ما همیشه در طول روز زمان زیادی را صرف فکر کردن به آرزوهایمان میکنیم، برای خود آرزو های جدیدی میسازیم و در هر لحظه ممکن است آرزوهایمان تغییر کند. اما لازم است بدانیم هر آرزویی نباید بکنیم و دنبال هر آرزویی نرویم . و اصلا شاید این آرزوهایی که الان داریم کاملا اشتباهاند و باعث سقوط و رنج زندگی ما میشوند. در این مقاله به همه این موضوعات میپردازیم که چه آرزوهایی مطلوب است و چه آرزوهایی باعث رنج ما خواهند شد و مهمتر از همه چگونه به آرزوهای خود برسیم؟ با روان حامی همراه باشید.
تمرکز کردن روی آنچه میخواهیم میتواند باعث سازگاری ما شود ، اما همان میتواند باعث شود به آنچه میخواهیم نرسیم.
من اخیرا به مدرسه ابتدایی رفتم که نوشته هایی از دانش آموزان به دیوار آویخته شده بود که توجه مرا به خود جلب کرد. من به دلیل رنگ های شاد و روشن و دستخط های خلاقانه بچه ها جذب آن ها شدم و تصمیم گرفتم به آن ها نگاه دقیق تری بیندازم. چیزی که دیدم مجموعه پاسخ های دانش آموزان به این سوال بود: وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟ من هنگامی که پاسخ برخی بچه ها به این سوالات را میخواندم لبخند میزدم ، همچنین بعضی از جواب ها را هم پیش بینی میکردم مانند دکتر و فضانورد و با خواندن بعضی از آن ها نیز شگفت زده میشدم مانند مهندس هواپیما و مخترع خمیردندان . همینطور که از دیدن چیزهای بامزه ای که بچه ها با آن ها بزرگ شده بودند لذت میبردم، در عین حال از این که نمیتوانستم به آن ها کمک کنم ناراحت بودم و بخاطر برخی چیزها احساس نگرانی میکردم . البته فکر کردن بچه ها درباره چیزی که میخواهند در آینده بشوند باعث میشود جرقه خلاقیت و تصور در آن ها زده شود. که این باعث میشود آن ها به آینده و بررسی کردن آنچه برای آن ها ممکن است اتفاق بیفتد فکر کنند. اما من به عنوان یک روان درمانگر کسی که زمان زیادی را صرف کار با کسانی میکند که قصد رهایی از شیفتگی، استرس ، نامیدی را دارند، نمیتوانستم به آن ها کمک کنم اما از طرف دیگر این بنظرم خوب است که آهنگ زندگی را متناسب با آرزو ها خود هماهنگ کنیم.
اگر ما مسیر روشنی برای زندگی خود نداشته باشیم زندگی ما بدون هدف پایان میابد. اما در نقطه ای مشخص فعالیت ما برای خواسته ها ما نیز میتواند آسیب زا باشد. تحقیقات در زمینه روانشناسی مثبت اثبات کرده اند که بیشتر ما چیزهایی میخواهیم که بیشتر ما را غمگین و ناراضی میکند. اگر شما وقت و انرژی ات را صرف خواستن خانه ای بزرگتر ، شغل بهتر یا همسری مهربانتر بکنی هم اکنون هم رنج به دست نیاوردن آن ها را داری. فکر کردن راجع به آن چیزی که میخواهیم فکر ما را به این سمت میبرد که به چیزهایی فکر کنیم که آن ها را نداریم. همچنین وقتی که روی آرزوها و آینده ای که قصد داریم به آن برسیم تمرکز میکنیم این اهداف ما را از لحظه حال بیرون میبرد و توانایی اینکه از آنچه داریم داریم راضی باشیم را از ما میگیرد.
درحالی که خواسته ها برای زندگی ما طبیعی و ضروری است درعین حال باید از این دام آگاه باشیم.
مسئله دیگری که وقتی ما روی چیزهایی که میخواهیم تمرکز میکنیم اتفاق می افتد این است که ما توجه به دیگر مفاهیم وابسته به اهداف خود را فراموش میکنیم.
اصطلاح (مراقب چیزهایی که آرزو میکنی باش تو فقط باید آن آرزو را به دست بیاوری) به خوبی اینجا کاربرد دارد.
