بعضی مواقع حتا کلماتی هم که با دقت کامل انتخاب شوند نمیتوانند کافی باشند. صرف نظر از این که چگونه سعی کردهاید با تحسین به فرزندتان انگیزه دهید، یا تا چه حد قاطعانه ارتباط برقرار کردهاید، به هر صورت کار شما موثر واقع نشده است. فرزندتان هنوز هم تکلیف هایش درسیاش را انجام نمیدهد.با روان حامی همراه باشید
اکنون باید از گفتارتان با عمل پشتیبانی کنید. حالا وقتی است که باید مثل یک پدر یا مادر قدرتمند، با فرزندتان ارتباط برقرار کنید و از او بخواهید که هیچ کار دیگر او نباید بر انجام تکالیف درسیاش پیشی بگیرد.
اول از همه، به موقعیت خودتان به طور واقعبینانه نگاه کنید. شما نمیتوانید فرزندتان را مجبور کنید که تکالیف درسیاش را انجام دهد. شما نمیتوانید او را وادار کنید که کاغذ و قلم بردارد و یک گزارش درسی تهیه کند. شما نمیتوانید او را وادار کنید که یک فصل فلان کتاب درسی را بخواند. فرزندتان باید این کارها را خودش انجام دهد. اما شما هم میتوانید کارهایی را انجام دهید:
به خاطر داشته باشید که تکلیف درسی به بچهها میآموزد که مسئول عملکرد خودشان باشند. اگر فرزندتان تا حالا این پیام را درنیافته است، شما باید آن را برایش روشنتر کنید. شما باید مسئولیت را درست در جای خودش، یعنی درست روی شانههای فرزندانتان قرار دهید. شما میخواهید به او حق انتخاب بدهید.
حق انتخاب او بدین صورت است که: یا فرزندتان مسئولیت انجام کامل و به موقع تکالیف خود را قبول میکند یا این که ترجیح میدهد تمام امتیازات خود را تا پایان انجام تکلیف درسی به تعویق بیندازد. به عبارت دیگر فرزند شما تصمیم میگیرد که تا پایان انجام تکلیف درسی، پشت میزش بنشیند. حتا اگر این کار تمام شب هم طول بکشد. باز هم انتخاب اوست.
تفاوت را ملاحظه میکنید؟ به عوض آن که به فرزندتان بگویید چه بکند، او را مسئول اعمال خود و نتایج حاصل از آن میکنید. اگر فرزندتان عدم انجام تکلیف درسی را انتخاب کرد، بسیار خوب، او چشم پوشی از امتیازات را هم انتخاب کرده است.
بسیاری از والدین در این که در برابر فرزندانشان چنین وضعیت قاطع و محکمی بگیرند، دچار مشکل هستند. بعضی از والدین میترسند که اگر با فرزندانشان با شدتی بیش از حد برخورد کنند، از نظر روانی آنها را دچار مخاطره میکنند. تعدادی هم تنها از این میترسند که فرزندانشان آنها را دوست نداشته باشند.
اما چنین ایستادگی باید صورت پذیرد. واقعیت وضعیت، آن را ایجاب میکند و کاملا به نفع فرزندان ماست. این تنها راهی است که آنها میآموزند تا در زمینه تکلیف درسی خود مسئولیت بپذیرند.
چگونه از گفتارتان عمل پشتیبانی کنید: به فرزندانتان بگویید که انتخاب با آنهاست
به فرزندانتان بگویید که دقیقا منظورتان چیست
«انتخاب با توست تو میتوانیی تکالیف درسی را در زمان انجام تکلیف درسی به اتمام برسانی یا اینکه ترجیح میدهی از امتیازاتت چشمپوشی کنی. اگر انجام ندادن تکالیف درسی را انتخاب کنی از شروع زمان انجام تکلیف درسی تا زمانی که تکالیف را به اتمام برسانی امتیازات زیر را از دست میدهی: حق نداری از خانه بیرون بروی. تلویزیون تماشا نخواهی کرد. به موسیقی گوش نخواهی کرد. حق نداری به کسی تلفن بزنی یا کسی ترا پای تلفن بخواهد. پشت میزت خواهی نشست تا تکالیفت را تمام کنی. انتخاب با توست.»
انتظاراتتان را به روشنی بیان کنید. در بیان این که از فرزندانتان میخواهید چه کاری انجام دهند، و این که اگر آن را انجام ندادند چه اتفاقی میافتد، شک و تردیدی باقی نگذارید.
تهدیدهای بیمعنا به کار نبرید.
تهدیدهای مبهمی که به عمل در نیایند، به فرزندانتان این نکته را انتقال میدهند که حرفهای شما جدی نیست.
«یا میروی تکالیف درسیات را انجام میدهی – یا خودت میدانی!»
«دارم جدی میگویم! اگر یک بار دیگر برای انجام تکلیف درسی، برای من دردسر درست کنی، ترا سر جایت مینشانم!»
«شوخی نمیکنم! اگر به کارهایت نپردازی، تنبیه خواهی شد.»
درمورد خواستههایتان پیگیر باشید.
استمرار کلید آموزش به فرزندان است، و به بچهها میفهماند شما برای تکلیف درسی مثل سایر کارها اهمیت قائلید. بچهها میفهمند شما برای تکلیف درسی مثل سایر کارها اهمیت قائلید. بچهها باید بفهمند که شما در این مورد حاضر به مصالحه نیستید، کوتاه نمیآیید، و میخواهید هر شب اطمینان حاصل کنید که آنها مسئولیت انجام تکلیف درسیشان را پذیرفتهاند.
هم شما و هم فرزندتان باید تشخیص بدهید که ممکن است فرزندتان شبهای زیادی در اتاقش بنشیند، و به در و دیوار نگاه کند تا این که تصمیم بگیرد تکالیف درسیاش را مسئولانه انجام دهد:
فرزند: برنامه تلویزیونی مورد علاقه من الآن شروع میشود. خواهش میکنم بگذارید آن را تماشا کنم. قول میدهم تکالیف تکالیف درسیام را فردا صبح انجام دهم.
مادر: علی، زمان انجام تکلیف درسی تو ساعت ۷/۳۰ شروع میشود و حالا ساعت ۸ است، و تو تکالیفت را انجام ندادهای. تو باید قبل از انجام هر کار دیگری، تکالیف درسیات را انجام بدهی.
فرزند: خواهش میکنم فقط همین یک برنامه. من سه شب است تلویزیون تماشا نکردهام!
مادر: به این دلیل بوده که در سه شب گذشته هم نخواستهای در زمان انجام تکلیف درسی به کارهایت برسی.
فرزند: من از تکالیف درسی متنفرم! حوصلهام را سر برده!
مادر: میفهمم. اما مقررات این است که تو باید قبل از این که بتوانی تلویزیون تماشا کنی، تکالیف درسیات را تمام کرده باشی.
فرزند: این مقررات خشکی است. با این ترتیب من هرگز نمیتوانم تلویزیون تماشا کنم.
مادر: بدون شک خواهی توانست. وقتی تو ترجیح بدهی تکالیفت را در زمان انجام تکلیف درسی انجام دهی، پس از اتمام آن، میتوانی تلویزیون تماشا کنی.
منبع: مشق بدون اشک


