آیا پورنوگرافی خشونت علیه زنان را دامن میزند؟
طبق نظرسنجی ملی سالانه وزارت دادگستری آمریکا در زمینه قربانی جرم شدن، در سال ۱۹۹۹، ۳۸۳٫۰۰۰ تجاوز، اقدام به تجاوز و آزار و اذیت جنسی در آمریکا رخ داده است. این آمارها، این نگرانی را دامن زدهاند که پورنوگرافی جوی ایجاد میکند که در آن برخی مردها احساس میکنند اِعمال خشونت جنسی علیه زنان، رفتار مقبولی است. منتقدان پورنوگرافی بارها خواهان تصویب قوانینی شدهاند که دسترسی به پورنوگرافی را محدود کنند. مدافعان پورنوگرافی هم به اولین اصلاحیهی قانون آزادی بیان استناد میکنند و میگویند تحقیقات دقیقاً نشان نمیدهند که پورنوگرافی، با اعمال خشونت علیه زنان رابطه دارد (هاوکینز و زیمربینگ، ۱۹۸۸). روانشناسان، روی ارزیابی علمی این موضوع متمرکز شدهاند که آیا پورنوگرافی خشونت علیه زنان را دامن میزند یا خیر.
به نقل از روان حامی، مقبولترین تبیین در زمینهی نحوهی تاثیرگذاری پورنوگرافی بر رفتار مردان در برابر زنان، نظریهی شناختی ـ اجتماعی است (بندورا، ۲۰۰۰، ۱۹۷۷). مطالعات نشان میدهند، کودکانی که پیوسته در تلویزیون، خشونت میبینند ممکن است خشن بودن را یاد بگیرند. پس این احتمال هم هست که مردانی که پورنوگرافی تماشا میکنند، از لحاظ جنسی با زنها خشنتر رفتار کنند یا حداقل حساسیتشان نسبت به خشونت جنسی، کمتر باشد.
نیل مالاموت و همکارانش (مالاموت، ادیسون و کاس، ۲۰۰۰) از چند فراتحلیل نتیجه گرفتند که پورنوگرافی کمی بر پرخاشگری جنسی مردان تأثیر دارد اما متذکر میشوند که پورنوگرافی فقط یکی از عواملی است که به خشونت جنسی علیه زنان دامن میزند. این محققان تأکید میکنند که ماهیت پورنوگرافی، خصوصیات مردانی که پورنوگرافی میبینند و فرهنگ مردان، همگی جزء عوامل موثرند. به عبارت دیگر، یک عامل خاص (مثلاً پورنوگرافی) رفتار پیچیدهای (مثل خشونت مردان علیه زنان) را کنترل نمیکند.
نکتهای که اختلاف نظر بر سر پورنوگرافی را پیچیدهتر میکند، اختلاف نظر محققان بر سر تعریف پورنوگرافی است. پورنوگرافی از نظر عدهای، تماشای تصاویر برهنهی جنسی است. اما گزارش کمیسیون پورنوگرافی دادستانی کل آمریکا در سال ۱۹۸۶، تصاویر شهوانی و پورنوگرافی را از هم جدا میکند. طبق این گزارش، تصاویر شهوانی، برهنگی و رابطهی جنسی آدمهایی است که با میل خود این رابطه را برقرار میکنند. اما پورنوگرافی سلطه راندن بر زنان و تحقیر زنان و اِعمال خشونت صریح علیه زنان است. وقتی بین پورنوگرافی خشن و غیرخشن تمایز میگذاریم، تماشای تصاویر شهوانی و حتی پورنوگرافی غیرخشن، با بالا رفتن خشونت جنسی علیه زنان رابطهای ندارد (مالاموت و دیگران، ۲۰۰۰). ظاهراً مشکلسازترین تصاویر، تصاویری هستند که لذت بردن زنان از خشونت جنسی مردان را نشان میدهند. این نوع پورنوگرافی خشن، افسانهی تجاوز را که میگوید زنها از رابطهی جنسی زورکی لذت میبرند، تقویت میکند.
