اگر شما هم با یک همسر حسود زندگی میکنید ممکن است چهار شیوه را برای کنار آمدن با حسادت او انتخاب کنید. میتوانید فعالیتهایتان را برای او با جزئیات تعریف کنید، در مقام دفاع از خود بربیایید، بیتفاوت از کنار مشکل بگذرید یا همسرتان را درآغوش بگیرید. بر اساس تحقیقات دانشگاه کارنگی ملون متوجه میشویم که کدام یک از این روشها کارآمدی بیشتری دارند. با روان حامی باشید.
شما به تازگی از یک کنفرانس در لاس وگاس به خانه رسیدهاید و همسرتان در تخت منتظرتان است و با غضب میگوید: چرا بعد از تماسم با من تماس نگرفتی؟ چرا به پیامکهای من پاسخ ندادی؟
موبایلتان را چک میکنید و شش تماس از دست رفته و هشت پیامک از معشوقتان زمانی که موبایلتان در مدت پرواز خاموش بوده است پیدا میکنید.
شما درحال عذرخواهی هستید به این دلیل که زمانی که فرود آمدید تماس نگرفتید، اما شما علائم دیگری هم دارید که می خواهید سخنرانی شدید الحنی را درباره عیاشیهایتان در شهر گناه شروع کنید (اشاره به فیلم Sin City). فرض کنید که هیچ چیز نامناسبی درباره رفتارتان در طی مسافرت وجود ندارد، چگونه به این اتهامات بیپایه و اساس پاسخ میدهید؟
- فعالیتهایتان را تا جایی که امکان دارد با جزئیات لیست میکنید تا نشان دهید که امکان انجام هیچ کدام از چیزهایی که بخاطرشان متهم شدهاید را نداشتهاید. در نهایت اگر آرام و منطقی باقی بمانید، همسرتان دلیل را متوجه میشود.
- حالت دفاعی به خود میگیرید و با جملههای نامشخصی که غیرمنطقی هستند با همسرتان صحبت نمی کنید. در نهایت هیچ کار بدی انجام ندادهاید و شایسته این نوع رفتار نیستید.
- به سادگی از کنار مشکل میگذرید و صبر میکنید تا همسرتان آرام شود. در نهایت نیازی ندارید که این نوع رفتار را تقویت کنید.
- کنار همسرتان مینشینید، بازوهایتان را دور او حلقه میکنید، موهایش را نوازش میکنید و اگر اجازه دهد، او را سفت بغل میکنید. در نهایت این حسادت فقط راهی برای همسرتان بوده که بگوید دلش برایتان تنگ شده است.
تحقیقات جدید دانشگاه کارنگی ملون بینشی درباره اینکه چگونه با حسادت همسرمان کنار بیاییم برایمان فراهم کرده است. اما ابتدا به اینکه روانشناسان چگونه احساس حسادت را در آزمایشگاه تحریک میکنند، نگاهی بیاندازیم.
زوجهای رومانتیک برای شرکت در ظاهرا یک آزمون بلند یک ساعته شدت حسی در آزمایشگاه دعوت شدند. ابتدا، همسران در اتاقهای جداگانه قرار داده شدند تا پرسشنامههای بسیط زمینهای را پر کنند که تعدادی از بخشهای مربوط به سبک دلبستگی رابطهای در آن گنجانده شده بود. محققان به طور ویژه به دنبال زوجهایی بودند که در دلبستگی اضطرابی نمره بالایی میگرفتند، زیرا حسادت یک صفت کلیدی برای این سبک رابطه است.
