مارک لباس، درز جوراب، نوسان یک تاب، غژ غژ پنکه، بستن در، طعم تند و تیز و… چنین چیزهایی برای شما مسائلی عادی هستند، چطور ممکن است برای برخی کودکان مشکل بزرگی به حساب بیاید؟
چگونه مغز شما جهان اطرافتان را میسازد؟
زمانی که کودک نمیتواند اطلاعاتی که از حواس مختلفش به سوی او میآید را پردازش کند، زمانی که نمیتواند بین پاسخ دهی و کم و زیاد به حسها تعادل مناسبی برقرار کند، زمانی که نمیتواند ادراک ایجاد شده به وسیلهی چشمها، گوشها، مفاصل و حس تعادلش را به درستی ترکیب کند. مسائل کوچک برای او به طرز ناراحت کنندهایی بزرگ جلوه میکنند.
اختلال یکپارچگی حسی، اختلالی است که شامل این مشکلات حسی میباشد و کاردرمانی با استفاده از چارچوب یکپارچگی حسی در جستجوی حل این مشکل است. رویکرد درمانی یکپارچگی حسی (SI) در سال ۱۹۷۰ توسط آیرس معرفی شد. به اعتقاد آیرس یکپارچگی حسی فرآیند عصبی است که به موجب آن امکان استفاده کارآ و مؤثر از بدن در محیط، بر اساس اطلاعات حسی دریافت شده از بدن و محیط اطراف میسر میشود. (آیرس ۱۹۷۲).
همه چیزهایی که شما میبینید، میشنوید، بو کرده، میچشید یا احساس میکنید، به صورت امواجی از نور یا صدا، مواد شیمیایی در بینی یا روی زبانتان، یا فشار در مقابل پایانههای عصبی پوستتان، انتقال میابد. حواس دریافت شده به تکانههای الکتریکی تبدیل شده و از طریق نورونها به مغز منتقل میشود، و در آن جا مغز به تفسیر تکانهها پرداخته و تصمیم میگیرد که با آنها چه کند.
یکپارچگی حسی موفق شامل مراحل زیر میباشد:
- دریافت موفق اطلاعات حسی
- پردازش صحیح اطلاعات حسی
- ترکیب اطلاعات حواس مختلف برای ایجاد تصویری کامل
- اتخاذ یک تصمیم، براساس اطلاعات وارد شده ازهمه منابع
- اجرای پاسخ، به وسیلهی فرستادن تکانههای الکتریکی به عضلات و اندامها
اگرهمهی این مراحل به صورت مناسب و روان طی شود، شما حتی متوجه نمیشوید که چه چیزی اتفاق افتاده است؛ اما اگر بصورت نامناسب انجام شود، همانطور که در مورد کودک با اختلال یکپارچگی حسی، ناتوانی مغز برای استفاده سازمان یافته و مؤثر از اطلاعاتی میباشد که از حواس مختلف وارد مغز میشود.
آنالیز رفتاری: در ابتدا باید مشخص شود رفتاری که کودک از خود نشان میدهد ناشی از اختلال یکپارچگی حسی است و یا نه. برای شروع آنالیز رفتار کودک، باید به مدت دو هفته هر زمان که کودک انفجاری رفتار دارد، موارد زیر، یادداشت شود:
- زمان و روز آن رفتار
- چیزی که قبل از انجام آن رفتار اتفاق افتاده
- اتفاقات مثبت و منفی در حین رفتار
- مکانی که در آن جا رفتار مورد نظر از کودک سر میزند
- نتیجه رفتار
- هر گونه عامل حسی که ممکن است در آن هنگام حاضر شود
- وضعیتهای بدنی کودک
- حرکات فیزیکی
- افرادی که در آن لحظه در کنار کودک قرار گرفتهاند
- و….
اتفاقی که تعادل حسی کودک را بهم میریزد ممکن است قبل از بد رفتاری او رخ دهد، به عبارت دیگر زمانی که تعادل حسی کودک به هر دلیلی بهم میخورد، ممکن است بعد از آن، شروع به بد رفتاری کند و این موضوع اشتباهاً به مشکلات رفتاری او تعبیر میشود.
حواس هفتگانه:
ممکن است بارها در مورد حواس پنجگانه شنیده باشید، اما حسهای عمقی و وستیبولار نیز حواسی هستند که وقتی درمان اختلال یکپارچگی حسی را دنبال میکنید با آنها برخورد خواهید کرد.
حس عمق یا حس وضعیت بدن: اگر کودک به طور منظم، به صورت تصادفی یا هدفمند با اشیا برخورد میکند، برای برنامه ریزی توالی حرکات ساده دچار مشکل میشود؛ میپرد یا جست و خیز میکند؛ و یا دیگران را سفت بغل میگیرد؛ در حس عمقی دچار مشکل میباشد.
حس وستیبولار یا حس تعادل: اگر کودک برای تاب خوردن ترس و اشتیاق فراوان داشته باشد (در حد افراطی و غیر معمول)؛ از ارتفاع یا برداشتن پاها از زمین میترسد؛ چرخیدن به دور خود و یا جنبیدن به جلو و عقب را دوست دارد؛ در حس وستیبولار دچار مشکل میشود.
