شخصیت و رشد اجتماعی:
خُلق و خو
اصطلاح خلق و خو برای اشاره به خصوصیات شخصیتی مرتبط با خلق به کار میرود. روانشناسان معتقدند که خلق و خو برخلاف شخصیت، فطری است. تفاوتهای خلق و خو در همان اوایل زندگی مشاهده میشود، این مشاهده، دیدگاه قدیمی دربارهی رفتارهای نوزادان را، که همه تحت تأثیر محیط قرار دارند و با آن شکل میگیرند، به چالش میکشد. مثلاً، والدین بچههای نق نقو، معمولاً به علت مشکلاتی که بچه دارد یا ایجاد میکند، خودشان را مقصر میدانند. اما تحقیقات نشان میدهد که تفاوت در اخلاق کودکان، مادرزادی است. شخصیت و رشد اجتماعی به یکدیگر وابستهاند.
طبق شواهد، خلق و خو، تا اندازهای، تحت تأثیر وراثت است. چند تحقیق نشان داده است که بین دوقلوهای همسان، در مقایسه با دوقلوهای ناهمسان، شباهت اخلاقی بیشتری دیده میشود. شباهت بیشتر بین دوقلوهای همسان (در مقایسه با دوقلوهای ناهمسان) نشان میدهد که ژنها، در تعیین خلق و خو نقش دارند، زیرا دوقلوهای همسان در ۱۰۰ درصد ژنها مشترک هستند.
یکی از اولین تحقیقات مرتبط با خلق و خو در دههی ۱۹۵۰ انجام شده است. در این تحقیق ۱۴۱ کودک از طبقات متوسط و بالای آمریکا وجود داشتند. اطلاعات از طریق مصاحبه با والدین، معلمان و آزمایشهای روانی به دست آمد. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده پژوهشگران، این کودکان را در سه طبقهی خلق و خویی قرار دادند.
۱– کودکانی که خوش خلق و پرانرژی بودند، خواب و خوراک منظمی داشتند و به آسانی با تجربههای جدید سازگار میشدند در گروه خوش خلق یا خلق آسان قرار گرفتند. ۴۰ درصد از کودکان مورد آزمایش در این طبقه قرار گرفتند.
۲– کودکانی که زود رنج بودند، زود عصبانی میشدند، ساعات خواب و بیداری منظمی نداشتند و به تجربههای جدید واکنشهای منفی نشان میدادند در گروه بدخلق یا دشوار قرار گرفتند. ۱۰ درصد کودکان در این طبقه جای گرفتند.
۳– کودکانی که فعالیت زیادی نداشتند، از تجربههای جدید به آرامی اجتناب میکردند و در مقایسه با کودکان خوش خلق به هنگام مواجهه با تجربههای جدید برای باز شدن یخ به زمان بیشتری نیاز داشتند در گروه کودکان دیرجوش قرار گرفتند. ۱۵ درصد کودکان در این دسته بودند.
۴- ۳۵ درصد از کودکان باقیمانده در این پژوهش در هیچ طبقهای قرار نگرفتند.
اولین رفتارهای اجتماعی
در همان چند هفتهی اول بعد از تولد، نوزادان میتوانند حالات مشخص و مشهود قیافه بزرگترها (مثلاً، لبخند) را تقلید کنند. بنابراین میتوان گفت که آنها، با آمادگی برای تعاملات اجتماعی، وارد دنیا میشوند. در دوماهگی، نوزادان با دیدن چهرهی مادر یا پدر لبخند میزنند.
در ۳ یا ۴ ماهگی، نوزادان عملاً نشان میدهند که اعضای آشنای خانواده را میشناسند و چهرهی آنها را ترجیح میدهند. آنها با دیدن اعضای آشنای فامیل، یا با شنیدن صدای آنها، بیشتر لبخند میزنند یا سر و صداهای حاکی از خوشحالی درمیآورند. این نوع لبخندها، لبخندهای اجتماعی نامیده میشود.
در ۷ یا ۸ ماهگی، بسیاری از نوزادان، وقتی غریبهای با آنها حرف میزند یا به آنها میگوید که به بغل آنها بیایند، حالت ترس یا ناراحتی نشان میدهند. وقتی کودک در محیط ناآشنا یا در کنار افراد غریبه قرار میگیرد، به شدت اعتراض میکند، و چون زبان اعتراض ندارد این کار را با گریه انجام میدهد.
همچنین، کودکان در اثر جدا شدن از والدین ناراحت میشوند (ترس از جدایی) و این پدیده در ۱۴ تا ۱۸ ماهگی به اوج خود میرسد و بعد، به تدریج، کاهش مییاید. اکثر کودکان ۳ ساله، در غیاب والدین خود، آنقدر اعتماد به نفس دارند که با بچههای دیگر و بزرگترها، راحت کنار بیایند.
درصد کودکانی که بعد از بیرون رفتن مادر گریه میکنند، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است؛ با این حال، سن شروع و پایان این رفتار، در جوامع مختلف، مشابه است.
رشد حافظه، در مورد اضطراب جدایی، احتمالاً نقش دارد. اضطراب جدایی زمانی است که بچه، از این که مادرش (یا فرد مهم دیگری) در کنارش نباشد، به شدت مضطرب میشود. کودک، تنها زمانی میتواند متوجه غیبت مادرش شود که بتواند به یاد بیاورد که لحظهای پیش، مادرش در کنارش بوده است و حالا نیست. وقتی مادر از اتاق بیرون میرود، نوزاد میداند که چیزی کم میشود و این دانستن میتواند به اضطراب منجر شود. با بهتر شدن حافظه، نوزاد بهتر به یاد میآورد که دفعات قبل، وقتی مادر او را تنها گذاشته، بعد از مدتی، دوباره برگشته است. به این ترتیب، نوزاد بهتر میتواند پیشبینی کند که مادر غایب دوباره برخواهد گشت و در نتیجه، از اضطراب وی کاسته میشود.
عامل دوم، رشد استقلال، یعنی کاهش وابستگی کودک به والدین است. کودکان یک ساله، هنوز به مراقبت والدین نیاز مبرم دارند، اما کودکان ۲ یا ۳ ساله، خودشان به طرف ظرف بیسکوئیت یا کمد اسباب بازیها میروند. همچنین، آنها میتوانند حرف بزنند، و خواستهها و نیازهای خود را اعلام کنند. وابستگی به بزرگترها بهطور عام، و به بزرگترهای آشنا بهطور خاص، کاهش مییابد و حضور والدین برای کودک کماهمیتتر میشود.
عنوان: شخصیت و رشد اجتماعی
منبع: زمینهی روانشناسی هیلگارد
مبانی روانشناسی: رشد
چرا کودک لجبازی داریم؟ برای درمان لجبازی کودک چه کنیم؟
عوامل زیستی، عوامل ژنتیکی، مصرف دارو، مبتلا بودن به بیماری خاص، خستگی، گرسنگی، تشنگی، کمخوابی و مبت... بیشتر بخوانید