سندرم نشخوار (Rumination Disorder)، عبارت است از آوردن غذا از معده به دهان و جویدن دوبارهی آن.
بالا آوردن غذا از معده به دهان، با تهوع، استفراغ یا سایر عوارض پزشکی همراه نیست. در این اختلال، فرد مبتلا غذای قورت داده شده یا نیمه هضم شده را از معده به دهان میآورد و معمولاً آن را دوباره میجود و قورت میدهد. گاهی نیز آن را به بیرون تف میکند. با روان حامی همراه باشید.
اختلال نشخوار شیوع زیادی ندارد. طبق گزارش DSM 5، نرخ شیوع اختلال نشخوار نامعلوم است. در حقیقت، این اختلال معمولاً توسط فرد مبتلا پنهان میشود و ممکن است والدین از وجود این اختلال بیخبر باشند. در گذشته تصور بر این بود که این اختلال بیشتر در بیماران مبتلا به ناتوانی ذهنی وجود دارد اما اخیراً گفته میشود که نشخوار میتواند در هر فردی با هر سابقهای و در هر سنی روی دهد اما نوجوانان و زنها در معرض بیشترین خطر برای ابتلا به نشخوار قرار دارند.
ملاکهای ارائه شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM 5) برای سندرم نشخوار عبارتاند از:
- حداقل یک ماه است که فرد بهطور مکرر غذا را از معده به دهان میآورد و آن را دوباره میجود، دوباره قورت میدهد یا به بیرون تف میکند.
- نشخوار مکرر را نمیتوان به یک عارضهی معدهای- رودهای یا یک عارضهی پزشکی دیگر نسبت داد.
- این رفتار صرفاً به هنگام ابتلای فرد به سایر اختلالهای خوردن روی نمیدهد.
- اگر نشانهها در بطن یک اختلال روانی دیگر یا یک اختلال عصبی- رشدی دیگر روی دهند، باید بهاندازهی کافی شدید باشند تا توصیه شود پزشکان و روانشناسان توجه خاصی به آن داشته باشند.
اختلال پیکا و نشخوار جزو معدود اختلالات مندرج در DSM 5 هستند که به هیچ معیاری برای معناداری بالینی نیاز ندارند یعنی هیچ الزامی وجود ندارد که این دو اختلال حتماً به آسیب، ناراحتی و عذاب شخصی و نقص در عملکرد منجر شوند تا آنها را اختلال به حساب آورد.
در سببشناسی سندرم نشخوار، علاوه بر عوامل زیستی میتوان به رویدادهای آسیبزای روانی اجتماعی مثل افسردگی، OCD، تأخیر رشدی، اختلال بیشفعالی/ نقص توجه یا سایر اختلالات روانپزشکی بهعنوان عوامل مؤثر در بروز این اختلال اشاره کرد.
از آنجا که پزشکان و روانشناسان اطلاعات چندانی دربارهی سندرم نشخوار ندارند، تشخیص این اختلال دشوار است. ممکن است چندین تست تشخیصی اجرا شود و درمانهای مختلفی تجویز گردد که معمولاً همگی بیتأثیرند و منجر به تشخیص دیرهنگام یا نادرست در اکثر بیماران میشوند. همهی این عوامل باعث میشوند خانوادههای افراد مبتلا تنش و اضطراب زیادی متحمل شوند، بیماران اثرات منفی درمانهای مختلف را تجربه کنند و هزینههای درمان افزایش یابد.
یکی از اقدامات حیاتی برای تشخیص صحیح و به هنگام سندرم نشخوار، مشاهدهی مستقیم فرد بهویژه کودکان در حین خوردن است که از اجرای تستهای تشخیصی و درمانهای غیرضروری جلوگیری میکند.
بنابراین، درمان سندرم نشخوار به دلیل ماهیت چندعاملی این اختلال پیچیده است و معمولاً مداخلات پزشکی و رفتاری را شامل میشود که اکثراً تأثیر کمی دارند. این اختلال اگرچه ممکن است به مشکلات دندان، سوءتغذیه، از دست دادن وزن و حتی مرگ منجر شود، در بسیاری از موارد خودبهخود از بین میرود.
منابع:
کتاب آسیبشناسی اختلالات روانی بر اساس DSM 5 تألیف گنجی
Casado, A. G., Lopez Linan, M., Barba Orozco, E., Accarino Garaventa, A., Alvarez Beltran, M., Azpiroz Vidaur, F., Segarra Canton, O. (2017). Rumination syndrome: Diagnostic and therapeutic difficulties of a not so uncommon disorder. Analesdepediatria, ۸۸(۲), ۱۰۰-۱۰۵.
Dalton, W. T., Czyzewski, D. (2009). Behavioral Treatment of Habitual Rumination: Case Reports. Digestive Diseases and Sciences, ۵۴, ۱۸۰۴-۱۸۰۷.


