ماهیت خجالت
تعریف: خجالت حالتی گذرا از دستپاچگی و سرآسیمگی ناگهانی و احساس آزردگی خاطر است و در اثر رویدادهایی تجربه میشود که خطر ارزیابی ناخواسته از سوی ناظران فرضی یا حقیقی را افزایش میدهند. به بیان دیگر هیجان خجالت زمانی رخ میدهد که «خود» فرد به طور ناگهانی و ناخواسته در معرض قضاوت دیگران قرار بگیرد. با روان حامی همراه باشید.
تفاوت خجالت با شرم و کمرویی:
خجالت از این نظر که هیجانی است وابسته به قضاوت اجتماعی ارتباط نزدیکی با شرم و کمرویی دارد، اما تفاوتهای مهمی نیز با آنها دارد.
خجالت به روشنی یک هیجان گذراست، اما کمرویی یک حالت خلقی بادوامتر است. کمرویی با نگرانی و ترس هشیارانه نسبت به طرد شدنی مشخص میشود که هنوز اتفاق نیافتاده، و از این نظر یک «حالت خلقی آیندهنگر» است، در حالی که خجالت یک پاسخ ناخواندهی تند و تیز به تهدید واقعی و کنونی است.
شرم هم هیجانی است که از تخطی واقعی ناشی میشود، اما شدت و ناخوشایند بودن آن به مراتب بیشتر از خجالت است. خجالت حالتی از آشفتگی سادهلوحانه را موجب میشود، در حالی که شرم با احساس نفرت و کینه و تحقیر نسبت به عملی که از فرد سرزده همراه است. هیجان خجالت نسبت به شرم و کمرویی کمتر آزارنده است. برخلاف شرم و کمرویی که موجب کنارهگیری از جامعه و اقدام به رفتارهای مخرب میشوند، هیجان خجالت پاسخهای بخشش و خشنود کردن دیگران را برمیانگیزد.
پیشآیندها:
بیشتر مواقع خجالت زمانی تجربه میشود که فرد یک هنجار مربوط به رفتار، مدنیت، کنترل خویشتن یا دلپذیر بودن را به واسطهی یک خطای ذهنی، بی دست و پایی یا از دست دادن کنترل امور زیر پا بگذارد. نکتهی مهم این است که هیجان خجالت همواره وقتی رخ میدهد که افراد دیگری در صحنه حاضر باشند.
خجالت تقریباً هیچگاه در غیاب حضار بیرونی رخ نمیدهد، و تنها زمانی این حالت ممکن است که ادراک حضور یا قضاوت عنقریب دیگران صورت گرفته باشد (مانند وقتی که بدانیم دوستمان تا چند لحظه دیگر وارد اتاق میشود). پیشآیندهای خجالت در فرهنگهای بسیاری مورد بررسی قرار گرفته و در همهی فرهنگها مواجههی ناگهانی «خود» با قضاوت دیگران موجب خجالت میشود.
فیزیولوژی:
در هنگام تجربهی خجالت برخی تغییرات فیزیولوژیکی رخ میدهد که عبارتند از بالا رفتن فشار خون، افزایش سطح کورتیزول در خون، افزایش ضربان قلب در ۱ دقیقهی اول تجربهی خجالت، سرخ شدن صورت (به دلیل انقباض رگهای پوست صورت؛ این واکنش از نظر تکاملی مفید است، زیرا صورت یکی از بهترین بخشهای بدن برای انتقال پیامهای غیرکلامی است) و افزایش فعالیت بخشهای میانی لوب پیشپیشانی (مکانی که وظیفهی اندیشیدن به قضاوتهای دیگران را بر عهده دارد).
رفتارهای غیرکلامی:
هیجان خجالت جلوهی صورتی ویژه و منحصر به فرد ندارد، اما تغییرات چهرهای موجود در آن به همراه رفتارهای بدنی، ویژگی یکتا و قابل تشخیصی به آن میدهد که در تمامی فرهنگهای دنیا شبیه به هم است. مطالعات نشان داده که طی ۵ ثانیه از شروع تجربهی خجالت (علاوه بر تغییرات فیزیولوژیکی) این رفتارهای غیرکلامی از جانب فرد صادر میشود: دزدیدن نگاه (معمولاً به پایین و کمی سمت چپ)، لبخند خفیف، تلاش برای پوشاندن لبخند با گزیدن لب یا با دست، بیقراری و تغییر دادن ژست بدنی.