گذشته از این، اکثر مردها راغب به اِعمال خشونت علیه زنان نیستند (مالاموت و دیگران، ۲۰۰۰). البته مردانی که در ابزارهای اندازه گیریِ خودگزارشی، در زمینهی پرخاشگری جنسی و مردانگی خصمانه نمرهی بالاتری میآورند و در آزمونهای خودگزارشی هوش، نمرهی پایینی میگیرند، بیشتر به خشونت جنسی علیه زنان گرایش دارند (بوگارت، وودارد و هافر، ۱۹۹۹). در ضمن، این گروه از مردان پیشینههایی دارند که برابری دو جنس در آن اهمیتی نداشته است و تعلیم و تربیت آنان در زمینهی میل جنسی ناکافی بوده است. به عبارت دیگر، بعضی از مردان زمینهی اعتقاد پیدا کردن به افسانهی تجاوز را که میگوید زنها تجاوز را دوست داشته و مستحق بدرفتاری جنسی هستند، دارند. وقتی این مردان در معرض خطر، پورنوگرافی خشن میبینند، بیشتر احتمال دارد مرتکب خشونت جنسی علیه زنان شوند (دانرستاین، ۲۰۰۱).
متغیرهای فرهنگی نیز مهم هستند (لیپس، ۲۰۰۳). برای مثال، تحقیقات انجام شده پس از قانونی شدن پرونوگرافی در دانمارک نشان نمیدادند که افزایش اعمال جنسی مجرمانه بر اثر دسترسی بیشتر به پورنوگرافی افزایش یافته باشد (کاچینسکی، ۱۹۹۱). به نظر میرسد نگرش مردم در مورد پورنوگرافی به فراخور محیط فرهنگی آنان، تغییر میکند. دانمارکیها به طور کلی، رابطهی جنسی را رابطهای طبیعی میدانند. برای مثال، در دانمارک برهنگی در معابر و محافل عمومی از آمریکا مقبولتر و رایجتر است. شاید همین نگرش سهلگیرانهتر است که دانمارکیها را در برابر پورنوگرافی، کمتر آسیبپذیر میکند.
یکی از غامضترین جنبههای تفسیر تحقیقات انجام شده دربارهی تاثیرات پورنوگرافی بر خشونت جنسی علیه زنان، جدا کردن همبستگی از علیت است. تجربهی دانمارک را در نظر بگیرید. رابطهی افزایش دسترسی به پورنوگرافی با میزان پایین خشونت جنسی، رابطهای علی نیست. بلکه به احتمال زیاد، زیربنای هر دو متغیر، تغییرات وسیعتر جامعه دانمارک هستند. همچنین احتمال دارد مردانی که در معرض خطر هستند به تحریک بیشتری که حتی با تماشای زیاد پورنوگرافی هم ارضا نمیشود، احتیاج داشته باشند. اگر این نظر درست باشد، دیدن پورنوگرافی میتواند نشانه یک وسواس عملی بنیادی باشد. یا این که پورنوگرافی دیدن، سطح پیشاپیش بالای پرخاشگری جنسی شخص را از آستانه بالاتر میبرد و او را عملاً به انجام رفتار پرخاشگرانه وا میدارد. در این حالت، پورنوگرافی نقش علت کمکی را بازی میکند. اما برای آن که بفهمیم کدامیک از این دو تبیین درست هستند یا این که آیا هر دو تبیین درست هستند، باید تحقیقات بیشتری انجام بدهیم.
نظر شما چیست؟
- به نظر شما دسته بندی تصاویر شهوانی، پورنوگرافی خشن و پورنوگرافی غیر خشن، دسته بندی مفیدی است؟
- فکر میکنید دسترسی به تصاویر جنسی عریان باید محدود شود؟
- با روشهای آزمایشی به خشونت جنسی علیه زنان دامن میزند یا خیر؟
منبع: زمینه روانشناسی هیلگارد