یک دلیل مشخصی وجود دارد که کسانی که در مسابقات شانس برنده میشوند بعد از مدتی دچار افسردگی، شکست و تمایل به خودکشی میشوند. ما ممکن است به خوبی بدانیم که چه چیز میخواهیم ، اگر آگاه نباشیم که چگونه زندگی ما تغییر خواهد کرد بعد از زمانی که به آن هدف رسیدیم احساسی خوشحالی ما رفته رفته کم خواهد شد.
من یکبار با مراجعی کار میکردم که او بیشتر زندگی حرفه ای اش را صرف تمرکز روی بازنشستگی کرده بود. این امر روی تمام انتخاب هایش تاثیر گذاشته بود. وقتی ما شروع به کار با همدیگر کردیم هشت ماه از بازنشستگی او میگذشت و او کاملا روزهای بدی را تجربه میکرد. او توضیح میداد همه سال هایی که منتظر بازنشستگی بوده اصلا به این موضوع فکر نمیکرده که زندگی او چگونه خواهد گذشت . او در حالی که اشک میریخت میگفت من هرگز به این نکته توجه نمیکردم که پدر و مادر من خواهند مرد، من دیگر توان مسافرت کردن نخواهم داشت و هیچ عادتی ندارم که ذهن شلوغ من را آرام کند. از مثال هایی مانند مراجع من میتوان این نتیجه را گرفت که اگر ما مراقب نباشیم، به دست آوردن چیزی که میخواهیم میتواند ما را به دردسر بیندازد.
مهمتر از همه اینکه بزرگترین دلیل برای درگیر شدن ذهن ما به چیزی که آرزو داریم این است که ما به چیزی که میخواهم، باور پیدا میکنیم و با به دست آوردن آن خوشحال تر خواهیم شد. محققان علوم اجتماعی اثبات کرده اند که فکر کردن به این روش خود مقدمه است زیرا ما چیزی را به دست می آوریم که آن را آرزو میکنیم.
ما باور داریم که ما چیزی را به دست می آوریم که آن را میخواهیم و این جمله پاسخ تمام مشکلات است که همین امر منجر به رضایت و خشنودی ما در طول زندگی میشود.
اما شادی تنها به این وسیله اتفاق نمی افتد و نیاز به یکسری موارد دیگر دارد ، ما باید یاد بگیریم که شادی را چگونه خلق کنیم زیرا شادی با هیچ مقداری از پول و پاداش به دست نمی آید.
با وجود اینکه خطر با خواسته های ما همراه است اما راهی وجود دارد تا با به کارگیری آن از این خطا ها و ایجاد تاثیرات بد جلوگیری کنیم.
اول و مهمتر از همه اینکه این موضوع را برای خود مشخص کنیم که به دست آوردن آنچه می خواهیم راه حل تمام مشکلات ما نیست.
ما نمیخواهیم به یکباره به شرایط مطلوب خیالی دست پیدا کنیم زیرا که روند زندگی اینگونه نیست. خواسته نهایی ما با دانستن این آگاهی شروع میشود که شادی چیزی است که ما در اکثر لحظات زندگی خود می خواهیم بنابراین برای رسیدن به آن لازم است که بدانیم چگونه میتوانیم شادی را به دست بیاوریم ، بدون اینکه صاحب کشتی رویایی باشیم یا کل اروپا را گشته باشیم یا با عشق حقیقی خود ازدواج کرده باشیم.
زندگی همیشه در همین لحظه اتفاق می افتد پس لازم است این را بدانیم در همین لحظه ای که ما آرزو میکنیم و رویا میسازیم زندگی واقعی ما اتفاق می افتد.
برای من هیچ چیزی وحشتناک تر از این نیست که بفهمم زندگی من به پایان رسیده است درحالیکه چیزی از زندگی ام نفهمیدم و همواره در این فکر بودم که چه چیزی میخواهم به جای اینکه قدردان چیزهایی باشم که دارم.
هرگز اجازه نده این اتفاق برای تو بیفتد. برای زندگیت هدف هایی را مشخص کن و به هر وسیله ای آن ها را دنبال کن. اما این را بدان هرچیزی را که آرزو میکنی آن را همین لحظه و همینجا به دست می آوری.
نویسنده:
Denise Founier
مترجم: سبا دمنه


