معرفی اختلال پیکا:
اختلالات خوردن در DSM-IV که در DSM 5 اختلالات خورد و خوراک نامگذاری شده، دستهای از اختلالات پیچیده است که ریشه در مسائل روانی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
* در زبان انگلیسی، فعل to eat به معنای خوردن و فعل to feed به معنای خوردن، خوراندن و غذا دادن به دیگران مخصوصاً کودکان و حیوانات است. از آنجا که کودکان و نوزادان فعالانه به جستجوی غذا نمیپردازند و باید غذا را به آنها خوراند، در DSM 5 اسم این طبقه از اختلالات را اختلالات خورد و خوراک (درواقع اختلالات خوردن و خوراندن) گذاشتهاند تا اختلالهای خوردن مربوط به کودکان و نوزادان را نیز در برگیرد.
در DSM 5، چند اختلال در گروه اختلالات خورد و خوراک قرار گرفتهاند که عبارتاند از:
- اختلال پیکا
- اختلال نشخوار
- اختلال اجتناب/ محدودیت غذا
- آنورکسیا نروُزا (بیاشتهایی عصبی)
- بولیمیا نروُزا (پرخوری عصبی)
- اختلال بینج- ایتینگ (پرخوری)
- سایر اختلالات خوردن ناشناخته
از این پس، طی چند مقاله به توضیح این اختلالات، میزان شیوع، سببشناسی و نحوهی درمان آنها خواهیم پرداخت. با روانحامی همراه باشید.
اختلال پیکا:
اختلال پیکا یا هرزه خواری اختلالی است که فرد مبتلا، مواد غیر غذایی را میخورد. بهطورکلی موادی که معمولاً در این اختلال خورده میشوند را میتوان به سه دسته تقسیمبندی نمود:
- مواد مربوط به زمین: مثل خاک و گل
- مواد نشاستهای: مثل ذرت خام و برنج نپخته
- مواد یخی: جویدن و خوردن ذرات یخ
سایر مواد غیر غذایی مثل زغال، گچ، خاکستر، کاغذ، پودر بچه، تراشههای رنگ و پوست تخممرغ هم جزو موادی که در این اختلال خورده میشوند هستند اما کمتر گزارش میشوند.
درواقع فرد مبتلا به این اختلال هر چیزی که بتوان آن را در دهان گذاشت، میخورد. این رفتار باید حداقل ۱ ماه طول بکشد. حداقل سن برای این اختلال ۲ سال است تا از رفتارهای عادی کودکان کوچکتر از ۲ سال که همه اشیاء را در دهان میگذارند تفکیک شود. نرخ شیوع این اختلال نامعلوم است.
معیارهای DSM 5 برای اختلال پیکا عبارتاند از:
- حداقل یک ماه است که فرد بهطور دائم مواد غیر غذایی و بدون ارزش غذایی میخورد.
- خوردن مواد غیر غذایی و غیرقابل هضم با مرحلهی رشدی فرد مطابقت ندارد.
- این رفتار خوردن بخشی از آدابورسوم فرهنگی یا اجتماعی نیست.
- اگر این رفتار در بطن یک اختلال روانی دیگر یا یک وضعیت پزشکی روی دهد، باید بهاندازهی کافی شدید و خطرناک باشد تا توصیه شود پزشکان و روانشناسان توجه خاصی به آن داشته باشند.
اگرچه اختلال پیکا قرنهاست که مطرحشده اما علل این رفتار بهطور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ فرضیههای مختلفی مانند باورهای فرهنگی، گرسنگی، مشکلات گوارشی، نقصهای مربوط به مواد مغذی (بهویژه آهن، روی و کلسیم) و استرس بهعنوان علل این بیماری مطرحشدهاند که هرکدام مزیتها و محدودیتهای خود را دارند اما هیچیک بهطور قطعی مورد تأیید قرار نگرفته است.
شایان ذکر است که اختلال پیکا با پیامدهای بالقوه مضر و مفیدی در ارتباط است؛ مشکلاتی که این اختلال برای سلامتی به وجود میآورند عبارتاند از: کمبود مواد مغذی بهویژه کمخونی ناشی از فقر آهن، قرار گرفتن در برابر املاح و فلزات سنگین و مشکلات گوارشی. از طرفی، برخی از مواد که در اختلال پیکا خورده میشوند، میتوانند برای سلامتی مفید باشند. مانند خاک رس که باعث برطرف شدن مشکلات گوارشی میشود.
منابع:
کتاب آسیبشناسی روانی بر اساس DSM 5 تألیف گنجی
Roy, A., Fuentes-Afflick, E., Fernald, L. C. H., Young, S. L. (2018). Pica is prevalent and strongly associated with iron deficiency among Hispanic pregnant women living in the United States. Appetite, ۱۲۰,۱۶۳-۱۷۰.
Funayama, M., Muramatsu, T., Koreki, A., Kato, M., Mimura, M., Nakagawa, Y. (2017). Semantic memory deficits are associated with pica in individuals with
acquired brain injury. Behavioural Brain Research, ۳۲۹, ۱۷۲–۱۷۹.