با احترام به زلزله زدگان کرمانشاه…
«رنج مزمن ناشی از زلزله»
وقتی پسلرزههای یک زلزله فقط پسلرزههای یک زلزله نیست.
زلزله و سونامی ژاپن یادآور رنج مزمن غیرقابل تغییری است که تا مدتها بعد از تکمیل بازسازی زیرساختها و مناطق مسکونی هم ادامه دارد. بازماندهها مستعد آسیب شناختیهای رفتاری و هیجانی هستند. روان پزشکان میزان بالای «واکنشهای عصبی» و «افسردگیهای واکنشی» را به عنوان پاسخ رایج در واکنش به بلایای طبیعی، گزارش کردهاند. بر اساس ارزیابی که بعد از زلزله از بازماندگان به عمل آمد، تخمین زده شده که ۳۲ تا ۶۰ درصد بزرگسالان و ۲۶ تا ۹۵ کودکان دچار اختلال استرس پس از سانحه شدهاند.
و به این ترتیب بنظر میآید که پس لرزههای یک زلزله فقط پسلرزههای یک زلزله نباشد.
زلزله و خرابیهای مداوم و مکرر ناشی از آن باعث میشود که نگرانیها از بابت سلامت روانی بازماندگان ادامه پیدا کند.در حالی که استرس روان شناختی عمومی ممکن است تا ۱۲ ماه بعد از زلزله ادامه داشته باشد، استرس پس از سانحه معمولا بیش از ۱۸ ماه ادامه پیدا میکند.
و احتمال زیادی وجود دارد که تعداد قابل توجهی ازبازماندگان دچار بعضی نشانگان دائمی روان شناختی بشوند، و این به تناسب میزان رنج و فقدانی است که متحمل شدهاند.
یافتههای مطالعاتی که به دنبال زلزله چین در سال ۱۹۸۸ انجام شد، حاکی از آن است که در مناطق با شدیدترین میزان آسیب، عوارض روان پزشکی دو برابر بود. و اینکه همین میزان در ارزیابی ۶ ماه بعد از فاجعه هم به دست آمد، که نشان میداد عوارض روان شناختی مزمنی بعد از وقوع فاجعه به وجود میآید. اکثر این عوارض به صورت نشانگان بدنی مانند تنش عضلانی، بیحالی، مشکلات خواب، حملههای وحشت زدگی و اضطرابی و دردهای بدنی ظاهر شده بودند.
اکثر قربانیان زمین لرزه در کوب ژاپن که ۱۵ سال پیش اتفاق افتاد، دچار بی حسی هیجانی شدند. در طی هفته اول پس از زلزله، ترس و اضطراب از پس لرزهها و غم و اندوه بخاطر از دست دادن عزیزان -که انتظارش میرفت- وجود داشت. سالها بعد، بسیاری از قربانیان علائم افسرگی و دردهای مزمن ادامه دار را گزارش کردند.
به طور کلی اینطور فرض میشود که ژاپن با بیماریهای روانی بر اساس این ضربالمثل قدیمی برخورد می کند : «بر هر چیزی که بو دارد، درپوش بگذار». در نتیجه رنج روانی را نادیده گرفتند و از درمان این رنجها خودداری کردند.
«سالگرد زلزله»
نکته قابل توجه دیگر در مورد زلزله این است که در سالگرد زلزله، به احتمال زیاد نشانگان ترس دوباره در مردان و زنان و کودکان دیده خواهد و هم چنین نشانگان جسمانی، هیجانی و رفتاری که قبلا ناپدید شده بود، دوباره باز میگردند. سر دردها و دل دردهای مزمنی که ماهها بود که فروکش کرده بودند، برمیگردند. خوابهای بیقرار و کابوسهای شبانه با موضوعات خوانوادههای از دست رفتهشان دوباره شروع میشود. خردسالانی که تختشان خشک بود، دوباره شب اداری خواهند داشت. خشم شدیدی که مدتها افول کرده بود، دوباره در نزاعهای خانوادگی و دعواهای خیابانی به چشم میخورد.این پدیده که در سالگرد حادثه اصلی (حتی تا ۵ تا ۱۰ سال بعد) اتفاق میافتد، «واکنش سالگرد» نام دارد که اولین بار توسط فروید در سال ۱۸۹۵ در مطالعه یک کیس مشاهده شد.
منبع: Haiti Earthquake Anniversary Reactions & Chronic Pain Of The Earthquake