حس لامسه: اگر کودک واکنش بیش از حدی به لباس پوشیدن، شانه کردن مو، اصلاح مو، واکنش نامناسب به سرما، درد، ناراحتی ندارد؛ از بغل کردن، غلغلک و نوازش اجتناب میکند؛ در حس لامسه دچار مشکل است.
حس بینایی: اگر کودک چراغهای روشن را تحمل نمیکند یا در مقابل چراغها بیش از حد واکنش نشان میدهد، نتواند آیتمهای یک تصویر پرجزئیات و یا پس زمینهایی را پیدا کند؛ و یا نمیتواند ببیند چگونه قطعات پازل گرد هم میآید؛ در حس بینایی دچار مشکل میباشد.
حس شنیداری: اگر کودک واکنش بیش از حدی نسبت به صدای سوت، هشدار یا جارو برقی نشان میدهد، نمیتواند در اتاق پر سر و صدا آرام باشد؛ یا اگر زمانی که صداهای زیادی دراتاق است و اگر او را صدا زنید نمیشنوند یا پاسخ نمیدهد، در حس شنیداری دچار مشکل میباشد.
حس بویایی: اگر کودک در تفاوت قائل شدن بین بوهای مختلف مشکل دارد؛ نمیتواند به آسانی بوها را تشخیص دهد، به بوهای خاصی واکنش بیش از حد نشان دهد، و یا به بوهای قوی دیگر واکنش نمیدهد در حس بویایی دچار مشکل میباشد.
حس چشایی: اگر کودک اشتیاق زیادی به طعمهای قوی تیز یا تند دارد، از خوردن همه غذاهای شیرین امتناع میکند؛ نمیتواند تفاوت بین غذاها را بگوید؛ اقلام غیر خوردنی را میخورد و یا میمکد در حس چشایی دچار مشکل میباشد.
فعالیتهایی که حس وستیبولار کودک را مورد هدف قرار میدهد میتواند شامل موارد زیر باشد:
حرکات پروانه، تاب خوردن در یک صندلی گهوارهایی، حرکات کششی و لرزشی، پریدن روی ترامپولین، سواری کردن در یک واگن، ایستادن روی یک پا، راه رفتن نظامی در اطراف اتاق، کپی کردن حرکات سر، نشستن یا ایستادن روی توپ بزرگ، بالا و پایین رفتن از پلهها، بازی روی الاکلنگ، پشتک زدن، پریدن روی تخته تعادل و چرخیدن روی آن، راه رفتن روی تخته تعادل به سمت جلو، عقب و به پلو، پرش از روی طناب
فعالیتهایی که حس عمقی کودک را مورد هدف قرار میدهند میتوانند شامل موارد زیر باشد:
غلتاندن بالش یا توپ روی کودک، راه رفتن احمقانه، ساندویچ کردن کودک میان دوشی سنگین، فشردن کف دستها به همدیگر، فشردن الاکلنگ برای بالا بردن کودکی که در طرف مقابل نشسته، طی کشیدن زمین، جویدن خوراکیهای جویدنی، کف زدن، پوشیدن جلیقه سنگین، فرغونی رفتن با دستها، پریدن از روی طناب و بازی طناب کشی، کشتی گرفتن، پریدن روی ترامپولین، محکم در آغوش گرفتن، بازی با اسباب بازیهای لزران
فعالیتهایی که حس لامسه کودک را مورد هدف قرار میدهد میتواند شامل موارد زیر باشد:
مالش پوست با لوسیون یا حوله، دمیدن در بادکنک یا حباب، پروژههای هنری که کودک مواد مختلف را لمس کند، ترکاندن حبابهای پلاستیکی، آب بازی، ژست بزن قدش، غوطه ور کردن دست در تشت لوبیا یا برنج، شن بازی، کشیدن اشکال یا حروف پشت بدن، نوشیدن با نی، پریدن روی تشک نرم بزرگ، فشردن توپهای نرم، دمیدن در سوت، استفاده از رنگ انگشتی، استفاده از چسبهای درخشان، ساندویچ شدن داخل پتو، نشستن روبروی کودک و فشردن کف پاها به سمت همدیگر، ساخت اشکال مختلف با خمیر
فعالیتهایی که حس شنیداری کودک را مورد هدف قرار میدهد شامل موارد زیر است:
گوش دادن به صدای طبیعت، گوش دادن به صدای موسیقی مورد علاقه، ضربه زدن به طبل یا قابلمه، نواختن آلات موسیقی، آواز خواندن، نجوا کردن در گوش، تشخیص صداها با بازی، گوش دادن به صداهای ضبط شده به صورت هدفمند، راه رفتن روی کاغذ مچاله شده یا لیوان یکبار مصرف، شنیدن صدای حیوانات مختلف و تشخیص حیوان مورد نظر و یا در آوردن صدای آنها با تصویرشان
فعالیتهایی که حس بینایی کودک را مورد هدف قرار میدهد شامل موارد زیر است:
پوشیدن لباسهای رنگی، بازی با ماز، نگاه کردن به کارت تصاویر، بازی دارت، نگاه کردن به کتابهایی با تصاویر گوناگون، نقاشی کشیدن، بازی قایم باشک با چراغ قوه، راه رفتن روی مارکرها، بازی وصل کردن نقاط به هم، نگاه کردن با دوربین