تفاوتهای فردی:
افراد در تجربهی خجالت در موقعیتهای مشابه با هم تفاوت دارند. واژهی خجالتپذیری یا استعداد خجالت به آمادگی هر فرد برای تجربه خجالت گفته میشود. دقت کنید که افرادی که خجالتپذیری بالاتری دارند در موقعیتهای بیشتری احساس خجالت را تجربه میکنند، اما این به معنی کمبود مهارتهای اجتماعی آنها نیست، بلکه این افراد حساسیت بیشتری نسبت به قضاوت و نظر سایرین دارند. افراد با استعداد خجالت بالا اولاً نسبت به نشانههایی که خبر از احتمال قضاوت دیگران میدهند حساسیت زیادی دارند، و ثانیاً قضاوت و نظر واقعی دیگران را خیلی منفیتر از آنچه در واقع هست، تصور میکنند.
پاسخهای تعاملی:
افراد در موقعیتهای خجالتآور مختلف پاسخهای رفتاری متفاوتی از خود نشان میدهند. در در نزدیک به مواقع ابراز پیشمانی و عذرخواهی، مواقع شوخی و مزاح در زمینهی رفتار، مواقع ترک کامل صحنه، و مواقع ابراز خشم و پرخاشگری (زمانی که علت رویداد خجالتآور به فرد یا شیء دیگری نسبت داده میشود) دیده شده است.
واکنش دیگران:
هنگامی که هیجان خجالت از سوی فردی ابراز میشود، معمولاً پاسخی که دیگران به آن میدهند ابراز همدردی و بخشش است. این امر با افزایش سن بیشتر دیده میشود، به طوری که بزرگسالان تمایل زیادی به نشان دادن حمایت در موقعیتهای خجالتآور دارند. مشاهدهی احساس خجالت در دیگران خصوصاً در بین بزرگسالان نشانهی مثبتی تلقی میشود مبنی بر اینکه فرد خاطی خود متوجه اشتباهش هست و در صدد جبران برخواهد آمد.
بنابراین ابراز خجالت در موقعیتهای مناسب اثری به مراتب مثبتتر از خونسردی و بیتفاوتی دارد. با این حال باید توجه داشت که دو شرط برای آنکه خجالت واکنش مثبت دیگران را برانگیزد وجود دارد:
۱) ادراک مخمصه و گیر اجتماعی از جانب ناظران (یعنی ناظران هم باید متوجه باشند که هنجاری نقض شده و بیان خجالت مربوط به آن رویداد است، در غیر این صورت ابراز خجالت بیشتر واکنش بدبینی را در ناظران برخواهد انگیخت)
۲) تناسب شدت خجالت ابراز شده با موقعیت (ابراز خجالت به طور افراطی نتیجهی عکس خواهد داشت).
کارکرد خجالت
هنگام تجربه و ابراز خجالت چند پیام مهم رد و بدل میشود:
(۱) فرد متوجه میشود که کار نادرستی انجام داده و نظم اجتماعی را بر هم زده است.
(۲) فرد متوجه میشود که این وضعیت ناخوشایند است و در صورتی که اقدام به جبران نکند ممکن است از سوی دیگران توبیخ شود.
(۳) دیگران متوجه میشوند که خطایی که رخ داده عمدی نبوده و فرد خاطی منظور بدی از کار خود نداشته است. این پیامها باعث میشوند مناسبات و پایگاههای اجتماعی برقرار مانده و نظم اجتماعیحفظ گردد. برخی از متخصصان هیجان خجالت را مانند روغنی میدانند که اجزای ماشین مناسبات اجتماعی را روان کرده و از اصطکاک بیش از حد آنها جلوگیری مینماید.
مضرات خجالت
مضرات پیدایش «خود»
پیدایش تدریجی دستگاه درونی «خود» در انسان به او امکان دروننگری، شناخت قضاوت و نظر دیگران، مقایسهی خود در گذشته، حال و آینده و برنامهریزی برای آینده را داد. اما همین «خود» موقعیتی را فراهم کرد که افراد به جای آنکه در اینجا و اکنون زندگی کنند، در گذشته یا آینده گرفتار شده، و در نتیجه به انواع گرفتاریها و بیماریهای روانی دچار شوند. خجالت بیمورد از جمله مصادیق دلمشغولی و نگرانی بیش از حد به خود و نقایص خود است.