پس از آن، همسران کنار هم برگردانده شدند و به آنها تکالیفی داده شد که ظاهرا شدت حس بویایی آنها را ارزیابی میکرد. آن ها با هم می نشستند اما به صورت مستقل کار می کردند. هر همسر یک برگه ارزشیابی برای پنج صابون معطر مختلف را پر کرد و سپس آن ها پرسشنامه دیگری که تجارب حسی آنها را ارزیابی میکرد پر کردند. (نکته: این چیزی است که روانشناسان آزمایشی آن را تکلیف منحرف کننده مینامند، در آن هیچ چیزی وجود ندارد که فرایض را بیازماید، در عوض برای منحرف کردن شرکت کنندهها از اهداف حقیقی مطالعه به کار میرود.)
پس از آن، همسران به اتاقهای جداگانهای فرستاده شدند تا باز هم پرسشنامه دیگری را پر کنند. در این حین، آزمایشگران یکی از دو همسر رابه صورت تصادفی به عنوان همدست استخدام کردند. ( در روان شناسی اجتماعی، همدست، فردی در محیط آزمایشگاهی است که جهت استنباط پاسخ به خصوصی از شرکت کنندگان با آزمایشگر تبانی میکند. البته آزمودنی فکر می کند که همدست، یک شرکت کننده دیگر است.)
تکلیف مورد انتظار از همدست، اگر آن را میپذیرفتند، تحریک کردن حسادت در هسرشان بود. به آن ها هم چنین اطمینان داده میشد که همسرشان پس از آن از فریب اطلاع کسب می کند.( فقط دو نفر فریب دادن همسرشان را نپذیرفتند؛ شما هر نتیجه ای که می خواهید میتوانید از آن بگیرید)
در قسمت بعدی آزمایش، همدست عکسهای افراد را ورق میزد، میزان جذابیت آنها و اینکه آیا دوست دارد با آن افراد رابطه داشته باشد را رتبه بندی میکرد. پیرو دستورالعمل، آنها همه عکسها را با ۹ یا ۱۰ رتبه بندی کردند که نشان میداد که به میزان کمی میخواهند که آنها افراد را بهتر بشناسند. هم چنین تصاویر حداقل بر اساس رتبه بندی سایت hotornot.com بسیار جذاب بودند. به تعدادی از همدستان هم چنین آموزش داده شده بود تا تماس بدنی خود را با همسرشان حفظ کنند، در حالی که به دیگران گفته شده بود که از نظر بدنی فاصلهای را حفظ کنند.
همان طور که انتظار می رفت به طور کلی شرکت کنندگان بعد از انجام تکلیف ارزیابی تصاویر توسط همسرشان، سطوح بالاتری از حسادت را گزارش دادند. و به خصوص دلبستگی اضطرابی هم به همین ترتیب بود. پس دستکاری جواب داده بود.
حالا برای امتحان فرضیه کلیدی در این آزمایش: آیا تماس بدنی با همسرتان هنگامی که امنیت رابطه در محل تردید است احساس حسادت را کاهش می دهد؟ اینجا جایی است که نتایج جالب میشود. اگر شخص نمره بالایی در دلبستگی اضطرابی میگرفت، در معرض تماس بدنی قرار گرفتن با همسر خود، از احساس حسادتش میکاست. این چیزی است که پژوهشگران پیش بینی کرده بودند.
اما نتایج یک نکته شگفت آور هم در پی داشت. افرادی که در دلبستگی اضطرابی نمره پایینی کسب کرده بودند، به طور کلی بعد از دستکاری، سطوح پایینی از حسادت را گزارش دادند. با این حال اگر همسرشان آن ها را لمس می کردند احساس منفی بیشتری را گزارش می دادند.
روشن نیست چرا این مورد اتفاق میافتد، اما محققان حدس زدهاند که این افراد تلاش برای ارتباط بدنی را به عنوان نشانه ای از اینکه واقعا چیزی برای نگرانی وجود دارد تفسیر میکنند. به طور معمول، این افراد به رتبه بندی بالای همسرشان با شک و تردید مینگرند. با این حال در شرایط مخالف که همسرانشان در حین ابراز علاقه به همسران بالقوه، تماس بدنیشان را با همسر فعلی خود حفظ میکنند، زنگ خطری برای این افراد دلبسته ایمن به صدا در میآید.
