نظریه رشد اخلاقی کلبرگ:
لارنس کلبرگ نظریهی پیاژه دربارهی استدلال اخلاقی را به نوجوانی و بزرگسالی بسط داد. او به پسرهای ۱۰، ۱۳، و ۱۶ ساله چند مشکل یا داستان تعریف کرد. در هر داستان از کودک خواسته میشد که دو کار انجام دهد:
- از قانون، قاعده، یا دستورات بالا دست اطاعت کند.
- کاری بکند که با قوانین و دستورات مغایرت دارد.
یكی از داستانهای اخلاقی كلبرگ در بارهی مردی است به نام هانس كه زنش در حال مردن است. هانس به اندازهی كافی پول ندارد تا دارویی را كه جان زنش را نجات میدهد تهیه كند. این دارو را به تازگی یک داروساز توانسته است با هزینهی بالایی تولید کند و به هانس تخفیف نمیدهد و نمیپذیرد كه پول را بعداً دریافت كند. هانس نتوانست پول به اندازه کافی قرض کند. از این رو شبانه، دارو را از داروخانه میدزدد.
سئوال این است:
آیا هانس لازم بود این كار را بكند و چرا ؟
سطح قضاوت اخلاقی بستگی دارد به نوع استدلالی كه شخص بكار میبرد، نه محتوای قضاوت. در صورتیكه شخص بگوید كه هانز كار درستی كرده یا اشتباه كرده در هر دو حالت میتواند در قضاوت اخلاقی نمره بالایی بیاورد زیرا نمره وی به دلایلی كه در مورد قضاوتش ارائه میدهد بستگی دارد.
كلبرگ پس از تحلیل پاسخ به این معماها سه سطح قضاوت اخلاقی را معین كرد كه هر یك به دو مرحلهی فرعی تقسیم می شوند. مراحل نظریه رشد اخلاقی کلبرگ:
- سطح ۱- اخلاق پیشقراردادی یا پیش عرفی در نظریه رشد اخلاقی کلبرگ (از ۴ تا ۱۰ سالگی)
در این سطح قضاوت اخلاقی كودكان مبتنی بر اجتناب از مجازات یا كسب پاداش است. از دید كودكان معیارهای اخلاقی از سوی دیگران تعیین میشوند و افراد باید برای گریز از مجازات یا كسب پاداش از آنها پیروی كنند.
اخلاق پیشقراردادی یا پیش عرفی شامل دو مرحلهی است:
- مرحلهی ۱- اجتناب مجازات
در این مرحلهی كودك برای گریز از مجازات از معیارهای اخلاقی دیگران تبعیت می كند و به انگیزه عمل فرد توجه چندانی ندارد بلكه بیشتر به پیآمد آن فكر می كندبه عبارتی دیگر کودک تنها به مجازات میاندیشد. او از قوانین پیروی میکندتا تنبه نشود.
- مرحلهی ۲- كسب پاداش
در این مرحلهی اطاعت از مقررات برای رسیدن به پاداش و نوعی سودجوئی متقابل ، معیار قضاوت اخلاقی است . كودكان عملی را اخلاقی می دانند كه برای آنان فایده داشته باشد . بطور كلی می توان گفت كه در سطح اخلاقی پیش عرف ( پیش قرار دادی ) كودكان در مورد درست و نادرست بر حسب عواقب عمل قضاوت می كنند. کودک، تنها به پاداش فکر میکند. او به حرف دیگران گوش میدهد و از قوانین پیروی میکند تا، در مقابل آن، به پاداش دست یابد.
در مرحلهی اول تعریف كودك از درست و نادرست بر این اساس است كه شخص باید از قواعد پیروی كند تا تنبیه نشود.
در مرحلهی دوم رابطهی متقابلی ایجاد میشود هر كس باید برای بر آوردن نیازهایش كاری كند و بگذارد دیگری هم همین كار را بكند. انجام دادن آنچه عادلانه است مبادلهای برابر ایجاد میكند .
این گفته كه ( تو پشت مرا بخاران و من پشت تو را میخارانم ) مصداق این مرحله است.
