صحبت درباره ی سوء استفاده ی جنسی در کودکی و پیامدهای پس از آن می تواند برای مردان، بسیار دشوار و یا حتی دردناک باشد. اما وجود چنین گفت و گوهایی کاملا ضروریست. با روان حامی همراه باشید:
تا سن ۱۶ سالگی از هر ۶ پسر در امریکا ۱ نفر رابطه ی جنسی ناخواسته با فردی بزرگسال یا کودکی بزرگتر از خود را تجربه کرده است. میلیون ها نفر از مردانی که در کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند با اثرات ناتوان کننده ی یک اعتماد تخریب شده به زندگی ادامه می دهند.
رسانه ها برای تعمیق گفت و شنود درباره ی قربانیان جنسی مذکر کمکِ اندکی بوده اند. پوشش اخیری که درباره ی آزار جنسی پسران ایجاد شده روی پیشگیری از سوء استفاده، اطمینان از توقف شکارچیان جنسی از شکار صید نابالغ و حرکت رو به جلو تاکید دارد. برای مثال می توان بحران های کلیسا را نام برد که به جنایتکاران پناه داده و نسبت به سال های قبل و در مقایسه با آسیب های جنسی که توسط کشیشها به پسران وارد می شود فضا و تبلیغات رسانه ای بیشتری در اختیار آنها گذاشته شده است.
اگر منصف باشیم با اینکه این پسربچه ها – و مردانی که در آینده خواهند شد- اغلب توسط رسانه ها مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته اند، حداقل، رسوایی های مطرح شده، سوء استفاده ی دوران کودکی را به گفتمان عمومی وارد کرده است. حالا می توانیم درموردش حرف بزنیم و باید هم اینکار را انجام دهیم، اینکه این گفت وگو چقدر می تواند دشوار باشد اهمیتی ندارد.
فکر کردن به این موضوع که برای یک پسر، مورد سوء استفاده ی جنسی قرار گرفتن توسط فردی که به او مطمئن است چه معنایی دارد آزار دهنده است. به هرحال همان طور که احساس ناراحتی می کنیم باید درباره ی حقیقت تجربه ی او یا ادامه ی زندگی در سکوت با عواقب ویرانگرش صحبت کنیم.
متجاوزین، از سن یا قدرتشان برای ارضای نیازهای خود بدون در نظر گرفتن این موارد در قربانی استفاده می کنند. گویی عهدهای ناگسستنی زمانی که نابکاری ها و ناروها در این روابط سر بر می آورد شکسته می شوند. در نتیجه بسیاری از این پسران با بی اعتمادی بزرگ شده و مردم را متقلب، دغل کار، بد نهاد و غیرقابل اعتماد می پندارند. آنان اغلب از روابط عاطفی وحشت داشته و از آن کناره گیری می کنند. این موضوع ممکن است به صورت یکی شدن با فرد مورد علاقه جابجا شود در نتیجه به سختی می دانند که رابطه شان با یکدیگر در چه نقطه ای پایان یافته و با سایرین آغاز می شود.
پسرانی که آزار جنسی دیده اند با توجه به عواطف و تأثرات گیج کننده درباره ی سوء استفاده از یک طرف و اشتیاق به دریافت محبت از سوی دیگر، اغلب تبدیل به مردانی می شوند که نمی توانند بین رابطه ی جنسی، عشق، پرستاری، محبت و سوء استفاده تمایز قائل شوند. آنان ممکن است روابط دوستانه ی بین فردی را به صورت فریبکارانه و کم عمق تجربه کنند. از سوی دیگر ممکن است متوجه خواسته های استثمارگرانه ای که در مورد آنها مطرح می شود نشوند- آن ها آموخته اند که چنین چیزهایی را به عنوان مسائلی عادی و قابل پذیرش ببینند.
با وجود اینکه باور دارند صمیمیت جنسی راهی است که به وسیله ی آن احساس دوست داشتنی بودن می کنند، اما تجربه ی عشق در قالب سوء استفاده باعث شده این مردان معضل خود را با (تعهدات) نامزدی های پی درپی، بی تفاوتی و مواجهات جنسی اجباری حل کنند. اینها بیان آزادنه و لذت بخش عشق شهوانی نیستند. ممکن است روابط جنسی به صورت مکرر صورت گیرد اما شانس اندکی برای صمیمت وجود دارد. این مردان اگرچه قویاً مشتاق عشق هستند اما زمانی که عمل جنسی حاصل می شود حسی از دوست داشته شدن را تجربه نمی کنند. هنگامی که اندیشه ی روابط پایدار، ذهنشان را از تشویش و نگرانی پر کرده با احساس خلأ و بی کسی تنها گذاشته می شوند.
بسیاری بر این باورند که پسرانی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند ناگزیر تبدیل به مردانی استثمارگر خواهند شد. اما با وجود اینکه بخش قابل توجهی از متجاوزین مذکر، خود قربانی جنسی بوده اند، شواهدی که نشان دهد این افراد، عملا آزارگر جنسی می شوند تقریبا کم است. به دلیل وجود چنین افسانه هایی، بسیاری از این مردان از تبدیل شدن به فردی متجاوز در هراسند یا نگرانند که اگر تاریخچه ی زندگی خود را فاش کنند دیگران آنها را جنایتکار بپندارند.
