سیر تاریخی روانشناسی
سیر تاریخی روانشناسی را باید از قرنها قبل شروع کرد. در واقع شاید اولین شواهد مکتوب از روانشناسی به پاپیروس ابرز (Ebers Papyrus) برگردد که ۱۵۵۰ سال قبل از میلاد در مصر باستان نوشته شده است. در قرن ۱۱ ابوعلی سینا ارتباط بین هیجانها و واکنشهای جسمانی را کشف کرد که شاید بتوان آن را روانشناسی فیزیولوژیک نامید.
برخی محققین تولد روانشناسی مدرن را در قرنهای ۱۷ و ۱۸ میدانند. در ۱۷۸۵ کتاب ویلیام بتل تحت عنوان رسالهای در مورد دیوانگی منتشر شد. اما تا ۱۸۴۰ روانشناسی به عنوان یک رشتهی مجزا از روانپزشکی در نظر گرفته نمیشد. در این سال اولین کتاب با عنوان روانشناسی یا دیدگاهی در مورد روح انسان توسط فردریک آگوستوس راش آمریکایی منتشر شد.
از آن زمان به بعد روانشناسی به رشد خود ادامه داده است. در ادامه تعدادی از مهمترین وقایع و شخصیتهای مهم را معرفی میکنم:
سیر تاریخی روانشناسی در قرن نوزدهم
در قرن نوزدهم روانشناسی به عنوان یک علم تجربی پذیرفته شد.
۱۸۷۸- جی استانلی هال اولین آمریکایی فارغ التحصیل در دکتری روانشناسی شد.
۱۸۷۹- ویلهلم وونت اولین آزمایش روانشناسی تجربی را در لایپزیک آلمان تأسیس کرد و به مطالعه ساختارگرایانه مشغول شد. این رویداد به عنوان نقطهی آغاز روانشناسی به عنوان یک علم مجزا در نظر گرفته شده است.
۱۸۸۳- جی استانلی هال اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی در آمریکا را در دانشگاه جان هاپکینز تأسیس کرد.
۱۸۸۵- هرمان ابیگنگهوس کار خود در مورد حافظه را منتشر کرد.
۱۸۸۶- زیگموند فروید درمانی را بیماران در وین اتریش معرفی کرد.
۱۸۸۸- جیمز مک کین کتل اولین استاد روانشناسی در دانشگاه پنسیلوانیا شد. او بعدها کتاب آزمونهای روانی را منتشر کرد.
۱۸۹۰- ویلیام جیمز کتاب اصول روانشناسی را منشتر کرد. گالتون از تکنیک همبستگی برای درک بهتر روابط بین متغیرهای مختلف در مطالعهی هوش استفاده کرد.
۱۸۹۲- جی استانلی ها با ۴۲ نفر انجمن روانشناسی آمریکا را تأسیس نمود.
۱۸۹۵- آلفرد بینه اولین آزمایشگاه روانشناسی در مورد تشخیص روانی را پایهگذاری کرد.
۱۸۹۸- ادوارد ثرندایک قانون اثر را کشف کرد.
سیر تاریخی روانشناسی: نیمهی اول قرن بسیتم
نیمهی اول قرن بیستم تحت تسلط دو نفر بود: زیگموند فروید و کارل یونگ. فروید بررسی آسیبشناسی روانی را آغاز کرده بود و یونگ روانشناسی تحلیلی را شروع کرد.
۱۹۰۰- کتاب تفسیر رؤیاهای فروید منتشر شد.
۱۹۰۱- انجمن روانشناسی بریتانیا تأسیس شد.
۱۹۰۵- ماری ویتون کالینز به عنوان اولین زن رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد. آلفرد بینه آزمون هوش را معرفی کرد.
۱۹۰۶- ایوان پاولف یافتههای خود در مورد شرطیسازی کلاسیک را انتشار داد.
