مقاله مروری حاضر به بحث پیرامون توسعه روانشناسی بالینی مثبت میپردازد، که هم بر کارکردهای مثبت و هم بر کارکردهای منفی در تمام حوزههای پژوهشی و عملی تمرکزی یکپارچه و همتراز دارد. ویژگیهای مثبت (مانند قدردانی، انعطافپذیری و هیجانهای مثبت) میتواند اختلالات را به شکلی یکتا و فراتر از توان پیشبینی ویژگیهای منفی پیشبینی کند، و در برابر تأثیر رویدادهای منفی زندگی محافظت کنند، که از پیشرفت اختلال جلوگیری مینماید.
مطالعات بیشتر بر روی این ویژگیها میتواند پایه دانش ما را در زمینه روانشناسی بالینی به سرعت گسترش داده و از طریق پیشرفت ویژگیهای مثبت، مداخلات جدید و امیدبخشی را برای درمان اختلالات به کار ببندد. به علاوه، به لحاظ منطقی نمیتوان ویژگیهای مثبت و منفی را در خلأ مطالعه کرد یا تغییر داد، زیرا (الف) در پیشبینی پیامدهای بالینی تعامل میکنند، (ب) ویژگیها نه «مثبت» هستند و نه «منفی»، و پیامدها بستگی به موقعیت خاص و اهداف و انگیزههای همایند دارند، و (پ) بهزیستی مثبت و منفی اغلب در یک پیوستار واحد است. در پاسخ به نقدهای مطرح شده بر جنبش روانشناسی مثبت، مطالعه کارکردهای مثبت را به عنوان حوزهای جدا از روانشناسی بالینی توصیه نمیکنیم، بلکه روانشناسی بالینی باید تغییر کند تا رشتهای جامعتر شود.
در این راستا زمینهای برای پژوهش و عمل پیشنهاد شده که شامل مفهومبندی مجدد از بهزیستی، همکاری قویتر با رشتههای مرتبط، ارزیابی سختگیرانه مداخلات مثبت تازه، و در نظر گرفتن نقش روانشناسان بالینی در ارتقای بهزیستی و درمان پریشانیها است.
موسس وبسایت روانحامی، مدرس دانشگاه علامه طباطبایی (نظریههای رواندرمانی و مشاوره و آسیبشناسی روانی)، علاقمند به نظریههای رواندرمانی، رواندرمانگری با روشهای طرحوارهدرمانی و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت، سیر پژوهشی اصلی: یکپارچهنگری نظریههای رواندرمانی