فعالیتهایی که حس بویایی و چشایی کودک را درگیر میکنند میتوانند شامل موارد زیر باشد:
بو کردن گلها، بازی بوییدن با چشم بسته، استفاده از عطرهای مورد علاقه کودک، خوردن غذاهای سرد و گرم و یخ زده، درست کردن حباب، بو کردن ادویه جات، مکیدن مایعات غلیظ با نی، جویدن چیزهایی متناسب با سن کودک، جویدن آدامس، بازی چشیدن با چشم بسته، مکیدن آب نبات چوبی، نوشتن با استفاده از خودکار عطری، خوردن یخمک، بازی تشخیص مکان با بو
رژیمی برای همهی حسها:
رژیم حسی یعنی مراقبت و توجه به نیازهای حسی کودک؛ مانند حالتی که یک مادر نیازهای تغذیه ایی کودک خردسالش را فراهم میکند. مادر انتظار ندارد که کودک به آنها نیاز دارد را در اختیار او قرار میدهد و سلامت و وزن او را چک میکند. در برنامه رژیم حسی نیز شرایط به همین منوال میباشد. میدانیم که کودک را به حال خود رها کنیم قادر نخواهد بود به نیازهای حسیاش به طور مناسب پاسخ بگوید و ممکن است بر اساس نیازهای بدنیاش فعالیتهای مخرب و آسیب رسان انجام دهد. بنابراین در برنامه حسی که به او داده میشود، او در معرض جریان آرامی از حرکات و حسهایی که به آنها نیاز دارد قرار داده میشود که او را آرام و ساماندهی کرده و هوشیار میکند، به گونه ایی که بتواند با مطالبات زندگی روزمرهاش کنار بیاید.
حداقل احتیاجات روزانه:
انتخاب فعالیتها برای برنامه رژیم حسی کودک بر اساس سطح واکنش او در مقابل تحریکات وستیبولار، عمقی و لامسه میباشد، اما سایر حسها هم در آن درگیر میشوند. در یک برنامه مناسب، میان فعالیتهایی که کودک را آرام میکند و فعالیتهایی که برای او تحریک کننده میباشد تعادل مناسبی برقرار کرده و بنابراین کودک در سطح مناسبی از هوشیاری باقی میماند.
تغییر محیط: یک قائده در هنگام برخورد با رفتار نامناسب در کودکانی که اختلال یکپارچگی حسی دارند وجود دارد، و آن اینکه زمانی که نمیتوانید کودک را تغییر دهید، محیط را تغییر دهید. این به این معناست که اگر کودک با چیزی مشکل دارد، شرایط پیرامون آن را تغییر دهید، محیط را تغییر دهید تا او مجبور نباشد در وهله اول با آن روبرو شود. این امر دوراندیشانه باعث استرس کمتر کودک و آرامش بیشتر والدین میگردد.
زمانیکه آنالیز رفتاری انجام میدهید و الگوهای ارتباطی میان بد رفتاری کودک با مشکلات یکپارچگی حسی او را شناسایی میکنید، دراین مورد چگونه میتوانید از این الگوها جلوگیری کنید تفکر نمایید: چیزهایی که در گوشه کنار خانه وجود دارد و ممکن است کودک را آشفته کنند و همچنین مناظر، بوها، یا فعالیتهایی که باعث بهم ریختگی او میشوند را شناسایی کنید و به این که چگونه میتوان آنها را تغییر داد یا بر اساس نیازهای کودک تطابق داد فکر کنید.
– به جای آن که بطور مدام به کودک در مورد بازی نکردن با اشیا شکستنی تذکر دهید، آنها را از دسترس او خارج کنید.
– به جای آن که بر سر او به علت تکان خوردن و بالا پایین پریدن در اثنای مشق شب فریاد بزنید، برای او این امکان را فراهم کنید تا در خلال کارها روی توپ نشسته تا نیاز حرکتی او تأمین شود.
– به جای انتقاد از او به علت عدم استفاده از چنگال، خوراکیهایی در اختیار او قرار دهید که میتواند با دست آنها را بخورد.
– به جای آن که او را به علت برخورد با اشیای اطراف و بی توجهی سرزنش کنید، محیط اطراف او را تا حد ممکن ایمن کرده و اشیای غیر ضروری او را حذف کنید.
بهطورکلی تغییر محیط اطراف میتواند افراد نزدیک به کودک را از آزارهای او حفظ کرده و همچنین کودک را نیز از آسیب دیدن محافظت نماید و با یک برنامه مناسب میتوان حسهای فرد را یکپارچه کرد و او را از گزند رد امان نگه داشت.
منابع:رضایی، سعید. (۱۳۹۶). یکپارچگی حسی. تهران: انتشارات ستایش هستی
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید.