبانیت جواب میدهد و این خود جرقهای برای بالا گرفتن شعله خشم بزرگسالان است. به این ترتیب خشم و عصبانیت زیادی به وجود میآید، اما اتاق نامرتب باقی میماند.
راه بهتر این است که از مهارتهای تصمیمگیری فرزندمان و علایق او به بهترین نحو بهره بگیریم تا در خدمت نظم اتاق خودش و زندگی خودش باشد. پدر یا مادر میتواند چندین انتخاب درست را به فرزند پیشنهاد دهد، مثلاً «… دوست داری اتاقت را امروز بعد از مدرسه تمیز کنی یا فردا بعد از فوتبال؟».
راه حل دیگر حل این مشکل پرسیدن سوالاتی مفید و هدایت او به گونهای است که خودش راهحلهای مناسب را پیدا کند. مثلا میتوانید بپرسید: میبینم که تکالیف مدرسهات در اتاق پخش شده. فکر میکنی اگر یک مکان را برای تکالیف مشخص کنی و نامش را «محل تکالیف» بگذاری کارهایت بهتر پیش میروند؟ من میتوانم برای حل این مشکل به تو کمک کنم؟».
اصل هفتم تربیت کامل کودک: از قوانین و برنامههای منظم استفاده کنید
کارهای خانه، تکالیف، ساعت خواب، بیرون رفتن از خانه هنگام صبح، همه اینها زندگی را تشکیل میدهند. اگر قوانین و برنامه کاملاً مشخص و منظمی داشته باشید این کارها جریان منظم خود را پیدا میکنند. در غیر این صورت، هرج و مرج به وجود میآید. تعیین صبورانه قوانین و برنامههای لازم برای مسائل مهم خانواده، کاری ارزشمند است.
اولین قسمت این راه حل، به چیزی بیش از دو-سه دقیقه فکر کردن نیاز دارد. باید بنشینید و با حوصله تمام فعالیتهای روزانه خود را بررسی کنید. لازم است در مورد آنچه که در خانوادهتان ارجحیت دارد و جزو مهمترین مسائل تلقی میشود، تصمیماتی بگیرید. پس از انجام این کار جدولی تهیه کنید که تمام مراحل هر وظیفه مهم مانند برنامههای منظم صبح، برنامههای منظم پس از مدرسه و یا برنامههای هنگام خواب را مشخص کند. تقویمی بزرگ برای خانواده بخرید و آن را در جایی مناسب بچسبانید تا همه فعالیتها و تعهدات خانواده را نشان دهد.
در دومین قسمت از این راه حل، توقعات خود را از کودکتان ارزیابی کنید. فهرستی از قوانین تهیه کنید. این قوانین، باید شامل رفتارهایی قابل قبول باشند و دو نکته باید کاملا در آن مشخص شده باشد: چه چیزی مجاز نیست و رفتار مورد انتظار شما چیست. به بیانی دیگر، نوشتن دعوا نکنید به عنوان قانونی خانوادگی، تنها قسمت اول برنامه است. عبارت «با هم مهربان باشید و محترمانه برخورد کنید»، مفهوم مهمی را مشخص میکند.
وقتی همه میدانند که چه توقعی از آنها دارید، هم خودتان بسیار کمتر از گذشته غر میزنید و هم بچهها بسیار بیشتر از قبل با شما همکاری میکنند.
اصل هشتم تربیت کامل کودک: پایههای عشق، احترام و اعتماد را استوار کنید
تصور کنید برای صرف شام به خانهی دوستی دعوت شدهاید. دوستتان به استقبالتان آمده و خوشامد میگوید. شما وارد خانه او میشوید، اما ناگهان میزبان فریاد میزند: «تو چرا اینطور هستی؟ کفشهایت کاملاً گِلی هستند. فرشهایم رو کثیف کردی!» شما بیگمان خجالت میکشید و زیر لب میگویید «متأسفم» و فوری کفشهایتان را در میآورید اما متوجه ورود سوراخی در جورابتان میشوید. دوستتان هم آن را میبیند و با صدای بلند میگوید: «وای! فکر نمیکنی باید با لباس مناسبی میآمدی؟ تو درست مثل شلختهها هستی».
