روانشناسان اجتماعیِ علاقه مند به مطالعه روابط اجتماعی به موضوعات روابط میان گروهی توجه قابل ملاحظهای داشتهاند. بسیاری از نظریههای این حوزه درصددند تا نحوه همکاری و همراهی بهتر گروهها را تبیین کنند. با روان حامی همراه باشید.
یک رشته کار دنباله دار در این زمینه بر فرضیه تماس متمرکز بودهاند. در مجموعه مطالعات اولیه انجام شده توسط شریف و همکارانش در سال ۱۹۶۱، دو گروه از پسران در اردوهای تابستانی به نامهای «عقاب» و «مار زنگی» سازماندهی شدند.
در طول اردو آنها حضور یکدیگر را میپذیرفتند و به رقابت با هم میپرداختند تعجب آور نوبد هنگامی که دو گروه از پسران دور هم جمع میشدند، خصومت و اختلاف قابل ملاحظهای بین گروههای مختلف به وجود میآمد. حتا مجموعهای از فعالیتهای مشارکتی نظیر فیلم شبانه، آتش بازی با یکدیگر یا شکار حیوانات به کاهش خصومت کمکی نکرد.
جنگ در روابط میان گروهی
در واقع، چنین رویدادهایی موجب جنگ و رویارویی آنان با یکدیگر شد. اما تیم پژوهشی شریف به واسطه مجموعه فعالیتهایی که به منظور معرفی یک هدف عالی (همکاری با یکدیگر برای دستیابی به یک محصول مشترک) طراحی شده بودند، توانست خصومت و تعارض بین گروهی را کاهش دهد.
یافتههای حاصل از مطالعه غار رابر به شناسایی مقدمات تعارض کمک نمود و بر راهبرد آشتی و مصالحه تاکید کرد، به این صورت که رقابت گروههای مجزا با یکدیگر منجر به خصومت و تعارض میان گروهی میشود. اما شرایط بهینه برای کاهش خصومت و بهبود روابط اجتماعی چیست؟
با نگاه مجدد به مطالعه غار رابر، این طور به نظر میرسد که گرد آوردن صرف دو گروه میتواند به برانگیختن تنش بینجامد. نظریه تماس بر این باور است که تماس میان گروهها تنها در صورتی که واجد چهار ویژگی زیر باشند منجر به کاهش تنش خواهد شد:
- گروهها از پایگاه یکسانی برخوردار باشند.
- گروهها اهداف مشترکی داشته باشند.
- همکاری میان گروهی (نه رقابت) وجود داشته باشد.
- حمیات موسسهای (نهادی) وجود داشته باشد؛ به این معنا که قوانین محلی، رسوم و مراجع قدرت از تعاملات مثبت حمایت کنند.
فرستنده: محمدامین موفق – HotsonHor M.A.M
منبع: روانشناسی اجتماعی کاربردی استگ.