بیایید به سناریوی اولیهمان که مجبور بودن به کنار آمدن با یک همسر حسود بود برگردیم. در سناریوی اول، آرام باقی میماندید و به دلیل و عقل اتکا میکردید. اگر همسر شما شیوه دلبستگی ایمن دارد، این احتمالا بهترین جهت رفتار است.
در سناریوی دوم، حالت تدافعی میگرفتید. این رویکرد فقط مسائل را بدتر میکند. اگر همسر شما دلبسته ایمن باشد، حالت تدافعی شما سوءظن را براگیخته میکند. و اگر همسرتان دلبسته اضطرابی باشد، این شیوه تنها ناامنی آن هارا تقویت می کند. به عنوان یک قانون کلی، وقتی که حالت تدافعی بگیرید، هر فرصتی برای حل تعارض را از دست می دهید.
در رویکرد سوم، از کنار مشکل می گذرید و صبرمیکنید تا همسرتان آرام شود. این راهبرد معمول فردی با دلبستگی اجتنابی است. و ممکن است شما آن را به این وسیله توجیه کنید که به خودتان بگویید که نمیخواهید رفتار بد را تقویت کنید. اگرچه ممکن است شما آرام شوید، اما همسرتان قطعا اینطور نخواهد بود، صرف نظر از هر شیوه دلبستگی که دارد. همسرتان یک مسئله را مطرح کرده که شما باید با آن کنار بیایید، پس رد شدن از آن هیچ چیزی را حل نمیکند.
علاوه بر این، مهم است بدانیم که اصول شرطی سازی به سادگی برای روابط انسانی به کار نمیرود. همسران ما موشهای در قفس نیستند که ما رفتارشان را مطابق میلمان شکل دهیم. بلکه روابط، توافقات دو جانبه برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر است. اگر شما نیازهای همسرتان را برآورده کنید، آنها به احتمال بیشتری نیازهای شما را برآورده خواهند کرد.
در رویکرد چهارم، با همسرتان تماس بدنی برقرار میکنید. اگر می دانید که همسرتان دلبسته اضطرابی است، این بهترین شیوه برای در پیش گرفتن است. این به آن ها اطمینان دوباره ای میدهد که آنها در آن لحظه به آن نیاز دارند. به بیان دیگر، شما آتش را خاموش میکنید.
با این حال اگر همسر شما به صورت اضطرابی دلبسته شده است، در این صورت باید بدانید که هیچ وقت نمیتوانید شعله های حسادت را کاملا فرو بنشانید. تفاوتی ندارد که چندبار آتش را خاموش کرده اید، آنها دوباره در آینده شعلهور میشوند، اغلب زمانی که کمتر انتظار آن را داشتید. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که یاد بگیرید چگونه با حسادت زمانی که رخ میدهد کنار بیایید. اما بعید است که بتوانید تمام شعلههای آتش را با هم خاموش کنید.
در آخر، کلید یک رابطه موفق در فهمیدن شیوه دلبستگی خودتان، هم چنین شیوه دلبستگی همسرتان است. دانستن شیوه دلبستگی خودتان به شما یک ذهن آگاهی برای برخورد با تعارضها به شیوه موثر میدهد، بجای اینکه برده هوای نفس خود باشید. و دانستن شیوه دلبستگی همسرتان، شما را به یک راهبرد مناسب برای برطرف کردن تعارضات هدایت میکند، قبل از اینکه آنها رابطه شما را نابود کنند. این قدرتی است که از شناخت خود به دست میآید. حتی زمانی که کسانی که اطرافتان هستند شادمانه از انگیزههای رفتارشان یا تاثیزاتی که آنها روی افراد دیگر دارند بیخبر باشند.
نویسنده: دیوید لادن
مترجم: الهام احمدی
منبع: How to Deal with Your Partner’s Jealousy


