علاقه اجتماعی دلیل برتری تیپ «مفید به حال جامعه» در سبکهای زندگی آدلر
آدلر معتقد بود که کنار آمدن با دیگران، اولین تکلیفی است که در زندگی با آن روبهرو میشویم. میزان سازگاری اجتماعی بعدی ما که بخشی از سبک زندگی ماست، بر رویکرد ما به تمام مشکلات زندگی تاثیر میگذارد. او مفهوم «علاقه اجتماعی» را مطرح کرد و آن را به صورت استعداد فطری همکاری کردن فرد با دیگران برای رسیدن به هدفهای شخصی و اجتماعی تعریف کرد. اصطلاح آدلر برای این مفهوم به زبان اصلی آلمانی Gemeinschaftsgefuhl است که بهترین ترجمه آن «احساس اجتماعی» است. با این حال، علاقه اجتماعی، اصطلاح پذیرفته شده در زبان انگلیسی شده است. با روان حامی همراه باشید.
گرچه ما بیشتر تحت تاثیر نیروهای اجتماعی قرار داریم تا نیروهای زیستی، اما از نظر آدلر، استعداد علاقه اجتماعی، فطری است. پس بنابراین، رویکرد آدلر، عنصر زیستی دارد. اما اینکه استعداد فطری ما برای علاقه اجتماعی تا چه اندازهای تحقق یابد، به تجربیات اجتماعی اولیه ما بستگی دارد.
هیچ کس نمیتواند به طور کامل از دیگران یا تعهدات نسبت به آنها، دوری کند. از دوران قدیم، افراد در خانووادهها، قبایل و اقوام گرد هم آمدند. جوامع برای محافظت و بقای انسانها ضروری هستند. بنابراین، همیشه ضرورت داشته است که افراد همکاری کنند و علاقه اجتماعی خود را ابراز نمایند. انسان برای تحقق بخشیدن به هدفهای شخصی و اجتماعی باید با جامعه همکاری کند و در آن مشارکت داشته باشد. آدلر اظهار داشت که افراد برای اینکه سالم باشند و خوب عمل کنند، نیاز اساسی به تعلق داشتن دارند.
نوزاد در وضعیتی است که به همکاری نیاز دارد، ابتدا از جانب مادر یا مراقبت کننده اصلی و بعدا از جانب سایر اعضای خانواده و افرادی که در مهد کودک و مدرسه کار میکنند. آدلر به اهمیت مادر به عنوان اولین کسی که کودک با او رابطه برقرار میکند، اشاره کرد. مادر از طریق رفتارش با کودک، میتواند علاقه اجتماعی را پرورش دهد یا از رشد آن جلوگیری کند.
آدلر معتقد بود که مادر در پرورش دادن علاقه اجتماعی و جنبههای دیگر شخصیت کودک، تقش مهمی دارد. او نوشت:
این ارتباط [بین مادر و کودک] به قدری عمیق و گسترده است که هرگز نمیتوانیم در سالهای بعدی به هر گونه ویژگی با عنوان تاثیر وراثت اشاره کنیم. هر گرایشی که به ارث رسیده باشد، توسط مادر سازگار شده، تربیت شده، و تغییر یافته است. مهارت یا فقدان مهارت او بر تمام استعدادهای کودک تاثیر خواهد داشت.
مادر باید همکاری، معاشرت و جرأت را به کودک بیاموزد. فقط در صورتی که کودکان با دیگران احساس خویشاوندی کنند میتوانند با ضروریات زندگی، جسورانه کنار بیایند. کودکان (و بعد بزرگسالان) که با بدگمانی و خصومت به دیگران مینگرند، با زندگی نیز به همین صورت برخورد خواهند کرد. کسانی که احساس علاقه اجتماعی ندارند، امکان دارد روانرنجور و حتا تبهکار شوند. آدلر خاطرنشان کرد که مصیبتها، از جنگ گرفته تا تنفر نژادی و مستی علنی، از فقدان علاقه اجتماعی ناشی میشوند.
اشاره به این نکته جالب که آدلر در آغاز اظهار داشت که افراد با شهوت قدرت و نیاز به سلطهجویی برانگیخته میشوند. او این عفیده را زمانی ابراز کرد که سعی داشت نقطه نظر خود را در محفل فروید به کرسی بنشاند. اما بعد از اینکه رابطه خود را با فروید قطع کرد و به خاطر نظریه خودش به شهرت رسید، اعلام کرد که افراد بیشتر از نیاز به قدرت و سلطهجویی، توسط علاقه اجتماعی برانگیخته میشوند.
هنگامی که آدلر عضوی از گروه فروید بود، او را عبوس و جاهطلب میدانستند که بر سر اولویت عقایدش دعوا میکرد. اما در سالهای بعدی، عاقل شد و نظام او نیز از تاکید بر قدرت و تسلط به عنوان نیروهای برانگیزنده، به تاکید بر نیروی دلپذیر علاقه اجتماعی، تغییر یافت. (در این جا نمونه دیگری را میبینیم که نشان میدهد چگونه نظریه آدلر تجربیات زندگی خودش را منعکس کرد).
مطالب قبلی:
مطلب بعدی: تیپهای شخصیت بر اساس ترتیب تولد
منبع: کتاب روانشناسی شخصیت شولتز .
فرستنده: محمد امین موفق – HotsonHor M.A.M


