سوگواری مانند نشانههای سرماخوردگی به درمان افسردگی بعد از جدایی کمک میکند. زمانی که یک نفر دچار سرماخوردگی میشود آنچه در بدنش احساس میکند در واقع عملیاتی است برای بیرون راندن ویروس. آبریزش بینی، اشکریزی چشمها، گلودرد و سرفه کردن نشانههای یک عملیات نیرومند و شگفتانگیزی است که بدن انسان برای رهاسازی خودش از تسخیر خویش توسط ویروسهای سرماخوردگی به راه میاندازد.
در واقع هنگامی که سیستم ایمنی بدن در اوج مبارزه با ویروسهای سرماخوردگی است حال بدی را تجربه میکنیم… زمانی که بدن تمام نیروی خود را برای مقابله با تولید مثل ویروس به کار میبرد، بدن از طریق معابر بینی (عطسه کردن و آب ریزش بینی) و ششها و گلو (سرفه کردن) ویروس را از بدن بیرون میکند. سیستم ایمنی به شدت تلاش میکند تا بدن را به وضعیت قبل از ورود ویروس برگرداند. اما هنگامی که نیروهای بازسازی بدن در اوج کار هستند، فرد سرماخورده در حال تجربهی بدترین شرایط است.
سوگواری کردن برای جدایی همانند دریافت یک درمان است
هنگام از دست دادن، واکنش سوگ نیز همین نقش را ایفا میکند. یک فرد به یک چیز یا یک فرد دیگر وابسته است و زمانی که آن را از دست میدهد، ذهن به شدت تلاش میکند از طریق سوگواری وابستگی را از بین ببرد و وضعیت فرد را به زمان قبل از فقدان و از دست دادن برگرداند.
اگر فرد هیچ کاری نکند یعنی اگر جلوی سرفهها و آبریزش هیجانی خود را (مانند گریه کردن، اضطراب، دمق بودن، بیخوابی) را نگیرد سوگواری به صورت طبیعی انجام میشود و در نهایت بازسازی سیستم به هدف خود میرسد.
وقتی یک فقدان و از دست دادن رخ میدهد واکنش سوگواری طبیعی ذهن انسان به فرد اجازه میدهد که حالش خوب شود و به زندگی ادامه دهد. از این طریق سوگ حل میشود و شخص از نظر هیجانی آزاد میشود.
اما متأسفانه ما یاد نگرفتهایم که به خودمان مهلت دهیم. یاد نگرفتهایم که چند روزی را در خانه بمانیم و برای چند روز گریه کنیم. یکی از بزرگترین انگیزههای من برای نوشتن کتابی درباره سوگواری این بود که به عنوان یک مشاور سوگ، مشاهده میکردم که بسیاری از مردم نمیدانند که ضروری و مناسب است که برای اتمام یک رابطه سوگواری کنند.
به خاطر اینکه سوگواری تشویق نمیشود و کسی از آن حمایت نمیکند بسیاری از مردم از سوگواری کردن بازداری میکنند. اما در این صورت آنها شبیه کسی میشوند که سرماخوردگیاش مزمن شده است. آنها دیگر هرگز خودشان را احساس نخواهند کرد، و هرگز به خود واقعیشان بر نمیگردند. آنها هیچ وقت احساس کاملاً خوبی نخواهند داشت، تا حدی افسرده خواهند بود و در درون خود احساس میکنند که چیزی درست نیست. مثل این است که تب خفیفی داشته باشند یا یک افسردگی خفیف. همیشه غمی در زیر حال خوبشان وجود دارد که میشود آن را به راحتی نادیده گرفت اما هنوز پیامی ارسال میکند، پیامی که میگوید همه چیز “اوکی” نیست.
زمانی که یک «از دست دادن» دیگر رخ بدهد آنها مجبوراند سختتر تلاش کنند تا با موضوع کنار بیایند. اگر این اتفاق بیفتد فرد احساس بدتری خواهد داشت و باید بیشتر و بیشتر از احساسات خود اجتناب کند.
اجتناب کردن از سوگواری روش مناسبی نیست. علاوه بر این فرد باید از حالتهای اضطراب و بیقراری فرار کند یا اینکه آنها نشانههای اجتناب مانند افسردگی یا تمایلات خودکشی را تجربه خواهند کرد. زمانی که مردم فکر کنند که سوگواری کردن نشانه ضعیف بودن است آن را سرکوب میکنند و از این رو ممکن است بیقراری، دشواری، اوقات تلخی، افسردگی یا مشکلات روابط شخصی را تجربه کنند. آنها میتوانند از روابط آشفته برای اجتناب از درد عمیق درون خود استفاده کنند. سوگ حل نشده زندگی را کم عمق میکند. فرد توانایی خود را برای انتخاب از دست میدهد زیرا برای اجتناب و فرار از سوگ انرژی خود را تمام میکند.
سوگ حل شده زندگی را عمیق میکند. شما میتوانید روشهای سالم را انتخاب کنید زیرا از فرآیند سوگواری هراسی ندارید. شما با طوفان روبرو میشوید زیرا میدانید که پرتوهای خورشید بعد از باران خواهند درخشید و شما قویتر و آمادهتر برای آن هستید. غصه خوردن به سیستم ایمنی هیجانی انسان اجازه میدهد که سوگ و احساسات بد را حل کند.