پشت میز شام که مینشینید میزبان را آرنج شما را از روی میز کنار میکشد و زیر لب زمزمهای میکند. صحبتهای سر میز شام بیشتر دربارهی مهمانی است که شب قبل به خانه دوست شما آمده بود. او رفتارهای «دوستداشتنی» داشت و جورابهایش سوراخ نبود. این داستان ادامه پیدا میکند و گاهگاهی نیز دوستتان در مورد آداب غذا خوردن، تذکراتی به شما میدهد. وقتی شام تمام میشود شما در حال بلند شدن میشنوید که دوستتان میگوید: «خیلی خوب میشد اگر کسی به من کمک میکرد تا میز را تمیز کنم».
مطمئنم منظور مرا فهمیدهاید. بله بسیاری از والدین به گونهای با فرزندانشان برخورد میکنند که هرگز با دوستانشان چنین برخوردی ندارند. والدین، در تلاش برای پرورش فرزندانی محترم آنقدر بر هدف نهایی خود متمرکز میشوند که از یاد میبرند پیامی که به فرزندان خود میدهند پیامی رضایتبخش نیست.
نگاهی دقیقتر به برخوردهای متقابل با فرزندتان بیندازید. اطمینان حاصل کنید که پیام اصلی شما به آن ها این است: «من دوستت دارم، به تو اعتماد دارم و به تو احترام میگذارم». بچههایی که باور دارند بزرگترهای اصلیشان آنها را دوست دارند، به آنها اعتماد دارند و احترام میگذارند، با مسائل زندگیشان به روشهای بسیار مناسبتری برخورد میکنند.
شما این پیام را از چه طریقی به فرزندانتان میدهید؟ نخست، آنچه را که آنها بیش از همه از شما میخواهند، به آنها بدهید، وقتتان را. اینکه هر روز کمی از وقت خود را به آنها اختصاص دهید، بسیار تأثیرگذارتر از آن است که ماهی یکبار تجربهی «کیفی» با آنها داشته باشید. دوم، گوش کردن ساده به حرفهایشان اهمیت ندارد. سوم، هر روز فرزندان خود را تحسین و تشویق کنید. به دنبال یافتن دلایلی باشید (بزرگ یا کوچک) تا به فرزندانتان پاسخ و واکنش مثبت نشان دهید. چهارم، به آنها بگویید که دوستشان دارید. با استفاده از کلمات و رفتارتان مهمترین پیام را بدهید: «دوستت دارم، به تو اعتماد دارم و به تو احترام میگذارم».
اصل نهم تربیت کامل کودک: اول اندیشه، سپس عمل
زمانی که ابتدا کاری را انجام داده و بعد دربارهاش فکر میکنید، بدترین لحظات تربیتی را ایجاد کردهاید. این اوقات هنگامی است که آرامش خود را از دست میدهید، همان لحظات وحشتناکی که فریاد میزنید، مینالید، تهدید میکنید و یا میزنید. این لحظات برای والدینی که از آمادگی لازم برای شغل تربیت برخوردار نیستند بارها و بارها اتفاق میافتد.
هیچ یک از ما به طور مادرزادی نمیدانیم چگونه میتوانیم پدر یا مادر باشیم. ما میتوانیم کودکانمان را با تمام دل و جانمان دوست داشته باشیم اما هیچ یک با ژنی که دانش فطری برخورد مناسب با فرزندی که رفتار بدی کرده است را به ما بدهد، به دنیا نیامدهایم، حتی به طور ناخودآگاه نمیدانیم چگونه مشکلات روزمره فرزندانمان را حل کنیم.
ما روند تربیت کامل را به طور اتفاقی یاد نمیگیریم. این کار مستلزم تحقیق، تفکر و برنامهریزی برای تصمیمگیری در مورد بهترین راه حل هر مشکلی است. شما نیز هرگاه که به مشکلی تربیتی برمیخورید اگر به ایدهها و راهحلهای مختلف دسترسی داشته باشید، پدر یا مادر موفقتری خواهید بود.
منبع: راهنمای کامل تربیت کودک
مقالههای مرتبط:
- راهنمای تربیت کودک
- بد رفتاری در سرویس مدرسه کودکمان را چه طور کنترل کنیم؟
- گیجی شروع مدرسه: آیا روز اول مدرسهتان را یادتان است؟
- چه کار کنیم که بچهها به موقع به رختخواب بروند؟