رویاها اهمیت خود را در درمان نیز از دست دادهاند. با این حال، توجه به رویاها در درمان روانکاوی هنوز میتواند عمیقا” مؤثر واقع شود. همهی انسانها خواب میبینند و ماجراهای خصوصی شبانهی ما، نشانگر چشماندازی از قلمروی گستردهی تخیل و تفکر خلاق است که هدیهی بشر محسوب میشود. صحبت کردن در مورد رویاها در رواندرمانی یکی از ارزشمندترین و در عین حال، ویرانگرترین کارهاست چراکه:
تحلیل رویا، بر زندگی کردن در فرهنگی که در آن جهان تجربههای درونی بیارزش است، استوار است.
رویاها، حتی بدون کمک یک رواندرمانگر، برای فردی که خواب میبیند مساعدت رایگان محسوب میشوند. رویاها دارای زمینهای از تجربیات روزانه هستند، ایدهها، افکار و خاطرات فرد را بسط میدهند، تمرینی برای آینده هستند، فرد را برای مشکلات پیشِ رو آماده میکنند و آسیبها را بهبود بخشیده و یا بازسازی میکنند، منجر به یادآوری افراد، مکانها و تجربیات گمشده میشوند، به تصور پیامدهای مختلف کمک میکنند، راههای نرفته را جستجو میکنند و به بینندهی رویا کمک میکنند تا افکار تابو را بدون وجود هیچ تماشاگر، قضاوتگر یا منتقدی بررسی کند.
رویاهای ما میتوانند خواستههایی را که در زندگی دردناک و دشوار برآورده نمیشوند، برآورده کنند. آنها میتوانند تصاویری در مورد اوقات بهتر یا بدتر از شرایط موجود، در جهت حفظ تعادل زندگی هوشیار ما بیافرینند. و از همه مهمتر،
رویاها نگاهی اجمالی هستند به:
تواناییهای ذهنی ما برای بازی، تخیل، یادآوری و حتی آن روی بیمعنی، مسخره، غیرمنطقی و دیوانهوارِ هستی بشر.
ممکن است رویاها ما را بترسانند ولی اغلب به ما میآموزند که همیشه منتظر تجربهی کابوسهای غیرقابل تحمل باشیم و بتوانیم آن را به یادآوریم و از آنها بگذریم.
برای بهرهمندی از این مزایا، لزومی ندارد که حتما” رویاها را به خاطر داشته باشید یا در طی درمان روی آنها کار کنید چراکه تنها حدود ۱۰ درصد از رویاهای ما، یادمان میمانند. به نظر میرسد که طبیعت این طور اراده کرده که ما انسانها خواب ببینیم اما لزومی ندارد تمام آن ماجراهای شبانه را صبح روز بعد به یاد آوریم. شاید در طول روز به اندازه کافی مسائلی هست که بخواهیم هوشیارانه به آنها فکر کنیم و دیگر جایی برای ذهنیات غیرمنطقی و رویایی ما باقی نمیماند.
اگرچه لازم نیست حتما رویاها را به خاطر داشته باشید تا از مزایای آنها بهرهمند شوید، رویاهایی که گهگاه به یادمان میآیند میتواند برای زندگی روزمره ما مفید واقع شوند و در تفکر در مورد کارکردهای درونیمان به ما کمک کنند. اگر میخواهید رویاهای خود را بررسی کنید و ببینید که آنها چگونه میتوانند کمک رایگان خود را به شما ارائه دهند، به ایدههای زیر توجه کنید:
- کمی بخوابید.
- به محض اینکه از خواب بیدار شدید به سراغ تلویزیون یا گوشی هوشمند خود نروید.
- رویاهایتان را بنویسید، قبل از اینکه آنها به دنیای خود فرار کنند.
- اجازه دهید رویاهایتان در طول روز در ذهن شما بچرخند.
- آرام باشید و سعی کنید به ذهن رویابافتان که ممکن است با سرعت کامپیوتر کار نکند، احترام بگذارید.
- ذهنتان را تنها برای پیدا کردن معنای رویاها محدود نکنید.
بیشتر رویاها دارای معانی متعددی هستند. بنابراین به جای اینکه یک معنی خاص را جستجو کنید، این پنج سوال را از خودتان بپرسید:
- این رویا چه احساسی در شما ایجاد کرد؟
- این رویا شما را به یاد چه چیزی انداخت؟
- آیا این رویا تلاش میکند چیزی ارزشمند در مورد روز قبل یا روز بعد به شما بگوید؟
- آیا افراد، حیوانات یا ارواح موجود در رویا اهمیت خاصی برای شما دارند؟
- و چرا سعی دارند با شما ارتباط برقرار کنند؟
باید از زیگموند فروید برای آوردن حیرت، سحر و جادو، و واقعیتِ رویاها به دوران مدرن ما تشکر کنیم. روانکاوهای معاصر ممکن است چیزهایی به نظریههای تفسیر رویا اضافه کنند، از آنها بکاهند یا آنها را بازی تلقی کنند، اما کار انقلابی فروید همچنان به تبیین چگونگی درک ما از اهمیت رویاها ادامه خواهد داد. تأثیر این کار بزرگ نباید دست کم گرفته شود.
نویسنده: پاول لیپمن
مترجم: زهرا زابلیپور
با روانحامی همراه باشید


