در صورت عدم مداخله (درمان) بیش از ۵۰% نوجوانان مجددا افسردگی را تجربه خواهند کرد.
همان طور که در بخش قبل به آن اشاره شد وقتی نوجوان، درجاتی از افسردگی را تجربه میکند این حالت بخشی طبیعی از رشد نوجوانی وی محسوب نشده و باید به شدت مورد توجه قرار گیرد. با روان حامی همراه باشید.
اگرچه عوامل استرسزایی که موجب افسردگی میشوند ممکن است کاملا متنوع باشند اما بسیاری از نشانهها جهان شمولند. تفکر درباره زنگ خطرهای افسردگی آنگونه که به لحاظ جسمی و روانشناختی ظاهر میشوند مفید است. شروع علائم میتواند طی چند روز تا چند هفته ادامه یابد. اگر درمان نشود ممکن است خیلی از علائم ظرف مدت ۶ ماه فروکش کنند اما بیش از نیمی از نوجوانان در صورت عدم دریافت مداخله، دوره دیگر را تجربه خواهند کرد.
در بسیاری از موارد، مشخصه کلیدی افسردگی «احساس عدم لذت» یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی است که به لحاظ تاریخچه، منبع لذت و رضایتمندی برای نوجوان بودهاند. غالبا به صورت عدم تمایل به برقراری ارتباط با دوستان یا جدا شدن از فعالیتهای ورزشی، علمی، فوق برنامه و معنوی نمود مییابد. به علاوه زمانی تشخیص «عدم لذت» مطرح میشود که ۴ نشانه دیگر وجود داشته باشند. عبارتاند از:
شناسایی علامتهای خطر
جسمی
- تغییرات اشتها: افزایش یا کاهش وزن
- اختلال خواب: مشکل در به خواب رفتن، استمرار خواب یا خواب بیش ازحد
- مشکلات تمرکز، توجه یا حافظه
- پریشانیهای روان حرکتی: که به صورت کج خلقی، بیقراری و ناآرامی ظاهر میشود.
- کندی روانی حرکتی: راه رفتن و صحبت کردن بسیار آهسته
- خستگی بیش از حد و فقدان انرژی
- شکایت از دردهای بدنی مثل سردرد، کمردرد و ناراحتی معده
شناسایی علامتهای خطر روانشناختی
- احساس بیارزشی
- احساس بیچارگی و ناامیدی
- احساس گناه بیش از حد
- تردیدهای مزمن
- گریه بیش ازحد
- فکر مرگ و نیستی
- ژست خودکشی یا تلاش برای آن
علاوه بر اینها نوجوانان افسرده به طور معمول در اتاق خوابهایشان به تنهایی سر میکنند، اُفتهای تحصیلی فاحشی را تجربه کرده به مواد مخدر، الکل، غذا یا حرکات خود آسیبرسان، برای خود درمانی یا بیحس شدن رو میآورند. ممکن است از طریق استفاده بیش از حد از اینترنت یا بازیهای ویدئویی (از حال خود) فرار کنند. والدین و اعضای خانواده گزارش میدهند که نوجوان به طور مکرر عصبی است و در تعاملات بین فردیاش حالتهای تدافعی دارد. این به خصوص زمانی صحیح است که والدین ابتدا نگرانیهای خود را درباره تغییرات محسوس در خُلق و رفتار نوجوان بیان میکنند.
علی رغم همه مقاومتها، کوچک شمردنها و انکارها از جانب نوجوان، دیگرانِ مهم زندگیِ او باید به مشاهدات و شم خود اعتماد کرده و به دنبال ارزیابیهای حرفهای برای تایید یا تکذیب سوء ظنهایشان باشند. همان طور که در پست قبلی ذکر کردم به جای اینکه بگوییم «به کمک نیاز داری» بهترین رویکرد این است که بگوییم «تو شایسته حمایتی». این جمله میتواند به کاهش حالتهای دفاعی نوجوان یا باور آنها به اینکه «دیوانه» اند کمک کند.
خبر خوش این است که افسردگی قابل درمان بوده و به کمک یک درمانگر حمایتگر و به هنگام نیاز درمان دارویی، نوجوانان میتوانند بهبودی کامل، ارتباط مجدد با تمام فعالیتهای لذتبخش و روابط معنادار را در زندگیهایشان تجربه کنند.
نویسنده: لیزا فرنتز
مترجم: سمیرا پیازچیان