- سطح ۲ – اخلاق قردادی یا عرفی در نظریه رشد اخلاقی کلبرگ(از ۱۰ تا ۱۳ سالگی)
در این سطح از نظریه رشد اخلاقی کلبرگ، افراد علاقمند ند كه با اعمال خود دیگران را خشنود كنند ، یعنی تحسین آنها را بر انگیزند، به خصوص تحسین افرادی كه از نظر آنها مهم هستند . در همین سطح آنها گرایش به اطاعت كامل از قوانین دارند . در این سطح ، اطاعت از قوانین لزوماً برای اجتناب از مجازات یا كسب پاداش نیست، بلكه بیشتر دلیل آن حفظ نظم جامعه است
اخلاق قردادی یا عرفی نیز شامل دو مرحلهی زیر است
- مرحلهی ۳ – تحسین و تأیید از جانب دیگران (یا دختر خوب/پسر خوب):
در این مرحله عملی كه تأیید دیگران را به دنبال داشته باشد از نظر اخلاقی قابل دفاع است. افراد به نیت اهمیت میدهند و نه به پیآمد آن. کودک، از اینکه به او «بچه خوب» («پسر خوب» یا «دختر خوب») بگویند خوشش میآید. او برای تعریف شدن از جانب همه، از قوانین پیروی میکند.
- مرحلهی ۴-حفظ نظم اجتماعی، اطاعت از قانون و انجام وظیفه (یا قانون برای قانون)
در این مرحله، هر عملی كه مطابق با مقررات بوده و مورد تصویب مراجع قدرت باشد، از لحاظ اخلاقی قابل قبول است. در ضمن، هر انسان موظف است كه به تعهدات خود، به گونهای كه جامعه تعیین كرده است عمل نماید.به طور كلی در سطح متعارف ( قراردادی ) تأكید بر روابط بین افراد و ارزشهای اجتماعی است، اینها بر علائق شخصی مقدم است.
کودک به افراد مافوق احترام میگذارد. برای آنکه با توبیخ بزرگترها و بالادستها مواجه نشود و به علت «انجان ندادن وظایف خود» احساس عذاب وجدان نکند. قوانین خانوادگی و اجتماعی را رعایت میکند.
- سطح ۳ – اخلاق پسقراردادی یا پسعرفی در نظریه رشد اخلاقی کلبرگ (مافوق قراردادی) از ۱۳ سالگی به بعد :
رسیدن به این سطح در نظریه رشد اخلاقی کلبرگ، نشانهای از رسیدن به اخلاق واقعی است. در این سطح، فرد برای اولین بار متوجه میشود كه ممكن است بین دو معیار پذیرفته شده اخلاقی تضاد وجود داشته باشد و او باید به نوعی آنها را برای خود حل و فصل كند. او ضمن اقرار به قوانین ممكن است از نا رسائی بعضی از موارد قانونی نیز آگاه شده و دریابد كه افراد دیگر ممكن است عقاید و ارزشهای متفاوتی داشته باشند. د رهمین سطح، فرد بعضی از اصول را در خود درونی كرده و به آنها پایبند شده است.
سطح اخلاق پسقراردادی یا پسعرفی نیز دارای دو مرحله است:
- مرحلهی ۵ – اخلاق قرار دادی یا پیمان اجتماعی:
در این مرحله فرد به این واقعیت پی میبرد كه قوانین و مقررات نوعی قرار داد اجتماعی است كه هدف عمدهی آن ، تأمین خواستههای اكثریت و به حد اكثررساندن رفاه اجتماعی است. در این مرحله ممكن است صحت و حقانیت بعضی قوانین مورد تردید قرار گیرد.
فرد به قراردادهای اجتماعی اهمیت میدهد. کارهای او طبق اصولی است که جامعه آنها را، برای سعادت همگان، لازم میداند. رعایت قراردادهای اجتماعی باعث میشود که دیگران به فرد احترام بگذارند و در نتیجه، خود وی نیز به خودش احترام بگذارد.
- مرحلهی ۶ – پای بندی به اصول و وجدان فردی
در این مرحله، آخر ین و عالیترین مرحلهی رشد اخلاقی است، فرد بر اساس تعاریفی كه موازین اخلاقی دارد، شخصاً اصولی را انتخاب كرده و در هر موقعیتی به انها پایبند است. فرد عمدتاً قانون را به نوعی بیان خاستگاه همگان میبیند. در این مرحله، اگر قانون با اصول انتخاب شده فرد مغایرت داشته باشد، وی از آن پیروی نخواهد كرد. به طور كلی قضاوتهای اخلاقی در این سطح بر اساس اصول انتزاعی گستردهای قرار دارد به اصولی كه قابل قبول است چون فی نفسه درست است نه اینكه چون جامعه آن را درست میداند . فرد به اصول اخلاقی فردی اهمیت میدهد. کارهای او طبق اصول اخلاقی خودش انجام میگیرد و خودش انتخاب میکند که کار اخلاقی انجام دهد یا انجام ندهد. او به عدالت، حیثیت، و برابری احترام میگذارد. و اصول اخلاقی را رعایت میکند تا خودش از خودش بدش نیاید.