۱۹۰۷- کارل یونگ روانشناسی دمانس زودرس را منتشر کرد.
۱۹۱۲- ادوارد ثرندایک هوش حیوانی را منتشر کرد که منجر به تحول نظریه شرطیسازی کلاسیک شد. مکس ورتایمر مطالعات تجربی ادارک حرکت را منتشر کرد که منجر به تولد روانشناسی گشتالت شد.
۱۹۱۳- یونگ از فروید جدا شد و نظریهی روانشناسی تحلیلی خود را معرفی کرد. جان بی واتسون مقالهی مشهور خود به نام روانشناسی از دیدگاه یک رفتارگرا را منتشر کرد.
۱۹۱۵- فروید مقاله سرکوبی را منتشر کرد.
۱۹۲۰- واتسون و روزالی رینر آزمایش آلبرت کوچولو که نحوه شرطی سازی ترس بود را انجام دادند.
۱۹۳۲- ژان پیاژه نظریهی شناختی خود و قضاوت اخلاقی کودکان را منشتر کرد.
۱۹۴۲- کارل راجرز نظریه درمان فرد محور را معرفی کرد.
سیر تاریخی روانشناسی: نیمهی دوم قرن بیستم
نیمهی دوم قرن بیستم حول محور استانداردسازی معیارهای تشخیصی بیماریهای روانی میچرخد که منجر به انتشار راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی (DSM) شد. این راهنما ابزاری برای تشخیص و درمان است که تا به امروز معتبر است.
۱۹۵۲- اولین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی منتشر شد.
۱۹۵۴- آبراهام مازلو نظریهی سلسلهمراتب نیازها را در مقالهی انگیزش و شخصیت معرفی کرد.
۱۹۵۸- هاری هارلو ماهیت عشق را منتشر کرد که در آن بر اهیمت دلبستگی و عشق در میمونها را توصیف کرد.
۱۹۶۱- آلبرت بندورا آزمایش عروس بوبو را انجام داد.
۱۹۶۳- بندورا اولین توصیفهای خود از مفهوم یادگیری مشاهدهای را برای تبیین تحول شخصیت مطرح ساخت.
۱۹۷۴- استلی میلگرام اطاعت از مرجع قدرت را منتشر کرد که در آن آزمایش اطاعت را توصیف کرده بود.
۱۹۸۰- DSM-III منتشر شد.
۱۹۹۰- نوام چامسکی کار خود دربارهی اکتساب زبان را مطرح کرد.
۱۹۹۱- استیون پینکر مقالهای را منتشر کرد که در آن اینکه کودکان چگونه زبان را کسب میکنند توصیف شده بود.
۱۹۹۴- DSM-IV منتشر شد.
سیر تاریخی روانشناسی: قرن بیست و یکم
۲۰۰۰- نقشهی ژنتیک انسان تمام شد.
۲۰۰۲- استیون پینکر لوح سیاه را در مخالفت با لوح سفید منتشر کرد. دانیل کاهنمن جایزهی نوبل اقتصاد را به خاطر کارهایی که در مورد قضاوت در مواجهه با عدم قعطیت انجام داده بود از آن خود کرد.
۲۰۱۰- سیمون لوی مقالهی همجنسگرایی، دگرجنسگرایی و دلایل آنها را منتشر کرد که در آن مطرح کرده بود که جهتگیری جنسی ناشی از تمایزهای قبل از تولد در مغز است.
۲۰۱۳- DSM-5 منتشر شد. اختلال هویت جنسی از فهرست بیماریهای روانی حذف شد و به جای آن ملال جنسیتی وارد فهرست شد.
۲۰۱۴- جان او کافی، می-بریت موزر و ادوارد موزر به خاطر کشف سلولهایی که در سیستم مکانیابی مغز در حافظه نقش دارند جایزه نوبل را دریافت کردند.
۲۰۱۶- آغاز کار وبسایت روان حامی (چشمک).