توانایی عشق ورزیدن:
عشق از آنچه هستیم «آنچه را که میتوانیم باشیم» میسازد. آنچه هستیم و آنچه میشویم تا حدودی بستگی به کسی دارد که دوستش داریم.
عشق ورزیدن اساساً متفاوت از عاشق بودن است. عشق ورزیدن یک فرآیند دوسویه است. عشق ورزیدن هماهنگی، تغییر و تعدیلی است که همزمان در دو طرف رخ میدهد. از این رو، عشق دوران بزرگسالی به شدت به شناخت طرفین رابطه از یکدیگر وابسته است. در حالیکه عاشق شدن تنها نیازمند یک آشنایی و شناخت مختصر طرفین از یکدیگر، جهت ایجاد رابطهای عاطفی میان آنهاست. عشق ورزیدن از صمیمیت، شناخت کامل عمیق و طولانی منشأ میگیرد.
ارتباط فرآیندی فیزیولوژیکی است که همانند هضم یا رشد استخوان، تدریجی بوده و هیج تسریعی نمیپذیرد. و مهارت هماهنگ شدن با ضرب آهنگ هیجانی طرف مقابل و حفظ آن نیازمند سالها سرمایهگذاری جدی است. اگر زمانی برسد که فرد مجبور به دست کشیدن از بخشی از زندگیاش شود، آخرین موردی که فرد حاضر به کنار گذاشتن آن خواهد شد اوقاتی خواهد بود که با جفت خود داشته است: چرا که انسان برای ادامه زندگی به چنین پیوند عاطفی نیاز دارد.
عامل اصلی در عشق تمایل به نزدیک و صمیمی بودن با افرادی است که دوستشان داریم و آنها نیز ما را دوست دارند
عشق از طریق اهمیت قایل شدن برای خود و افراد مورد علاقه، و به وسیله توانایی صمیمی بودن با آنها ابراز میشود. این توانایی با دغدغه همدیگر داشتن و از نظر هیجانی در دسترس خود و نزدیکان بودن، و به اشتراک گذاشتن آسیبها و شادیها و ترس از آسیب دیدن نشان داده میشود. چنین فرآیندی به معنای بودن با یکدیگر به صورت نامشروط و بدون مطالبه انجام عملی، ارائه چیزی کامل و بیعیب بودن یا حل مسئلهای است. بنابراین، توانایی عشق ورزیدن اگرچه ممکن است یک مؤلفه شناختی داشته باشد ولی مبتنی بر توانایی تجربه کردن و پذیرش طیف وسیعی از احساسهای مثبت است.
صرف نظر از نحوهی تعریف عشق، عامل اصلی در عشق تمایل به نزدیک و صمیمی بودن با افرادی است که دوستشان داریم و آنها نیز ما را دوست دارند و اجتناب از دوری از افرادی است که دوستشان نداریم و آنها نیز ما را دوست ندارند.
فرآیند بالندگی در شکلگیری روابط عاشقانه، گذر از حد و مرزهایی، از کودکی تا نوجوانی، و بزرگسالی و در نهایت رسیدن به رسش است. به عنوان مثال، تمایلات شدید جنسی، میتواند معرف یک حد و مرز ضروری برای تعریف یک رابطه باشد. مهمترین مرز شناسایی خود، و شناسایی فرد مورد علاقه است. اتحاد و یکی شدن با فرد مورد علاقه، بیانگر انس و الفت در روابط عشقی بالنده است. گذر از حد و مرزهای جنسی از طریق شکلگیری و خشنودی از یک صمیمیت کامل میتواند یک حایل اجتماعی به وجود آورد که از این رابطه حفاظت میکند. از سوی دیگر، آزادی جنسی میتواند استحکام رابطه را تهدید کند، به خصوص وقتی افراد با فشار و مشکلاتی در حیطههای فرزندپروری، کار و فعالیتهای تفریحی خود روبرو میشوند.
منبع: شخصیت در روابط صمیمی