مراحل سوگ
مرحله اول: شوکه شدن یا ناباوری
وقتی متوجه «از دست دادن» میشویم در مرحله اول آن را باور نمیکنیم. مغز و بدن برای مدتی معمولاً مانع درک موضوع میشود. ممکن است یک دقیقه، یک هفته، یا ماهها طول بکشد. برخی در این مرحله باقی میمانند و مانع فرآیند سوگواری برای همیشه میشوند.
مرحله دشوار دوم: درک کردن احساسات
بعد از اینکه ذهن، فقدان و از دست دادن را پذیرفت مرحله میانی شروع میشود. فروید این مرحله را «فرآیند تدریجی دردناک رها کردن» نامیده است. سوگ معمولاً فرآیند «مرور کردن و دست کشیدن» است. اغلب مردم بعد از جدایی سوال میکنند که چرا نمیتوانند فکر کردن به «او» را متوقف کنند. اما این فکر کردن به این معنا نیست که نمیتوانند بر آن غلبه کنند، دلیلش این است که فرآیند مرور کردن در حال اجرای وظیفهی خود است.
اما آن را متوقف نکنید و عملی بر اساس آن انجام ندهید. فقط اجازه دهید که باشد. بله، دیوانهکننده است وقتی نمیتوانید فکر کردن به همسر سابق خود را متوقف کنید…. میتوانید درباره آن بنویسید، حرف بزنید، قدم بزنید یا هر کار دیگری انجام بدهید، اما هر کاری میکنید بگذارید این فرآیند اتفاق بیفتد.
خیلی مهم است که رابطه خود با شخصی را که اکنون در کنار شما نیست مرور کنید. فرآیند مرور کردن و رها کردن مانند داشتن سرماخوردگی است. ذهن بیشترین تلاشش را میکند تا بر فقدان غلبه کند و این کار برای بازسازی تعادل سیستم هیجانی ضروری است. این مرحله دردناک اما فوقالعاده ضروری است. شما ممکن است احساس خشم، دلتنگی، سردرگمی، آشفتگی، اضطراب یا هیجانات داغ دیگری داشته باشید. شما ممکن است احساس کنید که دارید دیوانه میشوید یا اینکه این درد تمام نشدنی است. شما دیوانه نخواهید شد و این ماجرا تمام خواهد شد. اما در این دورهی بحرانی شما نیاز به داروهای سرماخوردگی دارید تا این نشانهها را کاهش دهید. شما میتوانید به روانشناس، گروههای حمایتی، دوستان، خانواده یا حتی یک کتاب مراجعه کنید.
مرحله سوم: پذیرش، ادغام و حرکت کردن
آخرین مرحله سوگواری کردن ادغام نامیده میشود . . . شما فقدان را پذیرفتهاید و به زندگی ادامه میدهید. ممکن است لحظاتی به مرحله میانی برگشت کنید اما میدانید که موقتی است.
افرادی که با فقدان جنگیدهاند زندگی خود را سازماندهی مجدد میکنند. آنها دیگر از فقدان نمیترسند. آنها انتخابهای سالمتری انجام میدهند زیرا دیگر نیازی به فرار کردن از درونیات خود ندارند. زندگی آنها کاملتر، غنیتر و با معناتر میشود.
سوگ یک دارو است.
اگر شما فقدان و از دست دادن را تجربه کردهاید اجازه بدهید که فرآیند سوگواری کردن ادامه پیدا کند. این کار به شما کمک میکند بازسازی بشوید و اجازه میدهد که به کار و زندگی خود برگردید و تبدیل به شخصی شوید که دوست دارید باشید.
نویسنده:



خواندنیهای بیشتر
ویلهلم وونت : زندگینامه و کارهای پدر روانشناسی در قرن نوزدهم
ویلهلم وونت : زندگینامهی پدر روانشناسی ویلهلم وونت یکی از ماندگارترین چهرههای روانشناسی است و توسط بسیاری از روانشناسان پدر روانشناسی محسو... بیشتر بخوانید
کروناویروس: آنچه تاکنون دانشمندان دربارهی آن میدانند.
کروناویروس ، ویروس تنفسی جدید است که از ووهان چین آغاز شده است در حال حاضر در همهی کشورها گسترش یافته است. بیش از یک میلیون نفر به کروناویروس... بیشتر بخوانید
آگاهی چه طور پدید می آید و ذهن چیست؟
یکی از معماهای همیشگی انسان ها معمای چیستی ذهن و چگونگی آگاهی بوده است. در این مسیر سوالات بسیاری به وجود آمده است و پاسخ های متنوعی به این سوالات داد... بیشتر بخوانید
سوگیری منفینگری چیست؟
آیا تا به حال خودتان را در حال سرزنش کردن خود یا تلاش برای حل ذهنی اشتباهات گذشته یافتهاید؟ انتقادات اغلب تاثیر بیشتری نسبت به تعریفها دارند و اخبا... بیشتر بخوانید
چگونه استرس شب آزمون را کنترل کنیم؟
احساس اضطراب تجربهای است که همه افراد در زندگی با آن مواجه شدهاند. چنانچه به تجربههای خود پیرامون اضطراب بیاندیشیم، درمییابیم که بخش گستردهای از... بیشتر بخوانید