روانشناسی زنانه هورنای در اوایل حرفه خود، مخالفت خویش را با نظر فروید در مورد زنان ابراز کرد. او در سال ۱۹۲۲، کار کردن روی مدل روانشناسی زنانه خود را آغاز کرد و اولین زنی بود که در این سال... بیشتر بخوانید
هورنای معتقد بود که همه ما، بهنجار یا روانرنجور، تصویری از خودمان میسازیم: خودانگاره آرمانی ، که ممکن است بر واقعیت استوار باشد یا نباشد. جستجوی خود هرونای برای خود (self) دشوار بود. او در... بیشتر بخوانید
افرادی که با عنوان شخصیتهای جدا توصیف شدهاند برای حرکت به دور از مردم و حفظ کردن فاصله عاطفی برانگخته میشوند. آنها نباید دوست بدارند، متنفر شوند، با دیگران همکاری کنند یا به هر شکلی درگی... بیشتر بخوانید
شخصیت های پرخاشگر علیه مردم حرکت میکنند. در دنیای آنها، هر کسی دشمن است؛ فقط لایق ترین، زیرک ترین و باهوشترین افراد زنده میمانند. زندگی جنگلی است که در آن، برتری، توانمندی و بیرحمی امتی... بیشتر بخوانید
شخصیت مطیع نگرشها و رفتارهایی را آشکار میسازد که میل به حرکت به سوی مردم را منعکس میکنند: نیاز شدید و مداوم به محبت و تایید، میل به عزیز بودن و محافظت شدن. شخصیتهای مطیع این نیازها را به... بیشتر بخوانید
هورنای معتقد بود که هر یک از مکانیزمهای محافظت از خود میتواند آنچنان جزء دایمی شخصیت شود که ویژگی سایق یا نیاز را در تعیین رفتار فرد به خود بگیرد. او ۱۰ مورد از این نیازها را فهرست کرد و آ... بیشتر بخوانید
اضطراب بنیادی: اساس روانرنجوری هورنای اضطراب بنیادی را به صورت «احساس فراگیر و پنهان تنها و درمانده بودن در دنیای خصمانه» تعریف کرد. اضطراب بنیادی، مبنای پرورش روانرنجوریهای بعدی است. و ب... بیشتر بخوانید