در قصه معلم و شاگرد یکی از طرفین رابطه نقش معلم را بازی میکند و طرف مقابل نقش شاگرد را. در واقع یکی دوست دارد آموزش بدهد و یکی دوست دارد آموزش ببیند. البته نباید تصور کرد که در این داستان یک نفر همیشه معلم است زیرا در بعضی از موارد جای معلم و شاگرد عوض میشود. اما چون یکی از طرفین رابطه معمولاً سن بیشتری دارد و یا از نظر حرفهای پختهتر و با تجربهتر است نقش معلم را او به عهده میگیرد. با روان حامی همراه باشید.
گاهی این رابطهها از نقشهای واقعی در دانشگاه یا محیط کار ناشی میشود. توسعه و پیشبرد اینگونه روابط بیاندازه مشکل است، نه تنها به دلیل قدرت ذاتی و تمایز بین معلم و شاگرد، بلکه به این خاطر که هم در دانشگاه و هم در محیط کار اینگونه روابط را ناپسند میدانند. اغلب معلم را به چشم موجودی نگاه میکنند که از قدرت خود سوءاستفاده میکند در حالی که شاگرد را به چشم کسی نگاه میکنند که از رابطه شخصی برای پیشبرد کار خود بهره میبرد.
تشخیص قصه معلم و شاگرد
معلم
۱. من در روابط صمیمانه، خود را در نقش یک معلم میبینم.
۲. دوست دارم در روابط نزدیک خود را معلمی ببینم که چیزهای زیادی در مورد زندگی به طرف مقابل میآموزد.
۳. گاهی حس میکنم کسانی که با من رابطه دارند شاگردان من هستند.
۴. دوست دارم کسانی که با من رابطه دارند چیزهای زیادی از من یاد بگیرند.
شاگرد
۱. در روابط نزدیک، خود را نقش شاگرد میبینم.
۲. در روابط نزدیک دوست دارم از کسی که با من در رابطه است چیزهای زیادی یاد بگیرم.
۳. گاهی حس میکنم انگار کسی که با من رابطه دارد مانند یک معلم است.
۴. دوست دارم کسانی که با من رابطه دارند بتوانند چیزهای بسیاری به من یاد بدهند.
نقاط قوت و نقاط ضعف
بزرگترین مزیت بالقوه رابطه معلم و شاگرد این است که سبب تحقق یافتن اهداف زوج میشود: یکی از معلم بودن خود لذت میبرد و دیگری میبیند که فراگیری کار لذت بخشی است.
اما اینگونه روابط نقاط ضعفی نیز در خود نهفته دارند. اگر زوجها در یک گروه کار کنند نوعا سبب بروز مشکلاتی برای همکاران و در نهایت برای خود میشوند. اگر چنین گروهی نباشند، ممکن است عدم توازن نهفته قدرت میان آنها برای کسانی ناراحت کننده شود. به علاوه کسی که در این رابطه شاگرد است ممکن است در نهایت حس کند که دیگر توانایی ادامه نقش شاگرد را ندارد، و همین جاست که ممکن است قصه معلم – شاگرد دست کم برای فردی که شاگرد است از نفس بیفتد، هر چند امکان دارد از نظر جفت دیگر چنین نباشد.