در مرحلهی ۵، فرد با علاقه در نظم اجتماعی شركت میكند و وارد قرارداد اجتماعی با دیگران میشود كه به موجب آن توزیع عادلانه قدرت و حفظ حقوق و آزادی تك تك افراد تضمین میشود. در این مرحله، بر فرایندهای دموكراتیك، عدم تبعیض در كار برد قوانین اجتماعی و مخالفت با قوانین در صورتیكه با اصول برابری، آزادی و عدالت مغایرت داشته باشد تأكید میشود.
مرحلهی آخر كه بالاترین مرحلهی رشد اخلاقی است شامل كار برد اصول مطلق و جهانی عدالت، برابری و احترام به حقوق و زندگی انسانهاست. وقتی كه مارتین لوتركینگ گفت كه عدم اطاعت از قوانین تبعیض نژادی از لحاظ اخلاقی درست است. چون او از قانون دیگری پیروی میكند، در حقیقت بحث اخلاقی پسعرفی را پیش میكشد.
مشخصهی اصلی این سطح عبارت است از جهش اساسی به سمت اصول اخلاقی انتزاعی كه به طور همگانی قابل كار برد است و مقید به گروه اجتماعی خاصی نیست. كلبرگ تأكید داشت بر اینكه شركت در نهادی دموكراتیك بلوغ اخلاقی بیشتری را به همراه خواهد داشت. غالب بزرگسالان در مرحلهی ۳ یا ۴ از سلسله مراتب كلبرگ هستند. هرچند كه در اواخر دوران نوجوانی و در دوران دانشكده تعداد افراد بیشتری به این مرحله میرسند ولی درصد كمی از این جمعیت به این مرحله خواهند رسید.
افرادی كه به مرحلهی ششم میرسند بسیار کم هستند به همین دلیل این مرحله از سیستم نمرهگذاری خارج شده است. کلبرگ معتقد است كه همه اصول جهانی ، شامل مفهومی از عدالت است .
عدالت به این معنی است كه ما به راه حلی برسیم كه هر كس آنرا مناسب بیابد و راه حل مناسب هنگامی بدست می آید كه هر كس بی طرفانه خود را به جای دیگران فرض كند . ( كلبرگ ،والفن باین، ۱۹۷۵ ) .
انتقاداتی از نظریه رشد اخلاقی کلبرگ
كلبرگ معتقد است كه نظریه او همگانی است و تمام كودكان جهان، مراحل كمابیش مشابهی را میگذرانند با این وصف بسیاری از روانشناسان در مورد ماهیت جهانی مراحل ششگانه وی ابراز تردید كردهاند . پارهای از داستانهای كلبرگ بیشتر مناسب افرادی است كه در جوامع صنعتی غرب زندگی میكنند به همین دلیل كلبرگ برای بررسی رشد اخلاق در كشورهایی چون تایوان، كره، مكزیك، تركیه، بافت داستانهای خود را تغییر داده است. افزون بر این، پسران در مقایسه با دختران در پاسخ به داستانهای كلبرگ، امتیازهای بیشتری كسب میكنند. ناگفته نماند كه پارهای از فرهنگهای جهان برای ارزشهای اخلاقی معیارهای خاصی دارند و به همین دلیل ممكن است در آزمونهای كلبرگ امتیازهای بالایی كسب نكنند. یكی دیگر از انتقادهای وارد به نظریه كلبرگ این است كه در بسیاری از موارد بین پاسخهای اخلاقی افراد و اعمال آنان در موقعیتهای واقعی، همبستگی ضعیف است. با همه این تفاسیر نظریهی كلبرگ نفوذ چشمگیری بر روان شناسی رشد و شكل گیری اخلاق داشته است.
مطلب بعدی: نظریه پردازش اطلاعات
مبانی روانشناسی: رشد
عوامل زیستی، عوامل ژنتیکی، مصرف دارو، مبتلا بودن به بیماری خاص، خستگی، گرسنگی، تشنگی، کمخوابی و مبتلا بودن به اختلالات روانی مثل ADHD، عوامل محیطی و روانی نیز ممکن است در بروز لجبازی کودکان نقش داشته باشد؛ که شامل آگاه نبودن کودک از درست... بیشتر بخوانید