اثر نورافکن
انسانها به دلیل دلمشغولی خاصی که به خود دارند تصور میکنند دیگران هم به همان اندازه که خودشان به جزئیات زندگیشان توجه میکنند، به آنها توجه دارند. به این خطای فکری اثر نورافکن میگویند. اثر نورافکن بیانگر یک خطای منطقی است، زیرا مطالعات نشان داده که در عمل دیگران بسیار کمتر از آنچه که ما تصور میکنیم متوجه تغییرات ظاهری ما میشوند، اثر منفی عدم حضور ما در گروهها خیلی کمتر از چیزی است که تصور میکنیم، و حتی بسیاری از اوقات دیگران متوجه حضور یا عدم حضور ما هم نمیشوند.
نگرانی افراطی نسبت به ارزیابی دیگران: نگرانی افراطی نسبت به ارزیابی دیگران معمولاً در افراد با خجالتپذیری بالا دیده میشود. این افراد معمولاً از فعالیتهای بالقوه پاداشآور کنارهگیری میکنند و تواناییهای خود را شکوفا نمیکنند، که این به نوبهی خود منجر به پریشانی روانی (از جمله افسردگی) میشود.
خطای ادراکی شیشهای بودن:
خطای ادراکی شیشهای بودن یکی دیگر از خطاهایی است که از دلمشغولی بیش از اندازه نسبت به خود ناشی میگردد، و به این معنی است که تصور کنیم دیگران احساسات و احوال درونی ما را به همان میزانی که خودمان تجربه میکنیم، میشناسند. به بیان دیگر، بعضی افراد هنگام تجربه خجالت تصور میکنند وجود آنها مانند آکواریومی است که دیگران میتوانند تمام درونیاتشان را ببینند. این خطا به خصوص میتواند شدت خجالت و ناراحتی را افزایش دهد، خصوصاً زمانی که فرد تصور کند صورتش خیلی سرخ شده است.
ترس نابهجا از خجالت:
هیجان خجالت به خودی خود برای تعدیل مناسبات و حفظ نظم اجتماعی به وجود آمده است (و غالباً هم به این هدف دست مییابد)، و نیازی به ترسیدن از آن وجود ندارد. اما به دلیل مواردی که در بالا ذکر شد و همچنین به دلیل تجربیات ناخوشایند قبلی از خجالت، بعضی افراد نسبت به تجربه خجالت ترس شدیدی را تجربه میکنند.
ما معمولاً به دلیل احساس ناخوشایندی که هنگام خجالت داریم تصور میکنیم دیگران کمتر از ما خجالت را تجربه کردهاند، خطای ما را نخواهند بخشید و آنها را کمتر از آنچه واقعاً هستند حمایتگر میدانیم. در حالی که واقعیت چنین نیست و ضمناً هزینهی رویدادهای خجالتزا در عمل بسیار کمتر از چیزی است که تصور میکنیم.
مطالعات نشان داده که افرادی که ترس بیش از حد از خجالت دارند مشکلات و بیماریهای جنسی خود را کمتر گزارش میکنند، از خرید و استفاده از کاندوم کمتر استفاده میکنند، مشکلات مربوط به دستگاه دفع ادرار و مدفوع خود را پنهان میکنند، خانمها کمتر تست سرطان سینه را انجام میدهند و همچنین تجاوزهای جنسی به خود را کمتر گزارش میکنند. بنابراین ترس نابهجا از خجالت میتواند پیامدهای ناگواری برای این افراد به دنبال داشته باشد.
نتیجهگیری
خجالت هیجانی است که در طول تاریخ برای حفظ نظم اجتماعی و جلوگیری از طرد اجتماعی تکامل یافته است. این هیجان در دنیای کنونی هم بسیاری از مناسبات و روابط را تسهیل کرده و سوء تفاهمها را برطرف مینماید. ماهیت منفی و آزاردهندهی آن مانع از تکرار رفتارهایی میشود که هنجارهای اجتماعی را به خطر میاندازند. با این وجود، برخی از جنبههای ذاتی انسانها به همراه برخی خطاهای شناختی میتواند در تعامل با این هیجان پیامدهای نامطلوبی به همراه بیاورد. ترس بیش از حد از خجالت و حساسیت زیاد به قضاوت دیگران از جمله مواردی است که دقیقاً در جهت خلاف هدف اصلی این هیجان عمل کرده و مانع از برقراری روابط مطلوب اجتماعی و شکوفا شدن تواناییهای افراد میگردد.
این مقاله فصل ۱۴ کتاب The Self-Conscious Emotions Theory and Research است که توسط آقای پیوند جلالی، کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه علامه طباطبایی، برای انتشار در وب سایت روان حامی ترجمه شده است.
[۱] Social Order
[۲] Spotlight Effect
[۳] Illusion of Transparency
[۱] Embarrassment
[۲] Self
[۳] Embarrassability