هم چنین اگر پسران آزار دیده ی جنسی در جریان تجاوز، برانگیخته شده باشند دچار مشکل می شوند. نوجوانان به راحتی تحریک شده، کنترل اندکی روی هورمون هایی که در سراسر بدنشان غلیان می کند دارند. اما اگر با جوانب تجربه ی خود تحریک شوند ممکن است احساس کنند در این امر مشارکت داشته یا حتی خود، سوء استفاده را فراخوانده اند. این سردرگمی های پسری است که می داند به واسطه ی تجربه اش طرد شده. او با احساس گناه نسبت به هر نوع لذت جنسی که در جریان آزارش حس کرده ممکن است نسبت به تمام لذت های جنسی دچار تضاد و سردرگمی شود.
هم چنین انتظارات جنسیتی مردانه به پسران می آموزد که آن ها نمی توانند قربانی باشند. بنا شده که پسران، اهل رقابت، پر جنب و جوش، متکی به خود ،مستقل و مسلماً بی نیاز از احساسات عاطفی باشند. مردان واقعی آغاز گر فعالیت جنسی هستند و هر زمان که موضوع سکس به ویژه توسط زنان عرضه می شود، آن را درخواست می کنند. برای بسیاری از مردان این ویژگی ها تعریف کننده ی مردانگی است.
در نتیجه پسران حتی ممکن است استثمار جنسی خود را تشخیص ندهند. شاید اظهار کنند که مورد سوء استفاده قرار نگرفته یا آسیبی ندیده یا خود، مسئول اتفاقی که افتاده هستند. پذیرش قربانی بودن برای آنان به معنای ضعیف بودن یا “مرد نبودن” است.
در نهایت اگر فرد متجاوز، مرد باشد (و حتی زمانی که یک زن است) بسیاری از پسران اعم از دگرجنس گرا یا هم جنس گرا، ترس ها و نگرانی هایی درباره ی جهت گیری جنسی خود ایجاد می کنند. باور عمومی بر این است که آزار جنسی، پسران را هم جنس گرا خواهد کرد. اگرچه شواهد قانع کننده ای مبنی براینکه فعالیت جنسی پیش از موقع، اساسا گرایشات جنسی را تغییر می دهد وجود ندارد.
با این حال احتمالا یک پسر نابالغ، متعجب از اینکه چرا از سوی یک مرد برای رابطه ی جنسی انتخاب شده نسبت به خود دچار تردید می شود. یک پسر نابالغ ممکن است برای هم جنس گرا پنداشتن خود احساس فشار کرده یا به خاطر هم جنس گرایی اش از خود متنفر شود زیرا بر این باور است که دلیل این گرایش، سوء استفاده ای است که قربانی آن شده است. چه این پسران هم جنس گرا بوده چه دگر جنس گرا باشند این ناملایمت های اولیه در خصوص امیال جنسی می تواند در تمام عمر فرد الگوهایی از استثمار و رفتارهای خود- مخرب ایجاد کند.
این اثرات ثانویه، دهشتناک است. این موضوع نه تنها برای قربانیان دردناک است بلکه برای جامعه نیز گران تمام می شود. پسرانی که بدون پذیرش و کنار آمدن با آزار دوره ی کودکی بزرگ می شوند اغلب تبدیل به مردانی می شوند که با اعتیاد، اضطراب، افسردگی و افکار خودکشی دست و پنجه نرم می کنند و هم چنین در برقراری یا حفظ روابط، احساس ناتوانی می کنند. |
خبر خوب: بهبود، امکان پذیر است.
گام نخست، آگاهی از سوء استفاده ی رخ داده و بیان ناگفته هاست. به قالب کلام آوردن این تجربه برای بسیاری از مردان رهایی بخش است چه آن را به شخصی محبوب یا به یک متخصص یا فردی مطمئن بگویند یا به سادگی در روزنامه ای بنویسند. در این میان گزینه های زیادی وجود دارد. متخصصین زبده می توانند کمک کنند، همان طور که می توانند کناره گیری شفا بخش داشته باشند، برخی برنامه های ۱۲ قدمی و گروه های مردانه روی قربانی شدن و مردانگی تمرکز می کنند. اینترنت نیز چندین گزینه را پیشنهاد می کند: از قیبل وب سایت هایی برای مردان قربانی جنسی مثل سایت www.malesurvivor.org که مردان می توانند در آن یکدیگر را یافته و در صورت لزوم به صورت ناشناس در مورد معضل مشترکشان گفت وگو کنند یا سایت ۱in6.org که اطلاعات بیشتری در آن موجود است.
درباره آن صحبت کنید.
مقاله مرتبط:



نویسنده: دکتر ریچارد. بی. گاردنر
مترجم: سمیرا پیازچیان