انتظارات مثبت از درمان و تأثیر آن بر نتایج اثربخشی رواندرمانی
انتظار از متغیرهای مشترک یا غیراختصاصی بسیار بحث برانگیز است که درباره آن پژوهشهای فراوانی شده است. این وجه اشتراک به عنوان عقده ساختمانی توصیف شده است ـ اعتقاد بیمار به خود سازمان یا مؤسسه، در خروج محل ملاقات، اطمینان به درمانگر و درمان. به طور کلی هر چه انتظار بیماران از اثربخشی درمان زیادتر باشد نتیجه درمان بهتر میشود. بعضی از منتقدان بر این عقیدهاند که رواندرمانی چیزی نیست جز فرآیند اثرگذاری که در آن به بیماران این انتظار را القا میکنیم که درمان ما آنان را مداوا خواهد کرد، و هر گونه بهبود به دست آمده نتیه انتظار بیمار برای بهبود یافتن است. با روان حامی همراه باشید.
بررسیها در خصوص اینکه آیا انتظارات القا شده به بیماران در بهبود آنان مؤثر است یا نه اختلاف بسیار دارد و پیداست که به نتیجه واحدی منجر نشده است.بیشتر بررسیهای گزارش شده درباره آثار انتظار نشان میدهد که انتظار زیاد و مثبت بر اثربخشی درمانهایی مثل حساسیت زدایی منظم، درمان میان فردی، میافزاید. تا یک سوم نتایج رواندرمانی موفقیت آمیز را میتوان به این واقعیت نسبت داد که هم درمانگر و هم بیمار به اثربخشی درمان اعتقاد راسخ دارند.
اما رواندرمانی را به هیچ وجه نمیتوان فقط به آثار نتظار تقلیل داد. تحلیل دقیق بررسیهای نتایج متعدد نشان داد که رواندرمانی مؤثرتر از شرایط عوامل مشترک است و این نیز به نوبه خود مؤثرتر از انجام نشدن هیچگونه درمانی است. رتبه بندی موفقیت درمانی به ترتیب چنین است: رواندرمانی، درماننما، و گواه (انجام ندادن هیچ اقدامی، یا منتظر ماندن). در واقع رواندرمانی تقریباً دو برابر مؤثرتر از درمانهای غیراختصاصی یا درمان نماست که سعی دارد به بیماران انتظارات مثبت القا کند. بنابراین بر اساس پژوهش فرض میکنیم که انتظار در همه نظامهای درمانی عاملی فعال است. اما انتظار مثبت به جای اینکه فرآیند اصلی تغییر باشد شرط لازم و مهم برای ادامه درمان تلقی شده است.
بیشتر بیماران در فرآیندی که وقت، پول، و انرژی زیادی از آنها میگیرد شرکت نمیکنند مگر اینکه انتظار داشته باشند که به آنان کمک کند. برای اینکه بیماران در حساسیت زدایی، هیپنوتیزم، یا روانکاوی همکاری کنند، منطقی به نظر میرسد که بیشتر آنان انتظار نوعی برگشت سرمایه خود را داشته باشند. همچنین فرض کلی ما این است که درمانگران آگاهانه میکوشند در بیماران امیدواری ایجاد کنند و انتظارات مثبت آنان را افزایش دهند. لازم نیست پژوهش رواندرمانی اثبات کند درمان مستقل از این نوع عوامل غیراختصاصی یا مشترک عمل میکند بلکه هدف نشان دادن این موضوع است که درمانهای خاصی که درمانگر مسئولیت تغییر بیمار را به عهده دارد توجه به فراسوی نتایجی است که فقط از قابل قبول بودن میتوان به دست آورد.
نظر شما چیست؟
منبع: نظریه های رواندرمانی و مشاوره پروچاسکا و نورکراس
مقالات مرتبط:


